سهراب زند – نیازی به اظهارات مسئولین نیست که بتوان متوجه شد که برنامههای صداوسیما باب میل دولتیها نیست گرچه بارها دولتمردان از صداوسیما ابراز نارضایتی نمودهاند، تا جایی که محمدباقر نوبخت از دلی پرخون از کارنامه صداوسیما نسبت به دولت سخن میراند.
در مقابل رئیس دستگاه تنها رسانه تلوزیونی کشور هم در واکنش به این انتقادات، از دست تنگ دولت برای بودجه صدا و سیما سخن گفته و گلایه نموده است و حتی عنوان نموده که: “به نظرم دولت فعلی، هم توقعاتش از صداوسیما نسبت به دولتهای قبلی بیشتر است و هم نگاهش به بودجه سازمان، انقباضی و محدودتر از دولتهای قبلی است”. وی معتقد است: “برخی که در بیرون از دولت قرار دارند و مشاور هستند، نظرات تندی بر علیه صداوسیما ابراز می کنند. به عنوان مثال باید گفت صداوسیما تریبون در اختیار این افراد قرار می دهد و او پشت همان تریبون نیز میگوید که صداوسیما نظر ما را پخش نمیکند! خب کسی که منصف باشد متوجه میشود که اینگونه نقدها از سر بی انصافی و بی اخلاقی است”.
فارغ از اینکه این سوال مطرح است که چرا صدا و سیما انقدر بودجههای سرسامآور طلب می کند و انقدر کممحتواست، و اینکه آیا اگر برنامههای تازه و بهتر صدا و سیما را در سه شبکه جمع بزنیم و تمام شبکههای دیگر را تعطیل کنیم، احتمالا باز هم احتیاج به تولید برنامههای بیشتری برای پر کردن کنداکتور داریم، این سؤال مطرح است که چرا آقای سرفراز تصور میکنند که مردم به رشد لازم که فرق برخورد ایشان با دولت سابق و دولت فعلی را بفهمند، نرسیدهاند؟ چرا افکار عمومی دستکم گرفته میشود و دقت نمیشود که مردم فرق پارهای کارها از قبیل تفاوت بین گزارش کار دادن، و بین واقعا به مخالفان میدان دادن را درک نمیکنند؟
چرا فکر میکنیم افکار عمومی متوجه نمیشود که در مورد دولت قبل با تمام بضاعتش و همراهی سایر نهادها، حداکثر دفاع و حداقل نقد، و در مورد دولت فعلی با همه محدودیتهایش، حداکثر نقد و حداقل دفاع صورت میپذیرد؟
البته مردم میدانند که شما گاهی بیشتر در شبکه۶، فلان وزیر یا دولتمرد را دعوت میکنید و در مورد حساسترین مسائل، مانند برجام، مسئولین مربوطه را به صداوسیما میبرید تا در مورد آن با مردم سخن بگویند، اما آنها از معدل جهتگیری در برنامههای شما باخبرند. به قول روحانی، برخورد صداوسیما با اول دولت ما مثل برخوردش با آخر دولت قبل است!
شکی نیست که صدا و سیما کار سختی در راضی کردن طرفهای مختلف سیاسی دارد اما رسالت صدا و سیما که راضی کردن طرفهای سیاسی نیست، بلکه رسالت صدا و سیما، ابتدا اطلاع رسانی صحیح و آگاهیبخشی بدون نفاق و سپس رشد مخاطبین در نقد و بررسی احسن در مسائل جاری داخلی و خارجی است.
تبدیل شدن به یک بوق یکطرفه که مثلا بخاطر کنارکشیدن آقای حدادعادل که در انتخابات سال۹۲، که کوچکترین وزن سیاسی حتی در برگزاری یک میتینگ سیاسی نداشته و با کنفرانسهای خبری کار را ادامه میداد، یک نمایش عظیم از تکریم مرد اخلاق براه میاندازد و در بخشهای مختلف خبری سرتیتر برنامه میشود و نشان دادن کمرنگ اخبار دولت و و برجستهسازی مشکلات، و حذف و نمایش تشریفاتی بسیاری از رجال ایران، بر کسی پوشیده نیست.
مردم یادشان نمیرود که برنامههای ذوقزده صداوسیما پس از روی کار آمدن محمود احمدینژاد به چه صورت بود، اکثریت مردم متوجه هستند که فارغ از دولت روحانی، صدا و سیما تریبون دغدغههای آنان نیست. دغدغههای سیاسی و اجتماعی صحیح، نقد عاقلانه و جدی و برخورد گزینشی و چینشی در مورد مسائل مختلف.
البته بماند که سخن آقای سرفراز که این دولت از همه دولتها توقع بیشتری دارد، بیشتر به یک چک بیمحل از سوی یک فرد غیرمطلع که تازه برسر کار آمده و تمام ذوقی که نشان داده، تعطیلی چند شبکه بیخاصیت که شب و روز از آرشیو صداوسیما دارند برنامههای خام پخش میکنند، شبیه است. اما آیا دولت اصلاحات از صدا و سیما راضی بود یا توقعات کمتری داشت؟!، حتی دولت احمدینژاد که حق نداشت ناراضی باشد سر اعلام قیمت گوشت به ضرغامی حمله میکرد! به گونهای که ضرغامی در مصاحبه خود میگوید که آقای احمدی نژاد از من عصبانی شدند که چرا قیمت گوشت را ۶ هزار تومان اعلام کردید؟ در حالیکه قیمت گوشت کیلویی ۴ هزار تومان است!
آقای سرفراز بجای تخریب دولت و حامیانش باید فکری به حال برنامهها و سریالهای نداشته و یا غیر گیرای مجموعه خود کند، برنامههای سرد و ضعیفی که بیشترین خدمت را به تلوزیونهای خارجی نمودهاند، که بزرگترین هنر تلوزیون ما این شده که بیاییم تازه با این همه ثروت و کادر و برنامهساز و دستگاه عریض و طویل، برنامههای بیمحتوا و بیارزشی مثل شام ایرانی را کپی کنیم! به جای این بازیدادنها بروید فکری به حال رونق برنامههای خود کنید که مردم کنترل تلوزیون را دست نگیرند۲۰تا کانال عوض کنند و بعد بهترین شبکه را دکمه خاموش کنترل ببینند!