در نقد مدافعان جدایی دین از سیاست برای حفظ جایگاه و شانیت دین یک جمله همواره در ایران و به نقل از مرحوم مدرس نقل شده که ایشان گفتهاند سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست، سیاست دینی و دین سیاسی دو گزارهای است که از این جمله استنتاج میشود، بر این معنا که تنیدگی این دو مفهوم و لازم و ملزوم بودن این دو مفهوم کاملا مبرهن است، حال سوال مهمی که باید مطرح شود این است که از کدام دین صحبت میکنیم و به دنبال رسیدن به کدام نوع از سیاست از دل این دین هستیم.
جمهوری اسلامی ایران یک حکومت اسلامی به معنایی که در صدر اسلام و ذیل سایه زعامت پیامبر بزرگوار اسلام شکل گرفته نیست، اما قرار بر این بوده که دیانت جهت اعتلای رفتارها و کنشهای سیاسی در جمهوری اسلامی مورد توجه قرار بگیرد و یکی از ارکان قانون اساسی باشد، دینی که به کمک سیاست میآید لاجرم باید سیاست ورز قویتر و اخلاق مدارتری را به مردم عرضه کند و این مهمترین کنش عملی دین در حوزه سیاست است، سیاست مدار دین ورز قطعا خدمات مهمتر و بهتری نسبت به دیندار سیاست ورز هم به سیاست و هم به دین خواهد نمود، امر متعالی اینجا دین است و امر در مرتبه پایینتر سیاست، فرو کاستن یک امر متعالی به امر پایینتر از لحاظ ارزش و اعتبار شبیه تلاش برای ریختن دریا در پیاله آب است، سیاست باید از دریای دین رنگ اخلاق به خود بگیرد نه آنکه دین در برکه سیاست رنگ بی اخلاقی به خود بگیرد، دیندار سیاست ورز سال هاست که در حال تحمیل هزینههای سنگین بر دین است زیرا رفتار او ابتدا از لحاظ دینی مورد توجه قرار میگیرد و بعد از گذر از فیلتر دین از لحاظ سیاسی مورد نقد قرار میگیرد، تخصص او حوزه دینی است و سیاست در کنار تخصص اصلی او قرار میگیرد، بالعکس این قضیه در مورد سیاستمدار دینورز رخ میدهد و رفتار او ابتدا از دریچه حوزه سیاست مورد توجه قرار میگیرد و نتیجه رفتار او در تناسب با دین سنجیده میشود.
سپهر سیاسی ایران امروز شاهد حضور افرادی است که دیانتشان بازیچه سیاستشان شده، و در سیاست ورزی خود، دین را به نازلترین امور فرو میکاهند، نه آنچنان در دیانت خبره هستند و نه آنچنان در سیاست، هزینه از اصول میکنند تا فروعی را زنده نگاه دارند چون اصول جای تشکیک ندارد اما فروع همیشه محل بحث بوده، نتیجه این امر بروز گونهای از حق انگاری مطلق است، اینکه امروز مداحان به جای سیاست ورزان انتقاد میکنند مایه تاسف است و ناشی از عملکرد همین دینداران سیاست ورز است، جایی که اخلاق قربانی سیاست میشود.
به جای اینکه چراغ راه سیاست ورزی باشد، سیاست برای امثال مدرس که کنشگری در بطن سیاست است میتواند عین دیانتش باشد نه انکه برای مداحانی که مداحیشان عین دیانتشان است، یا واعظینی که وعظشان عین دیانتشان هست، ورود پابرهنه امثال ایشان به سیاست نتیجهای جز اضمحلال دین و سیاست ندارد، خوشحال شدن و کیفور شدن از مداحی جوانی که فهم مقدمات روز سعیدی چون عید فطر برایش انچنان دشوار است که از ان برای خوش رقصی استفاده میکند و شدیدترین ضربات را بر پیکره دین وارد میکند چه تناسبی با سیاست دینی دارد؟ در روزی چون عید سعید فطر آیا چیزی در مدح «رحماءبینهم» خوانده شد؟آفت سیاست زدگی در همه امور این کشور همچون غدهای سرطانی در حال رشد است، روزی خواهد رسید که وضوگرفتنهای دیگران هم توسط عدهای نفاق خوانده خواهد شد، نمازشان جز در مسجد ضرار دیده نخواهد شد.
کسی که مدعی دیانت است باید ابتدا این فهم را داشته باشد که مهمترین وظیفهاش حفظ دین از خطاهای ذاتی سیاست است چون دین امری الهی و سیاست امری انسانی است، اگر توان فهم این موضوع وجود ندارد استفاده ابزاری از سخنان فردی مثل مدرس چرا؟ کسانی که حتی برای معرفی یک فرد به عنوان سیاستمدار اصلح توان استدلال در مورد حتی یک ویژگی او را ندارند آیا میتوانند مدافع سیاست دینی یا دین سیاسی باشند؟ آیا توان استدلال دارند؟
جواب قطعا نه میباشد و کیفور شدن از بیحرمتی به عید سعید فطر نیز از این بی استدلالی نتیجه میشود، به این نکته دقت شود که اگر مداح در روز معمولی همان شعر را میخواند کسی بر او خردهای نمیگرفت، مانند تمام اعمال امثالش در این سالهای اخیر، پس مداح برای دیده شدن از ظرفیتهای وحدت بخش دین و جایگاه نماز عید سعید بیشترین سو استفاده را میکند تا به مطامع خود برسد، این اصل خیانت به دیانت و دین ورزی است، از طرفی خیانت به سیاست است، سیاستی که تا آن حد فشل باشد که بازیچه دست مداحی شود چه نامی دارد؟
سیاستی عین دیانت است که در آن تمام تلاش برای احیای مکارم اخلاق باشد، نه برای نابودی بنیانهای اخلاق و دمیدن در آتش اختلاف و کینه و دیانتی عین سیاست است که موجب این فهم شود که خدشه به وحدت در روزی مانند عید فطر میتواند چه ضربهای به جایگاه دین بزند. یادمان نرود مولا علی به ضربت شمشیر کسانی به شهادت رسیدند که خود را عین دیانت میدانستند و مولا علی را منحرف میخواندند.
مهدی دادویینژاد