استاندار سابق سمنان در دولت یازدهم در خصوص تازه ترین اظهارات تندروها درباره ورود نظامیان در عرصه انتخابات ریاست جمهوری بیان کرد: تندروها کشور را براساس نظریات خود به سوی امنیتی بودن سوق ندهند. در حال حاضر یکی از عمده مشکلاتی که کشور با آن دست و پنجه نرم می کند، این است که کماکان سایه تصمیم گیری نظامیان بر روی کشور است چه در تایید افراد در مجلس و دیگر بخش ها و چه در اقتصاد کشور.
وی گفت: از آنجایی که می گویند آزموده را آزمودن خطاست، اصولگرایان تندرو نباید کشور را براساس نظریات خود به سوی امنیتی بودن سوق دهند. در حال حاضر یکی از عمده مشکلاتی که کشور با آن دست و پنجه نرم می کند، این است که کماکان سایه تصمیم گیری نظامیان بر روی کشور است چه در تایید افراد در مجلس و دیگر بخش ها و چه در اقتصاد کشور.
محمدرضا خباز، نماینده دوره چهارم، پنجم، ششم و هشتم مردم کاشمر و خلیلآباد در مجلس شورای اسلامی درباره مباحثی که طی چند هفته گذشته درباره حضور یک گزینه نظامی برای ریاست جمهوری سیزدهم به خبرنگار دیده بان ایران می گوید: در وهله اول باید گفت که “هر کسی را بهر کاری ساخته اند.” اگر مروری داشته باشیم بر ۴۰ سال انتخابات گذشته کشور، علی رغم این که نظامیان در جریان ۸ سال دفاع مقدس خدمات ارزشمندی را ارائه کردند ولی مردم اقبال و رغبتی برای تداوم حضور و فعالیت این افراد از خود نشان ندادند و به این افراد نظامی رای ندادند چراکه تعدادی از آنها در برخی از عرصه های امور سیاسی و یا حتی انتخابات حضور پیدا کرده بودند.
مشروح گفت و گو با استاندار سابق سمنان را در زیر می خوانیم:
آقای خباز مطابق گمانه زنی های اخیر مبنی بر حضور فردی نظامی در انتخابات ریاست جمهوری آتی، آیا شما موافق این موضوع هستید؟
خیر. هرکسی را بهر کاری ساختند. بسیاری از نظامیان طی سال های متمادی در انتخابات شرکت نمودند ولی مردم این افراد را به عنوان رئیس جمهور خود نپذیرفتند. این به معنای سطح شعور مردم ایران است البته این موضوع به معنای نادیده گرفتن افراد نظامی در طی ۸ سال دفاع مقدس نیست. به عنوان مثال دولت های هفتم و هشتم (دولت اصلاحات) دارای کمترین استفاده از نیروهای نظامی در ارکان حکومتی خود قرار داد یعنی؛ آقای خاتمی به جزء وزیر دفاع و تعداد محدودی از افراد در سمت های محدود از نظامیان در جایگاه نظامی استفاده نمود. طبق نظرسنجی های داخلی و خارجی همین موضوع باعث شد تا دولت خاتمی سرافرازترین دولت ها باشد اما دولت نهم و دهم(دولت احمدی نژاد) که بسیاری از فرمانداران و بخشداران خود را از افراد نظامی انتخاب کرده بود و به طور کلی اکثر نیروهای خود را از افراد نظامی انتخاب کرده بود، امروز از بدنام ترین دولت ها در ذهن مردم است. همین موضوع می تواد مصداق عینی و تجربه ای کارآمد برای گمانه زنی های اخیر تندروها در رابطه با حضور افراد نظامی در انتخابات باشد. همچنین باید گفت که ” بدترین روش اداره کشور سپردن کارها و وظایف غیر نظامی در دست و برعهده نظامیان است که این اتفاق در دولت آفای احمدی نژاد به وقوع پیوست.”
از آنجایی که می گویند آزموده را آزمودن خطاست، اصولگرایان تندرو نباید کشور را براساس نظریات خود به سوی امنیتی بودن سوق دهند. در حال حاضر یکی از عمده مشکلاتی که کشور با آن دست و پنجه نرم می کند، این است که کماکان سایه تصمیم گیری نظامیان بر روی کشور است چه در تایید افراد در مجلس و دیگر بخش ها و چه در اقتصاد کشور.
به نظرشما دلیل کم توجهی مردم به افراد نظامی چیست؟ به طور مثال در انتخابات های گذشته دو نامزد نظامی با کمترین آرا از سوی مردم مواجه شدند. دلیل این عدم محبوبیت را در چه میدانید؟
نکته حائز اهمیت این است که مردم به این افراد در تمامی زمینه ها کم توجه نیستند. به عبارتی؛ این افراد دارای محبوبیت در ببین مردم هستند اما در جایگاه و سمت خودشان. یعنی مردم افراد نظامی را شایسته خدمت در بخش مربوطه به خودشان می دانند. نمی توان گفت که اگر فردی در ۸ سال دفاع مقدس و جنگ موفقیتی را کسب نموده است، در قالب ریاست جمهوری نیز به همان میزان دارای موفقیت و دست یافتن به توفیق خواهد شد. فردی که در حوزه سیاست تحصیل کرده و به همان میزان در عرصه های متفاوت نظیر مجلس، شواری شهر و … کار کرده است، بهتر می تواند کشور را اداره و بر مسند ریاست جمهوری تکیه بزند. اگر این فرد را نیز به عنوان فرمانده لشگر منصوب نمایند هم خطاست. به همین دلیل است که می توان گفت که این پیشنهاد عقلی نیست همچنین می توان گفت که تجربه در دولت های نهم و دهم ثابت کرده است که این کار موجب آشفتگی و هرج و مرج در اداره امور مربوطه است.
آقای خباز به نظر شما در صورت روی کار آمدن فردی نظامی به عنوان رئیس جمهور، خللی در سایر بخش های کشور از جمله مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به وجود نخواهد آمد؟
البته که به وجود خواهد آورد چراکه افراد نظامی صرفا در صحنه های جنگ و در دفاع از مرزها موفق بوده و دارای محبوبیت بین مردم هستند از طرفی این افراد سررشته و آشناییتی با امور فرهنگی و سیاسی و اقتصادی کشور ندارند و همین مسئله باعث می شود تا هم اخلالی در امور کشور روی دهد و هم میزان محبوبیت افراد نظامی در بین مردم کاهش می دهد.
آقای خباز برخی از تندروها دلیل این نظریه خود را برپایه حضور ترامپ و اقدامات اوست. به نظر شما این موضوع به چه میزان می تواند بر سرنوشت کشور موثر باشد؟
ترامپ شخصی کاملا استفناعی است که مطابق نظرسنجی های اخیر جزء معدود رئیس جمهورانی است که در بین مردم از کمترین میزان محبوبیت برخوردار است. این شخصی که خود ملت آمریکا او را قبول ندارند، اگر هرخطایی از وی سرزند به تبع آن کشور ما نیز باید آن عمل خطا را انجام دهد؟ در کشور ما تعیین رئیس جمهور در کشور ما کار احزاب و گروه های سیاسی است. آقایانی که پیشنهاد روی کار آوردن نظامیان به عنوان رئیس جمهور را می دهند قبل از هرچیز باید پیشنهاد دهند تا احزاب درون نظام را فعال کنند تا افراد از رده هاای پایین به صورت پلکانی ترقی کنند تا زمانی که به صحنه رئیس جمهور رسیدند مانند رئیس جمهور دوره نهم و دهم در مواجهه با صحنه های بین المللی به وادادگی نیافتد بتواند جایگاه ملت شریف ایران را در عرصه های متفاوت بین المللی حفظ نماید. از طرفی آقای ترامپ به قدری بی ارزش است که ما نباید سرنوشت کشور و ملت خود را بر مدار حرف های بی پایه و اساس او تعیین نماییم.
دکتر با توجه به خبرروز تهران و استعفای آقای نجفی به دلیل بیماری خود، آیا شما با استعفای ایشان موافق هستید؟
دکتر نجفی در دولت هفتم و هشتم بعد از شهید باهنر و رجایی، بی شک از خبره ترین و بهترین وزرای آموزش و پرورش کشور بوده است و به همین دلیل مورد عنایت و توجه بسیاری از مردم و مسئولان و حتی خود بنده است. اما هم اکنون که آقای نجفی استعفا کرده است و ما در این ۷ ماهه شاهد خدمات شایان و موثر وی در شهرداری بوده ایم. اما در همین راستا نکته لازم به ذکر است: اولا این که اگر بیماری آقای نجفی جدی است، این مسئله تنها دلیل استعفا نیست لذا بنده معتقدم شخص آقای نجفی و شورای شهر به بررسی و شفاف سازی و همچنین تشریح سایر عوامل استعفا کنند تا نقطه ابهامی برای مردم باقی نماند و همچنین برخی تندروها از مواضع و موانفع خود در پی رفتن آقای نجفی دوری نمایند.