حسن دشتی در یادداشتی نوشت :
با طرح موضوع مشکل مدرک تحصیلی یکی از منتخبین شورای شهر تبریز از سوی نماینده اصولگرای مجلس ، بحران مدیریت شهری تبریز را وارد فاز جدیدی از اختلافات خواهد کرد و واگرایی روزبروز بر همگرایی غلبه پیدا می کند و این مسئله مطلوب کهن شهری چون تبریز و شهروندان نجیب آن نیست .
گر چه ادعای آن نماینده صرفا در جهت اغراض سیاسی و جناحی بوده و وجاهت قانونی ندارد و موضوع مطروحه هم از طرف فرمانداری تبریز بی اساس ، و پرداختن بدان بی انصافی عنوان شده است .
یقینا بیان چنبن موضوعاتی در جهت تحت فشار قرار دادن اعضاء ” لیست امید ” شورا برای امضاء صورتجلسه انتخاب شهردار بوده است ، اما اینگونه عملکردها سبب ایجاد اختلاف بیشتر بین اعضاء شورا خواهد شد و بحران مدیریت شهری را بدنبال خواهد داشت و درک آن نیاز به تحلیل و تحقیق فراوان و پیچیده ندارد .
هنگامی که شهر تبریز به همدلی و یکپارچگی شورای شهر ، مدیریت شهری و سایر مسئولین نیاز دارد ، وارد صحنه مناقشه شدن برخی آقایان و اظهار نظرهای اینچنینی و غیر واقعی ، چه معنی و مفهومی غیر از وحدت شکنی و دهن کجی به رای و نظر مردم می تواند داشته باشد .
این نوشته در پی سیاهنمایی و پر و بال دادن به مشکلات شورا نیست ، بلکه قصد دارد واقعیت تلخ این روزهای شهر ” اولین ” ها را که بایستی سال دیگر میزبان شایسته برای گردشگران خارجی و داخلی باشد ، بیان کند .
حقیقت این است که ” سبویی بشکسته و پیمانه ای ریخته ” و جمع کردن آن ، مشکل بنظر می رسد و تنها امید مردم برای برون رفت از وضع موجود ، ایجاد وحدت و همدلی بین اعضاء شورا و مدیریت شهری است که فعلا نشانی از آن وجود ندارد ، مگر اتفاقی خارق العاده بیافتد و معجزه ای رخ دهد .
گر چه شکست وحدت اصلاح طلبان منشع داخلی داشته و از درون آغاز گردید ، ولی صحنه گردانی اقلیت و حیلت و ریاکاری آنان ، سبب فزونی اختلافات گردید .
کثرت کاندیداها ، بروز مشکلات در درون اصلاح طلبان را جدی کرد و هر ناظر بیرونی احتمال ایجاد انشقاق را باور داشت . تعدد کاندیداها برای کرسی شهرداری فرصت مغتنمی در اختیار اقلیت اصولگرا قرار داد تا آنان با تک مهره خود ، بازی حریف را بهم بزنند . اقلیت اصولگرا ابتدا سعی در حفظ شهردار سابق را داشتند و چون زمینه را مصاعد نیافتند ، از آن عدول کرده وبه شکست وحدت اصلاح طلبان
( که شکننده به نظر می رسید ) تمرکز کرده و توفیقاتی را نصیب خود کردند . آنان با تقدیم صندلی ریاست شورا به دکتر اکبرنژاد ، برای تصاحب کرسی شهرداری خیز برداشتند و چون در اقلیت قرار داشتند ، لاجرم نیاز به یار گیری داشتند و می بایست از شکنندگی وحدت اصلاح طلبان نهایت استفاده را می بردند و از مهره های آنان جذب اردوگاه خود می کردند . در این مورد نیز تیم دکتر دبیری موفق عمل کرده و با زیر پا گذاشتن تمام اصول اخلاقی ، قاعده بازی را بهم زدند و با روشهای گوناگون و لابی گری های حساب شده ، دو عضو ” لیست امید ” را ( وادادگی یکی از آنها از اول بر همگان مشخص بود )با خود همراه کردند .
اصولگرایان با فرستادن پیام دوستی به اعضاء لیست امید ، اعتماد انان را برای انتخاب شهردار جلب کرده و در روز موعد نیت واقعی خود را عملی کردند و به قسم های خورده شده بی اعتناء شدند .
انشقاق بین ۱۳ عضو شورا زمانی بیشتر جلوه گر شد که شهردار منتخب با صریح ترین زمان ممکن و فقط با اندک یاران خود ( ۵ نفر اصولگرا ) به دیدار نماینده ولی فقیه رفته و با کمک عوامل بیرونی ، فضای مجازی را پر از عکس های آن دیدار کردند و این حرکت ناثواب که خیلی از زشتی ها و پلشتی ها را نمایان می کرد ، موجب وحدت شکنی در آغاز کار شورا نیز شد . دیدار یاد شده پیام های متعددی برای اصلاح طلبان داشت و هر چقدر زمان بگذرد ، بازخورد پیام ها علنی تر و عیان تر خواهد شد .
مشکلات با عدم امضاء صورتجلسه انتخاب شهردار توسط رئیس شورا و بقیه اعضاء لیست امید وارد مرحله جدیدی از تنش خواهد شد . اصلاح طلبان اعتقاد دارند در روز رای گیری تخلفی صورت گرفته و بر اساس آن از امضاء صورتجلسه امتناء می کنند و این مسئله از طرف برخی حقوقدانان صحیح و قانونی تشخیص داده شده و مورد تایید آنان است .
واضح و مبرهن است که اقلیت اصولگرا نیز پا پس نخواهند کشید و برای حفظ موفقیتی که ماهها برای آن نقشه کشیده و به انواع ترفندها متوسل شده اند ، تلاش خواهند کرد .
ادعای این فرضیه که ، اصولگرایان شورا برای حفظ شرایط موجود بازی جدیدی را به کمک نماینده همسوی خود آغاز کرده اند تا اصلاح طلبان را وادار به تمکین کنند ، با موضعگیری اخیر آقای بیگی در خصوص اعتبار نامه یکی از اعضاء شورا ، قابل اثبات است .