هیاهویی که در کشور بپا شده و موجب بدبینی مردم نسبت به عملکرد برخی مسئولین رده اول کشور گردیده است ، نشانگر توانایی و قدرت مانور کانال ” آمد نیوز ” نیست ، بلکه ضعف رسانه ملی برای جذب مخاطب و عدم پذیرش آن از سوی آحاد جامعه با سلایق گوناگون است ، که ریشه در عملکرد ” انحصار محور ” صدا و سیما دارد .
طی هفته های گذشته مواردی چون :
¬ حمله دادستان کل کشور به تلگرام و تهدید آن
– بسیج شدن تمام شبکه های صدا و سیما در برنامه های مختلف برای رفع اتهام از رئیس قوه قضاییه و تطهیر خانواده اش از اتهام جاسوسی ، که کانال ” آمد نیوز ” مدعی آن بود
– همصدا شدن تریبون های نماز جمعه سراسر کشور در دفاع از آیه الله آملی لاریجانی و خانواده اش
– موضعگیری اشخاص ، اعم اصلاح طلب و اصولگرا در خصوص مطالب انتشار یافته در آمد نیوز
– حمایت دهها سایت و نشریه از قوه قضائیه و رئیس آن و …
صدر اخبار را کشور را بخود اختصاص داده بود . اینکه چگونه یک کانال تلگرامی فسقلی با جوانکی بنام روح الله زم بتواند هیاهوی عجیبی در کشور ایجاد کند و کل سیستم حکومتی را به واکنش وا دار نماید ، برای افکار عمومی جای سوال دارد .
در نگاه اول چنین بنظر می رسد که ” آمد نیوز ” تبدیل به غول رسانه ای شده است که برای جلوگیری از دروغ پراکنی اش کلیه امکانات کشور بسیج شده اند . ولی با دقت نظر بیشتری این حقیقت عیان می شود که کانال مذکور به خودی خود نمی تواند افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهد ، مگر بی تدبیری صورت گرفته باشد و زمینه را برای پذیرش خبرهای کذب و دروغ مهیا سازد و صد البته چنین امری تحقق پیدا کرده است .
اخبار دروغ و کذب سایت ها و شبکه های مخالف نظام زمانی مورد پذیرش توده های جامعه قرار می گیرد که زمینه آن بوجود آید . وقتی بدون در نظر گرفتن منافع مردم و کشور و شرایط خاص منطقه و صرفا برای خوشایند عده ای خاص ، از جریان آزاد اطلاع رسانی در صدا و سیما جلوگیری میشود ، زمینه پذیرش خبرهای کذب و دروغ در بین آحاد جامعه رونق می گیرد .
تا زمانی که انحصارگرایی ، تک صدایی و تنگ نظری بر رسانه ملی حاکم و مسئولین بی توجه به مطالبات مردم باشند ، شاهد پیدایش قارچ گونه ” آمدنیوز ” ها و بنگاههای دروغ پراکنی خواهیم بود و با تهدید و ایجاد رعب و وحشت هم نمی توان مانع آن گسترش آن شد .
دلسوزان نظام سالهاست که نسبت به روند حرکتی رسانه به اصطلاح ” ملی ” معترض اند و در بزنگاههای مختلف هشدارهای لازم را ابراز داشته اند ، اما هیچگونه تغییری در آن رسانه بوجود نیامده و روز بروز بر مشکلات آن نیز افزوده شده است .
اولین نشانه بی توجهی به هشدارها ، گسترش بی رویه وافسار گسیخته ماهواره بود که در آن ، عملکرد ضعیف رسانه ملی کاملا مشهود بود . محکومیت عملکرد رسانه های معاند و مخالف نظام که دست به دروغگویی میزنند و شخصیت های کشور را آماج حملات خود قرار می دهند ، فرع ماجراست و موضوع اصلی ، نگرش متولیان رسانه عریض و طویلی بنام صدا و سیماست ، که با تک بعدی نگری خود ، زمینه جذب مخاطب توسط آن رسانه ها را فراهم می کند و آن گناه نابخشودنی است .
عواملی که باعث دوری مردم از رسانه ملی شده و راه را برای ایجاد تفرقه و رونق بازار شایعه و اخبار دروغ و کذب در خصوص رویدادها و همچنین اشخاص شده است را می توان به شرح ذیل بیان کرد .
۱) برخورد گزینشی با رخدادها و رویدادهای سیاسی و تحت پوشش قرار دادن آن بطور دلخواه و یک جانبه نگری مسئولین صدا و سیما . واضح و مبرهن است که در گذشته رسانه ملی به رسالت خود درست عمل نکرده و زمینه ریزش مخاطب را فراهم کرده و برای کشور هزینه سنگینی را بوجود آورده است .
۲) اطلاع رسانی دقیق ، صحیح و بهنگام ، که از وظایف ذاتی رسانه است ، از سوی اشخاصی که هدف مشخصی را در صدا و سیما دنبال می کنند و حافظ منافع جریان خاص هستند ، نادیده گرفته شده است . این وظیفه ذاتی با اعمال سلیقه عده ای تمامیت خواه مخدوش گردیده و اعتماد عمومی به رسانه ملی سلب شده است و جایگاه آنرا از یک ” رسانه ملی ” به یک ” رسانه میلی ” تغییر داده است و مردم برای دستیابی به اطلاعات صحیح ، به سایت ها و شبکه های دیگری که از آزادی عمل بیشتری برخوردار هستند ، جذب شدند و این روش ناپسند صدا و سیما ، ریزش مخاطب را در پی داشته است .
۳) سانسور اخبار داخلی و خارجی ، دروغگویی و بازگویی گزینشی رخدادها فاصله عمیقی بین مردم و رسانه ملی ایجاد کرده است ، بطوری که باور مردم نسبت به گفته های مسئولین سست شده و دروغ بیگانگان جذابیت بیشتری پیدا کرده است . باید در حوزه اطلاع رسانی عطش مردم را برای دانستن حقایق کاهش داد و لازمه آن برداشتن محدودیت های بلاوجهی است که بر عملکرد صدا و سیما سایه افکنده است .
۴) جانبداری رسانه ملی از یک طیف و جریان خاص زشت و ناصواب است . باید پذیرفت که در جامعه تنوع سلایق سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی وجود دارد و اگر این تنوع در چارچوب توان رسانه ملی پوشش داده نشود ، رسانه های غیر رسمی و بیگانه تامین کننده و ارضا کننده این سلایق خواهند بود .
۵) چند صدایی لازمه رسانه ملی است . اگر در کشوری همه صداها شنیده نشود ، زمینه برای جذب افراد برای رسانه های بیگانه فراهم خواهد شد . البته این موضوع نه در اخبار و سیاست ، در هنر و موسیقی هم مصداق عینی دارد .
۶) انحصار و عدم پاسخگویی سم کشنده برای رسانه است . تفکر انحصارگرایانه و پاسخگو نبودن به عملکردها و شبهات در رسانه ملی مانع تحقق انتظارات مردم و نیروهای سیاسی شده است . اگر عرصه رقابت تنگ تر شود ، رسانه هایی هدایتگر افکار عمومی خواهند شد که جذابیت بیشتری دارند و در اینصورت بازنده اصلی رسانه ملی است ، که فاقد جدابیت ، توان و برنامه برای جذب مخاطب با سلایق گوناگون می باشد .
در خاتمه ذکر چند نکته لازم است
الف – مخاطب امروز رسانه ها ، اعم از دیداری ، شنیداری و نوشتاری گزینشگر است و با توجه به گستره اطلاعات ، فضای مجازی و سایر کانال های ارتباط جمعی ، رسانه ای که نتواند پاسخگوی نیازهای مخاطب خود باشد ، تاثیر گذاری آن محدود خواهد بود .
ب – در عصر حاضر پیشرفت ارتباطات بسان برق و باد در جریان است و هر روزه دامنه آن گسترده تر می شود و رفتار و گفتارهای سلبی و قهری ثمر بخش نبوده و تکرار مکررات و منع اجباری سبب کم ارزش شدن جایگاه ارشادات و راهنمایی های مفید خواهد بود . عقلانیت چنین حکم می کند که در برابر هر امر منع شده ، بایستی چیز همسان جایگزین شود و اگر اهتمام لازم برای این امر خطیر وجود نداشته باشد ، راه های غیر قانونی و غیر اصولی در پیش گرفته خواهد شد .
ج – چنانچه اصلاحات اساسی در رادیو و تلویزیون صورت نگیرد و از کج سلیقگی پرهیز نشود و گام های جدی در جهت اغنا مردم برداشته نشود ، اصلاح وضع موجود در حد صفر خواهد بود .
د – جهت برون رفت از وضع موجود ، بغیر از بازنگری در روش های گذشته و جاری ، و در نظر گرفتن همه سلایق سیاسی ، فرهنگی ، ورزشی و هنری که عنصر اصلی در برنامه ریزی جامع رسانه هستند ، ایجاد رادیو و تلویزیون خصوصی در کنار صدا و سیمای دولتی لازم و ضروریست ، که اصل ۱۷۵ قانون اساسی نیز بر آن تاکید دارد .