همیشه از بزرگی نصیحتی آویزه گوشمان بود که گاهی کاری شروعش برای خداست اما ادامهاش بخاطر هوای نفس است. روش سیاسی بسیاری از ما هم ظاهرا این چنین است، بسیاری از ما ابتدا برای دفاع از اسلام به طرفداری و حمایت از نظام مبتنی بر اسلام برخاستیم و سپس گاه به تقویت و گاه به تضعیف آنان که به گمانمان موجب بقا و یا عامل فنای این نظام بودند همت گماشتیم. اما کمکم و در کشاکش این مدح و ذم صحیح و غلط، لجاجتها، تعصبات و کینهها، پردهای سیاه بر حقگویی و حقطلبیمان کشید تا کار به جایی رسید که بسیاری از ما در تخریب و حذف رقیبان، پردههای شرع و اخلاق را آنچنان دریدیم که دشمنان دین و نظام دینی را سرمست نموده، و به تماشای مایی بر سر شاخ، که بن میبریم نشاندیم.
چندی پیش آقای شریعتمداری در روزنامه خود، ادعایی راجع به تماس با حاج سیدحسن آقای خمینی از سوی یکی از اعضای هیات رئیسه مجلس خبرگان، مبنی بر شرکت در آزمون ورودی خبرگان را مطرح نمود، با این ادعا مسائلی زیر سوال میرفت، من جمله نقض سلامت ادعای مسئولین محترم و بیت امام راحل، مبنی بر عدم تماس در مورد لزوم شرکت و یا عدم شرکت در آزمون انتخابات خبرگان. «انتخاب» هم طبق وظیفه رسانهای خود، از راه صحیح استطلاع و استعلام آن، یعنی برقراری تماس با تمامی اعضای هیات رئیسه خبرگان از طریق مستقیم و یا غیرمستقیم اما قابل اعتماد، به این نتیجه و خبر رسید که ادعای مطرح شده صحیح نمیباشد، همه حضرات، تماس خود را تکذیب نموده و برخی حتی امکان تماس را هم به علت عدم ارتباط موضوع با ایشان، نامربوط توصیف نمودند.
«انتخاب» سپس موضوع را انعکاس داد و خبر جنجالی شد، از آنجا که عدم صداقت، آنهم در مورد موضوعی به این آشکاری و مهمی، ضربه سنگینی برای اعتبار آقای شریعتمداری بود، بسیاری از رسانهها، خصوصا رسانههای مخالف کیهان، در شیپور این خبر دمیدند و خبر به سرعت در کانالهای مهم رسانهای پخش گردید.
آقای شریعتمداری هم در عکسالعملی منفعلانه، مانند آن فردی که زمین خورد، اما آنقدر لجباز بود که تا خانه سینهخیز رفت!، باز هم متوسل به شیوه همیشگی یا با منی یا با فتنهگران اسرائیلی، در تیتر یک به خط درشت نوشت که: “کیهان به هدف زد اردوگاه فتنه به هم ریخت!” و با این نمایش نوجوانانه که همه ترسیدند و فراری شدند و ما بر قله جنازههای مخالفان در جشن پیروزی داریم پرچم تکان میدهیم!، اصلا به روی خودش نیاورد که در یادداشت ذیل تیتر خود، بجای اینهمه سخنان مملو از آشفتگی، حمله، پرخاشگری و فرار به جلو، چرا فقط یک “اسم” نیاورده تا سیهروی شود آنکه در او غش باشد؟! بزرگترین دلیل کیهان در پاسخ به یک سؤال ساده رسانهای و طبعا مورد رصد افکار عمومی، این بود، خبر کیهان موثق است!
سایر پاسخهای کیهان به یک سؤال ساده که چه کسی از اعضای هیات رئیسه با حاج سیدحسن خمینی تماسی مبنی بر دعوت از ایشان برای شرکت در آزمون خبرگان داشته است، و ما از هر که پرسیدیدم انکار نمود پس چه کسی بود، به شرح ذیل میباشد:
– اتاق فرماندهی عملیات روانی فتنه، دهها روزنامه و سایت زنجیرهای را برای تکذیب خبر و تحلیل روشنگر کیهان به صف کرد! (اگر کسی مخالف من بود و من و مدل من را در شیوه دفاع از انقلاب قبول نداشت، جزو ارتش سیاه فتنهگران، مخالفان اسلام و جزو شبکه سیاه مبارزه با اسلام و نظام است که سر در آخور صهیونیستها دارد!)
– مرور سوابق فتنهگران و آشوبگران در ترویج شعارهایی نظیر «انتخابات بهانه است- اصل نظام نشانه است»، «جمهوری ایرانی به جای جمهوری اسلامی» و… (هر کس منتقد، معترض و یا اصلاحطلب است، و اندیشه متفاوتی دارد حتما جزو کسانی است که ضد اسلام، امام، نظام و رهبری شعار دادهاند، مسجد آتش زدند، و ضد امام حسین میباشند!)
– یادداشتی که آب در لانه فتنهگران ریخت! (از یادداشت و تیتر برآشفته شما معلوم است آب کجا ریخته شده!)
– سایت خوشسابقه وارد میشود. سایت بدسابقه انتخاب قبلا روزنامه بوده، از جزایری هم پول گرفته! (بازهم پروندهسازی، مارک زدن و مطرح کردن تهمتهای اثبات نشده در هیچ دادگاهی یعنی احمدینژاد به ظاهر رفته، اما احمدینژادیسم و مکتب مولِّد احمدینژادیسم زنده است!)
– سایت انتخاب از این طریق کوشیده سید حسن خمینی را «بیاطلاع» از آزمون معرفی کند. (بی خبر از آزمون، یا بیخبر از دعوت از وی مبنی بر الزام در شرکت در آزمون، برای احراز اجتهاد متجزی که بالاتر از آن قبلا مورد تایید چندین نفر از مراجع بوده است؟)
– خبر کیهان درباره تماس یکی از اعضای هیئت رئیسه خبرگان با آقای سیدحسن خمینی و تاکید بر شرکت در آزمون خبرگان دقیق، مستند و کاملا موثق است و معلوم نیست چرا فتنهگران از خود آقای سیدحسن خمینی درباره آن سؤال نمیکنند؟ (الله اکبر از این همه منطق و مظلومیت! البینه للمدعی، کیهان باید برای ادعای خود مورد پرسش قرار بگیرد یا حاج سیدحسن آقا؟، انتهای دفاع از اعتبار خبر کیهان در همین سه کلمه بود، نخیر! خیلی هم دقیق، مستند و موثق بود! شما هم همه شبکه سیاه فتنه هستید!)
کیهان پا را فراتر گذاشته و با حمله به اعتبار اجازههای اجتهاد مراجع، اینگونه باز هم برای رسیدن به مقاصد کوتاه مدت خود آب در آسیاب مخربان و تشکیک کنندگان دستگاه مرجعیت ریخته و عنوان نموده است که:
“این موضوع به قدری مهم است که آیتالله مؤمن از اعضای پرسابقه شورای نگهبان و مجلس خبرگان ۲۴ آذر امسال در مصاحبه با خبرگزاری مهر تصریح کرد: «یکی از جهاتی که تصمیم گرفته شد اجازه اجتهاد از مراجع تقلید فایدهای نداشته باشد این بود که اعتبار داشتن اجازه اجتهاد موجب میشد که عدهای برای گرفتن اجازه اجتهاد به مراجع عظام تقلید اصرار کرده و باعث آزار و اذیت ایشان شوند و حتی بعضی از مراجع فرمودند که به اجازه اجتهاد ما ترتیب اثر ندهید»”. و بعد هم نتیجه گرفته که پس فقط راه احراز اجتهاد، امتحان شورای نگهبان است. اگر آقای شریعتمداری یکبار به لازمه حرف خود اندیشیده بود، بعید بود چنین تهمت سنگینی به مراجع بزند که بخاطر اصرار و دفع مزاحمت، گواهی اجتهاد بی مورد به کسی بدهند و وی را بی جهت به جامعه مسلمین دارای شرط اجتهاد معرفی کنند؟ از کجای سخن آقای مومن برمیآمد که برخی از مراجع گفتهاند: ما این اجازه کاذب را به افراد میدهیم بعد شما ترتیب اثر ندهید؟! ظاهر مساله این است که بعضی از مراجع فرمودهاند، به اجازه ما ترتیب اثر داده نشود تا افراد بدانند از این راه به جایی نمی رسند و مراجعه نکنند.
جالب است آقای شریعتمداری در ادامه خودشان با نقلی از آیتالله سبحانی ناخواسته ادعای خود را رد کرده که ایشان میفرمایند: “بسیاری از آنها به بنده رجوع کردند که تأییدیه بگیرند؛ ولی بنده از دادن تأییدیه اجتهاد امتناع کردم. چرا که میدانم اینها اشخاص فاضلی هستند ولی نه در حد اجتهاد”. ضمن اینکه اگر چند نفر از مراجع و علمای مطرح و با تقوای در حوزه علمیه، بگویند کسی مجتهد است و دارای صلاحیت علمی و عملی میباشد، هیچ کس از علما هم خلاف این را نگوید، این برای احراز اجتهاد وی توسط سایرین حجت نیست؟ لابد متن مفصل و عربی آیتالله محقق داماد و سخنرانی طولانی آیتالله شیخ جواد فاضل لنکرانی در تایید ویژه علم و اجتهاد حاج سیدحسن آقای خمینی نه با اصرار و از سر رفع مزاحمت، که با شکنجه بدست آمده است که این چنین ریز و مفصل بدان پرداخته است؟! تجلیلهای صریح علمی(در حد اجتهاد) و عملی آیات عظام: سید جعفر کریمی، محفوظی، موسوی اردبیلی، جوادی آملی و …. با اصرار چه کسانی بدست آمده است؟
از همه اینها که بگذریم تمام صغرا کبراها به هم میریزد وقتی پس از امتحان، سخنگوی محترم شورای نگهبان اعلام نموده است:
”عدم شرکت در آزمون شوران نگهبان برای داوطلبان مجلس خبرگان ابزار فقها برای احراز صلاحیت داوطلبان را از آنان می گیرد اما خود فقها میگویند از اختیار خود برای یقین یافتن نسبت به اجتهاد داوطلبان نمی گذریم …
اطلاعیه منتشر شد و آیتالله مومن فرمودند ممکن است فردی آنقدر شناخته شده باشد که حضور او در آزمون لازم نباشد، اما این مسأله در اطلاعیه ذکر نشده است. به نظر من نیز شاید بیان شدن این موضوع در اطلاعیه خوب بود”. (۱۹دی۹۴)
درست است که آقای شریعتمداری، پا در کفش همه در هر جا و هر رتبهای حتی مرجعیت میکند و نظرات و تحلیلهای محکم و آبکی و غلط و صحیح خود را مانند وحی منزل و چونان حدیث مقبول، اتمام حجت با سایرین میداند، درست است که بر طبل دفع حداکثری با شدت روزافزون میکوبد، درست است که متاسفانه بجای اینکه حرمت موسسه کیهان را حفظ نموده مرتبا مخالفان خود را
در ستون گفت و شنود با خر و سوسک و شپش و … مقایسه میکند، لکن کاش روزی از این تصویر خودساخته بیرون میآمد، که او و رسانهاش عین اسلام، نظام و انقلاب، و نماد عقل و درایت نیستند، و هر کس با کوچکترین مخالفتی با وی، نباید زنجیرهای، فتنهگر، بدسابقه، آمریکایی اسرائیلی و … خوانده شود.
در پایان باید هشدار داد که یکی از شاخصههای پدیده احمدینژادیسم، این است که در عین اینکه پس از خرابکاری و رسوایی افتضاح کار درآمده، با تمام وجود دست پیش بگیری و بجای اینکه سرت را از شرم بالا نیاوری، یک سیلی محکم به طرف مقابل بزنی و بگویی که خجالت نمیکشی؟!
«انتخاب»، نه تنها معصوم نیست، بلکه ممکن است پر از خطا و اشتباه باشد، اما عهد نموده و وظیفه خود میداند که از نظام اسلامی و بزرگان آن، در برابر این همه بداخلاقی، تهمت و تخریب، دفاع منطقی نموده و از هیچ احدی در این راه جز خدای خویش، و جهلِ دعوت کننده به گناه برای رسیدن به نتیجه، نهراسد. پس آقای شریعتمداری و امثال ایشان یقین بدانند، که با این اتهامات و اهانتها و برچسب زنجیرهای و فتنهگر و … ،کسی که با بزرگی به بزرگی خدای خود عهد بسته است، بخاطر کوچکی به کوچکی بندگان خدا عهد خود را نمیشکند. چرا که شب اول قبر سختی در انتظار امثال ما قلم بدستهاست، شبی که همه باید از آن پناه به خدای عظیم ببریم!