“بازگشت به قدرت به هر قیمت” ؛ این خلاصه استراتژی جریان بازمانده از دولت است تا بتوانند بار دیگر در نیمه سال ۹۶ قوه مجریه را به دست بگیرند.
آنها اما راه سختی در پیش دارند و سختی راه شان، دو دلیل عمده دارد: یکی کارنامه نابهنجارشان در آن ۸ سالی است که در رأس دولت بودند و دیگری، اقدامات زیربنایی دولت روحانی است که هر چند افتان و خیزان، رو به سمت اصلاح تدریجی امور دارد.
جریان دلواپس، برای عبور از این دو مانع، یک دستور عملیاتی ساده دارد: “هر کاری که دولت روحانی انجام داد،بدون توجه به خوب و بدش، تخریبش کن.”
اگر برجام به نتیجه رسید، بگو که برجام خیانت بود و اگر به نتیجه نرسید، بگو پس چه شد نتیجه این همه مذاکره.
اگر روحانی به اروپا رفت ، بگو چرا اولویت سیاست خارجی اش با منطقه نیست و اگر توسعه روابط با منطقه را در دستور کار قرار داد، بگو چرا روابط با غرب همچنان متشنج است؟
اگر قرارداد خرید هواپیما منعقد کرد، بگو هواپیما می خواهیم چه کار و اگر توافق نشد، بگو پس چه شد نوسازی ناوگان هوایی کشور؟
اگر پرداخت یارانه ها را ادامه دهد، بگو چرا بر خلاف مصوبه مجلس همچنان به اقشار پردرآمد یارانه می دهند و اگر یارانه پردرامدها قطع شد، بگو چرا توریع یارانه ناعادلانه شد؟
اگر صادرات نفت ایران افزایش نیابد، بگو چرا برغم برجام، نفت مان را نمی خرند و اگر افزایش یافت، بگو چرا خام فروشی می کنید؟
خلاصه آن که مهم نیست دولت چه می کند و کارش اساساً درست است یا غلط؛ مهم این است که هر چه کرد، کاری غلط معرفی شود و تخریب شود.
رسانه های متعلق به جریان تخریب هم که از بیت المال ارتزاق می کنند پر شمارند و عهده دار در بوق و کرنا کردن این ایرادات بنی اسرائیلی.
این روش، دو فایده برای جناج تخریب دارد:
اول این که با این بازی، فرار به جلو می کنند و خود را از پاسخگویی در قبال عملکرد ۸ ساله و درآمد ۷۰۰ میلیارد دلاری کشور در آن سال ها معاف می کنند، کما این که تا کنون نیز حتی به مدت ۸ دقیقه درباره آن ۸ سال پاسخگو نبوده اند!
دومین نفع شان هم این است که دستاوردهای دولت روحانی، مانند آغاز لغو تحریم ها، بازگشت تدریجی سرمایه گذاران خارجی به کشور، توسعه میدان های نفتی و گازی، شروع نوسازی صنایع و … به محاق می رود و دولت ناگزیر می شود بخشی از توانش را به جای پرداختن به امور جاری ،صرف خنثی سازی حملات و توضیح واضحات بکند و مثلاً رئیس جمهور مجبور شود توضیح دهد که هواپیما، وسیله خوبی است و کشور به این وسیله نقلیه نیاز دارد.
البته این نوشتار هرگز به معنای بی اشکال بودن عملکرد دولت نیست که اگر نیک بنگریم، نقدهای متعددی بر آن وارد است ولی دو نکته در این میان وجود دارد:
اول این که هدف جریان تخریب، نقد و اصلاح نیست ، بلکه خلط حق و باطل است و تخریب دولتی که با چنگ و دندان توانسته است کشور را از حرکت به سمت جنگ و تشدید تحریم ها برهاند و اگر هیچ کار دیگری هم جز این نکند، همین که ناجی کشور از جنگ و تحریم بوده است، کاری است کارستان و ای بسا اگر دولت مورد نظر دلواپسان رأس کار بود، اکنون سخن از برنامه نفت در برابر غذا بود.
و دومین نکته نیز این است که مدعیان و تخریبگران، همان گونه که امروز دولت را تخریب می کنند، وقتی خودشان در دولت بودند، از آن جایگاه، کشور را تخریب می کردند و اگر منصفانه و بدون حب و بغض سیاسی نیز بخواهیم مقایسه و قضاوت کنیم، دولت کنونی، بیشتر در مسیر صلاح کشور است تا دولت قبلی که هنوز هم که هنوز است، احساس طلبکاری دارد و می خواهد برای وصول طلبش بار دیگر بازگردد!