با توجه به تجربیاتی که ضرغامی مبنی بر ریزش مخاطب از سرگذرانده و نظرسنجی های معتبر نهادهای خاصی – که این نظرسنجی ها را انجام می دهند از جمله خود صدا و سیما – آیا سرافراز می خواهد بی اعتناء و بی تفاوت نسبت به مطالبات قانونی و معقول مردم، تصمیم گیری کند؟
احسان رستگار:
۱- شاخص های دوگانه ی سیما؛ حداد عادل در شب یلدا آری، ظریف خیر!
ویژه برنامه ی زنده ی شبکه ی ۳ برای شب یلدا، مهمان ویژه ای داشت که حضورش در این برنامه تامل برانگیز به نظر رسید، نه چون نامش غلامعلی حداد عادل است، بلکه از دو جهت؛ یکی آن که دقیقا بعد از همان ویژه برنامه، پربیننده ترین برنامه ی تاریخ سیما یعنی برنامه ی «نود»، قرار بود مصاحبه ای ضبط شده را با محمدجواد ظریف پیرامون «دیپلماسی ورزش» پخش کند، اما آن مصاحبه ی ورزشی، با برچسب سیاسی بودن از پخشش ممانعت به عمل آمد ولی در کمال تعجب، سخنگوی ائتلافی که برای کنش گری اصول گرایان برای دهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی تشکیل شده، به راحتی نه تنها در برنامه ی شب یلدا – که پخش زنده است و نه ضبط شده – حاضر می شود و برای مردم شعر می خواند و تفالی به حافظ می زند.
حضور حداد عادل در ویژه برنامه ی یلدا بلامانع است، اما وقتی حضور ظریف به عنوان وزیر امور خارجه و صحبت کردن از دیپلماسی ورزشی با عادل فردوسی پور در برنامه ی نود، برچسب سیاسی بودن می خورد، چطور حضور حداد عادل در ویژه برنامه شب یلدا سیاسی به شمار نمی رود حال آن که یک ماه دیگر انتخابات مجلس دهم انجام می شود و این روزها همین شخصیت ها از جمله حداد عادل که هم نماینده ی مجلس است و نیز سخنگوی شورای ائتلاف اصول گرایان، اصلا سیاسی به حساب نمی آید و هیچ حساسیتی روی آن وجود ندارد؟ آیا این به معنای تصمیم گیری بر اساس سیاست ها و استانداردهای دوگانه نیست؟ حداد عادل که خیز برداشته برای انتخابات مجلس دهم و سخنگوی مهم ترین ائتلاف جریان اصول گرا و نامزد (انصراف داده) انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بوده، حضورش کاملا غیرسیاسی و موجه به شمار می رود اما ظریف که به واسطه ی پرونده ی هسته ای در صدر اخبار دو سال پیش بوده و نیاز به خودنمایی ندارد، مصاحبه اش پیرامون دیپلماسی ورزش، کنشی سیاسی محسوب می شود؟!
اگر هم بنا به بهره برداری سیاسی باشد، آن چه امروز موضوعیت جهت بهره برداری دارد، انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی است که حدود ۳۳ روز دیگر انجام خواهد شد؛ تکلیف حداد عادل که همواره یک سر رقابت های انتخاباتی در مجلس و ریاست جمهوری بوده و هست روشن است، اما ظریف بناست در مجلس شورای اسلامی نامزد شود یا مجلس خبرگان رهبری؟ هیچ کدام؛ ولی آن یکی بی هیچ مشکلی در تمامی برنامه های زنده و ضبط شده ی تفریحی حاضر می شود و این یکی حتی پیرامون دیپلماسی ورزش هم حق اظهار نظر ندارد! مگر ظریف خط قرمز جدید سیماست؟
۲- صدا و سیمای تندروهای جریان اصول گرایی یا صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران؟!
یک بار برای همیشه ریاست سازمان باید پاسخگو باشد و به مردم توضیح دهد که علت این تصمیم که میلیون ها نفر را غافلگیر و دلخور کرده است چیست؟ تعداد کثیری از مردم شب یلدا منتظر تماشای مصاحبه ی ضبط شده ی ورزشی عادل فردوسی پور با ظریف بودند؛ مدیران سازمان باید پاسخگو باشند که به چه دلیلی مصاحبه ی ظریف خیر ولی مصاحبه ی ظریف آری؟ آیا صدا و سیما، سیمای تندروهای جریان اصول گرایی است یا سیمای جمهوری اسلامی ایران؟ آیا اصلا برای شخص آقای سرافراز، رئیس سازمان صدا و سیما، مهم است که مردم از این باب از او دلخور و از این بابت نقدی بر نقدهای پیشینشان به سازمان افزوده شود؟ بعد از حوادث ۸۸، بسیاری از مردم به دلیل سیاست گذاری های سیاسی در برنامه ها و اخبار سازمان، نسبت به سیما بغض پیدا کردند و همین موضوع باعث ریزش قابل توجه مخاطبین و مراجعه ی بیش از پیش آن ها به رسانه های بیگانه و معاند شد.
حال سوال این جاست که با توجه به تجربیاتی که ضرغامی مبنی بر ریزش مخاطب از سرگذرانده و نظرسنجی های معتبر نهادهای خاصی – که این نظرسنجی ها را انجام می دهند از جمله خود صدا و سیما – آیا سرافراز می خواهد بی اعتناء و بی تفاوت نسبت به مطالبات قانونی و معقول مردم، تصمیم گیری کند؟
آیا بناست در دوران سرافراز هم صدا و سیما، صدا و سیمای تندروهای جریان اصولگرا باشد؟ بدون شک دولت یازدهم، دولت اصول گرایان نیست و صدا و سیما هم با توجه به این موضوع، چندان رغبتی به همکاری با آن ندارد و تنها هر از چند گاهی مصاحبه های اعضای دولت را پخش می کند؛ حال که این واقعیت برای مدیران سازمان جا افتاده است، پس چرا نسبت به نمایش ظریف در نود – که در قالب مصاحبه ای ورزشی انجام شده – تا این حد باید ریاست سازمان از خود مقاومت به خرج دهد؟
سخن آخر:
علت بیان نکات فوق، این است که نگاه آقای سرافراز، هر آن چه که هست، تا چه اندازه قصد دارد تا جذب حداکثری مخاطبین از طرق معقول و مشروع – که از مطالبات رهبری از ایشان نیز هست – را تامین کند و این که چه استدلالی باعث می شود که آقای سرافراز، تا آن جا پیش روند که حتی با روی آن ها که واسطه شده بودند تا این مصاحبه پخش شوند را نیز زمین می زند؟ آیا گروه های فشار روی تصمیمات رئیس جدید صدا و سیما تاثیر می گذارند یا ایشان شخصا نظر رسانه هایی خاص از جریان اصول گرا مانند وطن امروز برایش حجت است؟ آیا ریاست سازمان روا می دارد تا مردم در مورد ایشان این طور گمان برند که تحت مدیریت یک طیف فکری خاص از جنس وطن امروز و امثالهم است؟
حتی اگر سخنان صداوسیما در این مورد را درست بدانیم و این طور هم در نظر بگیریم که به فردوسی پور نه قاطع گفته اند تا از این پس بدون کسب تکلیف از رئیس سازمان، این گونه بخش هایی را به نود ضمیمه نکند، اما باز هم این سوال به قوت خود باقی خواهد ماند که آیا برنامه سازان اجازه داشتند تا ظریف را به جای حداد عادل مثلا به برنامه ی شب یلدا دعوت کنند؟ آیا اصلا تهیه کنندگان و برنامه سازهایی که جز افرادی مانند حداد عادل را بپسندند، به عنوان برنامه سازان خودی و تهیه کنندگان ویژه برنامه های سازمان انتخاب می شوند؟