۱ـ در میدان جریانها و مدیریتهای سیاسی، دو عنوان در تقابل با یکدیگر در مسیر کسب قدرت سیاسی از آغاز تشکیل جمهوری اسلامی پیش آمدهاند. «التهاب» و «اعتدال» را با تفاوتهایی در مسیر سه دهه گذشته میتوان مرحله به مرحله رصد کرد. پرسش این است که مشخصات التهاب چیست و اعتدال نیز چه تعریفی دارد. «التهاب» در رقابت سیاسی برای حذف رقیب با تولید مستمر نگرانیهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در جامعه و در ترسیم ضعفهای مدیریت اجرایی در دوره خاص شکل میگیرد. برای جریانسازی التهاب دو معادله همزمان بکار گرفته میشود. بخش اوّل آن فراگیرسازی خبرهای منفی در سراسر کشور از طریق رسانههای تحت اختیار است، بطوریکه بجای امید، ناامیدی و بجای آرامش، ترس در اذهان عمومی حک گردد. اصل بر نارضایتی مردم و ترسیم آن در اشکال گوناگون است. بخش دوم این معادله بالابردن لحظه به لحظه مطالبات عمومی از دولت مستقر و همزمان ترسیم ناکارآمدی آن است. این دو بخش از معادله برای رقابت سیاسی آنگاه اوج میگیرد که رقیب سیاسی به هر صورت قدرت مالی را از درآمدهای نفتی در اختیار داشته باشد و در سهم خواهی از عادت گذشته و کسب درآمدها از بودجه کلان و خزانه ملی تغییر و تحولی شکل بگیرد.
اما ویژگی «اعتدال» را میتوان چنین دید که مرحله اعتدال از درون دوره فاجعهبار التهاب سر برمیآورد. مدیریت اعتدال نیاز دارد تا مدت زمانی برای بستن جریان التهاب، پرونده حسابرسیها را مفتوح کند و شاید حساستر از آن شعار استقرار قانون را بدهد. قانون و قانونمداری برای دستیابی به اعتدال نیاز مبرم است، اما برای جریانسازی التهاب ابزار است. اعتدال خود را با ارائه برنامه معرفی میکند در حالیکه «التهاب» جزمیتهای فردی را ضامن استقرار امنیت و ثبات میشمارد. با این همه در اعتدال، نارضایتیها و کاستیها به رسمیت شناخته و پذیرفته میشود. اما «التهاب» تا مرحله سرکوب نارضایتیها با ابزارهای گوناگون قدرت پیش میرود. در پروسه «اعتدال» منافع جمعی و ملی اصل است اما در پروژه «التهاب» حفظ وضع موجود برای تأمین منافع جناح خاص هدف است.
۲ـ بعد از دو انتخابات سراسری در کشور یکی در سال ۹۲، انتخابات ریاست جمهوری، و دیگری انتخابات سال ۹۴ (اسفندماه) برای مجلس شورای اسلامی جدید، مردم به استمرار مدیریت اعتدال محور چه در سیاستهای داخلی و چه خارجی رأی دادند. بعد از انتخابات مجلس و در سال جدید هجوم جریان التهاب چنان ظاهر شده است که اگر یک هفته به رسانههای خبری مخالف دولت نگاه و گوش کنید، به این نتیجه میرسید که مردم در انتخاب خود در هر دو انتخابات گذشته دچار اشتباه بزرگ شدهاند و در کشور نه تنها مدیریتی وجود ندارد، بلکه سنگ بر سنگ بند نیست. بستههای خبرهای منفی شب و روز چنان به جریان افتاده و نقدهای منفی و تخریبی علیه دولت و شخص رئیسجمهوری چنان فراگیر شده است که نشان دهد کشور در التهاب است و مردم مأیوساند! مرحله کنونی مرحله دمیدن و اوج دادنِ «التهاب» برای تقابل با «اعتدال» است.
برخی چنین فضای خبری و سیاسی را چندان غیرطبیعی نمیدانند و مینویسند این شدت تقابل ناظر به انتخابات مرحله دوم مجلس شورای اسلامی در هفتم اردیبهشت است که مردم باید تکلیف ۶۹ کرسی مجلس را در انتخاب خود از نامزدها تعیین کنند. نویسندهای در شرح فضای عمومی سیاسی در این روزها مینویسد:
«بعد از انتخابات هفتم اسفند و خصوصا در سال جدید حملات سیاسی به دولت یازدهم به شکل مشهودی شدت گرفته است. فراتر از هر نوع ذهنخوانی درباره دلایل شدت گرفتن این موضع مخالفت، در مقام تفسیر سیاسی باید گفت که این نوع از موضعگیری در شرایط سیاسی جدید میتواند طبیعی و حداقل قابل درک باشد چرا که دولت به عنوان رقیب این جریان در سیاست خارجی و مجموعه دولت و اصلاحطلبان در سیاست داخلی، توانستهاند موفقیتهای جدی را به نام خود رقم بزنند. تغییر ترکیب مجلس برای اصولگرایان منتقد دولت به معنای تضعیف آنها در نهادی است که هم دارای کارکرد یک تریبون قوی سیاسی است و هم امکان دخالت و تأثیرگذاری بالایی در سیاستها و برنامههای جاری کشور دارد. اما مسأله اساسیتر این است که این وضعیت تازه نقطه آغازین سال و شرایطی برای اصولگرایان منتقد دولت است که باید در انتهای آن به انتظار جدیشدن صفکشیها برای انتخابات ریاست جمهوری و همین طور شوراهای اسلامی باشند. قطعا رسیدن همراه با آرامش به آن نقطه برای جریانی که در آغاز سال جدید بیش از دو سال و نیم دستش از نهادهای قدرت کوتاه شده است، چندان امکانپذیر نیست. به عبارتی این جریان باید در شرایطی به فکر صفکشیهای سال ۹۶ باشد که در تجربه دو شکست و عدم موفقیت سیاسی در سالهای ۹۲ و ۹۴ و همین طور واگذارکردن دست بالا در حوزه سیاستهای کلانی مثل موضوع هستهای، هم روحیه بازیسازانش را از دست داده و هم روحیه پایگاه اجتماعیاش را. از این حیث رفتار منتقدان و مخالفان دولت در سال جدید را نمیتوان چندان غیرطبیعی دانست. چه آنکه این وضعیت، قانون و قاعده نانوشته اکثر مبارزات و رقابتهای سیاسی در تمام دنیاست.»
در این میان نگاه به «منافع ملی» چندان اولویت ندارد و از اهمیت برخوردار نیست. کافی است نیم نگاهی به اطراف خود و به کشورهای منطقه پیرامونی داشته باشیم.
تروریسم و جنگهای ویرانگر، تعریف امروز خاورمیانه شده است. معادله التهاب در تقابل با اعتدال فراتر از رقابتهای سیاسی داخلی پلی است که در یکسوی آن جنگ و انسداد روابط با جهان (التهاب)، و در دیگر سوی تعامل عاقلانه در درون و بیرون(اعتدال) است.
*روزنامه اطلاعات