علی نظری نماینده سابق در مجلس در یادداشتی به مناسبت ارتحال دکتر ابراهیم یزدی نوشت: ابراهیم یزدی ۸۴ ساله در غربت به دعوت حق لبیک گفت و به سرای باقی شتافت.
او از نحله روشنفکران دینی و مروج اندیشههای مصدق بود. در رکاب بازرگان و طالقانی نشو و نما کرد.
از نخستین بنیانگذاران نهضت آزادی ایران بود. مردی که در دنیای سیاست به صبوری و بردباری شهره است.
در دهه چهل، تشکیلات انجمنهای اسلامی دانشجویی را در اروپا و امریکا در کنار سایر همرزمان بنا نهاد. بعداز تبعید بنیانگذار جمهوری اسلامی به ترکیه و عراق، محور مبارزات اسلامخواهان ایرانی در خارج از کشور گردید. آنچنان تدبیر و تقوایی در زندگی سیاسی از خویش بروز داد که از سوی امام خمینی مامور جمع آوری وجوهات از متدینین خارج کشور و همچنین مسئول تامین هزینههای انجمنهای اسلامی دانشجویان اروپا و آمریکا شد.
در طی۵۴ سال گذشته در ایران و آمریکا همواره درب خانهاش به روی همه یاران و دوستان باز بود. اهل کرامت و در سفره داری و سخاوت کمنظیر بود. در تمام سالهایی که افتخار تردد به بیت این سیاستمدار پارسا و نماد کرامت را داشتم، به جرئت قسم میخورم که هیچگاه دکتر را در خانه خویش تنها نیافتم. یک بار به مزاح گفتم آقای دکتر منزل شما اقامتگاه دوستان است نه منزل شخصی؟ با آن تبسم منحصر بهفرد گفت:”این رفتوآمدها مربوط به الان نیست بلکه از ابتدای دهه چهل در امریکا خانه من پاتوق بچههای انجمن های اسلامی دانشجویان سراسر امریکا بود.”
در سال ۵۶ که شاه به دعوت کارتر به امریکا سفر کرد، وی و چمران عهده دار آن تظاهرات بیسابقه دانشجویان علیه شاه بودند. در همان تظاهرات معروف هم مورد ضرب و شتم پلیس ضد شورش امریکا قرار گرفت. بعدها در کنار چمران به مصر رفت و از مبارزین این کشور آموزشهای چریکی دید. درپی خروج اجباری رهبر فقید انقلاب از عراق و سپس عزیمت به فرانسه، مشاور ارشد امام خمینی شد. به همراه همرزمان در انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی در فرانسه ترتیب اقامت امام در نوفل لوشاتو را فراهم کردند.
بهعنوان نماینده ویژه رهبر انقلاب در تمام مذاکرات و ملاقات ها با مسئولان عالیرتبه قدرتهای جهانی حضوری فعال داشت. هوش وافر، شخصیت دارای کاریزما و تسلط بر زبان انگلیسی از دکتر یزدی وزیر خارجهای با کفایت در دستگاه انقلاب و امام در همان ماههای انتهایی سال ۵۷ ساخته بود. بدون شک بخش اعظم توفیقات جبهه انقلاب و پیروان امام در نوفل لوشاتو مدیون ایثار و موقعیت شناسی و چیرهدستی دکتر یزدی در دنیای سیاست بود. در بدو ورود به ایران هم از چهرههای اثرگذار شورای انقلاب و سپس دولت موقت بود.
در اولین دوره مجلس انقلاب اسلامی از لیست نهضت آزادی با رای بالا نمایندگی مردم تهران را برعهده گرفت. در همین مجلس در کنار بزرگانی چون بازرگان و سحابی و سایر دوستان همسو اقلیت نجیب و اخلاقمدار پارلمان اول را تشکیل دادند. در سالهای سخت بعد از مجلس اول صبورانه ناملایمات را تحمل کرد. دکتر همچنان در راه دفاع از دموکراسی و آزادیخواهی اهتمام ورزید و در مواجهه با مشکلات و نامرادیها خم به ابرو نیاورد.
علیرغم همه آن سختیها، عمری را به عنوان ناصح حکومت و دلسوز مردم در مقام یک فعال ملی و مذهبی از هیچ تلاشی در جهت ایجاد جامعه مدنی در ایران و تلاش ها تحولخواهانه مضایقه نکرد.
زندگی سراسر از غصه ها و آلام هرگز باعث نشد ذرهای از حلم و صبر این پیر منصف کاسته شود.
رنج دست و پنجه کردن با بیماری سرطان هم نتوانست در عزم و روح این مسلمان راستین خللی بوجود آورد.
ما هرگاه که در گذر مشکلات سخت زمانه، بهویژه در دوران ۸ ساله احمدینژاد دچار فترت و کسالت میشدیم، به منزل وی در کوچه تورج میرفتیم، با زیارت ایشان روحیه می گرفتیم و از بینش راهبردی وی نکتهها میآموختیم.
فراموش نمیکنم که همواره ما را تشویق به مذاکره با تندروها می کرد.او اهل تدبیر و مدارا بود. الحق که میتوان این مرد آسمانی را از صبورترین رهبران آزادیخواهی ایران نامید. یزدی ۳ مقوله ارزشهای اسلامی، منافع مردم و مصالح کشور را مقدم بر هر امر ریز و درشتی میدانست. سیاستمداری زبر دست و قهار که همواره رفتارهایش تبلور صداقت و صراحت بود. ارتحال این ستاره پرفروغ نحله روشنفکری دینی را به همسر مکرمه، فرزندان شریف و کلیه ارادتمندان وی و همچنین مبارزان راه آزادی تسلیت عرض می نماییم.
عاش سعیدا و مات سعیدا