در تحلیل های ۶ سال گذشته صدا و سیما روایت همیشه اینگونه بود که «مردم برای انتخابات بزرگ و پرشوری آماده شده بودند. اما رسانههای بیگانه از مدتها قبل این حضور پرشور مردم را نشانه رفته بودند. عواملی از داخل همسو با اهداف بیگانگان در صحت و سلامت انتخابات و دستگاههای نظارتی ایجاد تردید کرده بودند. تا اینکه نهایتا در روز ۲۲ خرداد ۸۸
احمدینژاد اکثریت آرا را کسب کرد و رقبای او به این پیروزی تن در ندادند. رهبران معترضان ۸۸ نهایتا صحت انتخابات را زیر سؤال بردند و از مسیرهایی غیرقانونی اهداف و نیت خود را پی گرفتند و باقی ماجرا…»؛ اینها چکیده همه تحلیلها و نتیجه هزاران ساعت برنامه و فیلم صدا و سیما درباره انتخابات ۸۸ بود. اینها نه تنها روایت صدا و سیما بلکه روایت جریان حاکم در قدرت و روایت جناح پیروز در انتخابات هم بود. از نظر صدا و سیما در ماجرای ۸۸ یک جناح مظهر نور و سپیدی و یک جناح مظهر ظلمت و سیاهی بود. اما امسال در ماجرای تحلیل وقایع منتهی به ۹ دی صدا و سیما روایتهای پیشین را تعدیل و عناصر کمرنگی از واقعیت را به درون روایتهای کلامی و تصویری وارد کرد. این واقعیتها در چند سطح قابل رویت بود.
احمدینژاد هم مقصر بود
مقصر دانستن احمدینژاد در فعالیتهای تبلیغاتی قبل از انتخابات و نیز تحریکات بعد از انتخابات همواره از سوی منتقدین عنوان میشد. مشهورتر از همه علی مطهری بود که همواره از محاکمه احمدینژاد به عنوان یکی از عوامل فتنه ۸۸ یاد کرده بود. صدا و سیما و جناح حاکم اما همیشه احمدینژاد را مبرا از تخلف انتخاباتی میدانستند. در روایت امسال صدا و سیما از ۸۸ ، از
احمدینژاد به عنوان فردی یاد شد که با توزیع سیبزمینی و افزایش حقوق بازنشستگان در آستانه انتخابات دچار رفتار ناصواب شده است. صدا و سیما اما ادامه نداد که اگر چنین اقداماتی بر رفتار رأی دهندگان تأثیر گذاشته باشد آیا مصداق تخلف انتخاباتی و یا آنگونه که منتقدانش میگویند مصداق مهندسی رفتار رای دهندگان میشود یا خیر؟ هرچند پخش این مستند باعث واکنش هواداران احمدینژاد شده است اما در مجموع این قدم مثبتی بود که صدا و سیما به سوی کشف حقایق پنهان ۸۸ برداشت. چه بسا اگر چنین مستندی در همان روزهای نخست پخش میشد مسیر این ماجرا به جهت فعلی هدایت نشده بود.»