مخاطب پیشنهاد زاکانی کاملا مشخص است. مخاطبش اصلاح طلبان نیستند. زیرا اصلاح طلبان نه با آتش کاری دارند و نه اختیار آتش دارند. مخاطب حرف ایشان افراد و جریان هایی هستند که نه تنها توان آتش دارند، بلکه از آن هم استفاده می کنند و نمونه های آن هم کم نیست.
علی زاکانی در کانال تلگرامی خود در لابه لای یاداشتی پیشنهادی را مطرح کرد که با استقبال برخی فعالان اصولگرا و اصلاح طلب مواجه شد. پیشنهادی که طرح آن از سوی فردی مانند زاکانی تا حدود زیادی عجیب بود.
طی سال ها و حتی دهه های گذشته عملکرد علی رضا زاکانی نماینده سابق مجلس شورای اسلامی، به نوعی بود که او را در زمره تندروها قرار می داد. حتی در ایام انتخابات نیز حملات متعددی به روحانی داشت و مشخصا از ابراهیم رئیسی حمایت کرد.
اما بعد از ماجرای توهین به رئیس جمهور در مراسم روز قدس واکنش او تقریبا همه را غافلگیر کرد. او درباره آن اتفاق به صراحت اعلام کرد که هیچ ادله ای نمی تواند توهین به رئیس جمهور را توجیه کند. اما این تنها اظهار نظر او نبود که متفاوت از گذشته بود. وی دقیقا یک هفته بعد ماجرای «آتش بس یک طرفه» را مطرح کرد.
زاکانی در یادداشت خود بعد از بیان خاطره از ۱۸ تیر سال ۷۸ نوشت: «امروز باید هوشیار بود، از جنجال پرهیز کرد و حتی آتش بس یک طرفه داد و در درگیری های خودساخته جریان مفتون و یا مرعوب غرب جز به همدلی و کمک برای برون رفت از وضع موجود و رفع مشکلات مردم نپرداخت و با نقد منصفانه- بدون نیش زدن های بیجا- و دفاع واقعبینانه – از هرکس هر چند منتقدین خود – در پرتو منطق و انصاف خویش با ایجاد آرامش، فرصتی به عموم مردم داد تا با بازشناسی سره از ناسره، راه اصلاح اساسی جهت گیری مسئولان کشور را فراهم آورند.»
نمی توان به این پیشنهاد خوشبین بود
در همین خصوص عبدالله ناصری فعال اصلاح طلب در گفتوگو با فرارو عنوان کرد: من نمی خواهم به این پیشنهاد بدبینانه یا با توهم توطئه نگاه کنم. اما هرچقدر که تلاش می کنم خوشبینانه به آن نگاه کنم نمی شود. نمی توانم فراموش کنم که آقای زاکانی از رهبران طیف های تندرو اصولگرایان از سال ۸۴ بود و از حامیان جدی آقای احمدینژاد به شمار می آید. با این سابقه نمی توان به پیشنهاد آتش بس ایشان خوش بین بود.
وی ادامه داد: اما جدا از این مسائل نکته دیگری که لازم است به آن اشاره کنم این است که وقتی صحبت از آتش بس مطرح می شود که جنگی اتفاق افتاده باشد. یعنی دو طرف با یکدیگر وارد یک جنگ شده باشند نه اینکه تنها جریانی به واسطه قدرت و نفوذ امنیتی که دارد حمله کند.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: البته اگر جنگی هم اتفاق نیافتاده باشد به عقیده من با توجه به شرایط فعلی کشور به جای آتش بس هر دو طرف به دنبال استفاده بهینه از امکانات کشور باشند و یک گفتوگوی ملی را تشکیل دهند و آغاز کنند. ضمن اینکه با توجه به سابقه آقای زاکانی و اینکه نقطه عطف جریان تندرو و اصلاح طلبان ماجراهای سال ۸۸ است، اگر این گفتوگوی ملی ایجاد شود می تواند تاثیرات بسیار مثبتی در کشور داشته باشد.
ناصری گفت: از سوی دیگر چند احتمال درباره چرایی طرح این پیشنهاد از سوی آقای زاکانی وجود دارد. یکی این است که با توجه به این که ایشان رهبری یک جریان تندرو را برعهده دارد، می دانسته قرار است دوباره اقداماتی مانند ماجرای روز قدس اتفاق بیافتد و این برای آنها هزینه های زیادی به همراه خواهد داشت و با طرح این مسئله به دنبال کاهش هزینه ها است.
وی تصریح کرد: احتمال دوم این است که آقای زاکانی با طرح این موضوع به دنبال این است که بتواند یک بازسازی در طیف تندرو انجام دهد. زیرا مدت ها است که آن بخش میانه رو اصولگرا مانند امثال آقایان توکلی و باهنر و… که زمانی در کنار زاکانی بودند، از او فاصله گرفته اند و حالا زاکانی به این نتیجه رسیده که می تواند با طرح چنین موضوعی دوباره به آنها نزدیک شود.
این عضو شورای مشورتی اصلاح طلبان افزود: در مجموع پیشنهاد اخیر زاکانی و موضعگیری های امثال باهنر و توکلی نشان از آن دارد که در جریان رقیب دولت اتفاقاتی در حال رخ دادن است و قطعا در آینده نزدیک اخبار متعددی از این دست خواهیم شنید. با این حال اما پیشنهاد زاکانی در این مدتی که مطرح شده خیلی مورد توجه هواداران و مخالفان قرار نگرفته است.
اصولگرایان در حال تکامل هستند
همچنین احمد شیرزاد نماینده پیشین مجلس نیز در گفتوگو با فرارو مخاطب این پیشنهاد را جریان تندرو عنوان کرد و گفت: به نظر من مخاطب پیشنهاد آقای زاکانی کاملا مشخص است. مخاطبش اصلاح طلبان نیستند. زیرا اصلاح طلبان نه با آتش کاری دارند و نه اختیار آتش دارند. مخاطب حرف ایشان افراد و جریان هایی هستند که نه تنها توان آتش دارند، بلکه از آن هم استفاده می کنند و نمونه های آن هم کم نیست.
وی افزود: این جریان همیشه در برهه های مختلف زمانی، باعث شده اند فضا متشنج شود و کشور دچار التهاب شود. حالا هم گویا جرم آقای روحانی و اصلاح طلبان پیروزی در انتخابات است و آنقدر از این مسئله ناراحت هستند که هرکاری می کنند. حتی اگر آن کار شعارهای توهین آمیز درخصوص رئیس جمهور منتخب ملت باشد.
این فعال اصلاح طلب تاکید کرد: با این حال اگر اجماعی در جریان اصولگرایی شکل گرفته است، ما هم استقبال می کنیم اما خود آقای زاکانی می داند که جمع شدن ۵۰ نفر دور رئیس جمهور که همه مسائل آن از جمله مسیر و ورود و خروج آقای روحانی محرمانه و امنیتی است، اتفاقی رخ نداده است و قطعا برخی نهادها یا افراد بانفوذ در این ماجرا دخیل بودند.
شیرزاد گفت: نمی توان بعد از وقوع این اتفاق به یکباره اعلام کنیم که آتش بس یک طرفه انجام شود. این نه درست است و نه عقلانی. این افراد باید پاسخگوی قانون و افکار عمومی باشند. البته نه تنها آنها که در خیابان شعار دادند بلکه کسانی که در پشت پرده این برنامه را طرح ریزی کرده بودند و اطلاعات را در اختیار دیگران گذاشته بودن هم باید به قوه قضائیه پاسخ دهند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: به نظر من دلیل این پیشنهاد آقای زاکانی وارد شدن به دهه ۶۰ زندگیشان است و می تواند نشان از تکامل ایشان بعد از آن اقدامات رادیکال در بسیج دانشجویی و تجمع های روبروی مجلس در دور ششم، دانست. گویا متوجه شده که بهتر است کمی منطقی و میانه رو رفتار کند.
شیرزاد اظهار کرد: از سوی دیگر به عقیده من اتفاقی که در جریان اصولگرایی رخ داده این است که بافت سنتی این جریان دیگر حاضر نیست هزینه خودسرها را بپردازد. زیرا همیشه یک سری آدم عملگرا با اقدامات رادیکالی سنتی ها را در شرایطی قرار می دادند که مجبور بودند از آنها حمایت کنند. اما الان این جریان سیاسی به این تکامل رسیده است که حتی برخی مانند زاکانی هم تصمیم گرفتند حسابشان را از این افراد جدا کنند و هزینه اقدامات غیرعقلانی آنها را ندهند. آنها متوجه شده اند که مجبور نیستند هزینه کارهای اشتباه و افراطی دیگران را پرداخت کنند.