اصولگرایان سودای وحدت دارند، وحدتی که در دو سال گذشته آنها را سخت به خود مشغول کرده است. درست از آن زمان که دریافتند دیگر تنها با خودشان در رقابت نیستند به تکاپو افتادهاند؛ تکاپویی برای وحدت یا لااقل ائتلافی انتخاباتی. تشکیل شورای هماهنگی اصولگرایان هم سازوکار آنها برای رسیدن به هدف شده است.
شورای هماهنگی اصولگرایان شاید نسخه بهروزشدهای از جبهه متحد اصولگرایان باشد که در آستانه انتخابات هشتم مجلس شکل گرفت. در گیرودار انتخابات مجلس هشتم به پیشنهاد حبیبالله عسگراولادی و با دعوت محمود احمدینژاد جلسهای در دفتر نهاد ریاستجمهوری تشکیل شد تا نقطهای برای شروع فعالیتها و ائتلافهای انتخاباتی اصولگرایان باشد. گرچه بسیاری از چهرههای سرشناس اصولگرا در این یکی، دو نشست اول شرکت کردند اما همه آنها در همکاری نهایی حضور نداشتند. از دل جمعیت مدعوین ائتلافی سهگانه شکل گرفت تا راه اصولگرایان را برای رسیدن به پارلمان هموار کند.
هدف اول جبهه متحد اصولگرایی تدوین منشور اصولگرایی و همچنین حصول وحدت برای انتخابات بود. جبهه پیروان خط امام و رهبری، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و جریان نوظهوری با عنوان رایحه خوش خدمت که با روی کار آمدن دولت نهم شکل گرفته بود اضلاع این ائتلاف بودند. در آن زمان شهابالدین صدر و اسدالله بادامچیان نمایندههای جبهه پیروان خط امام و رهبری، حسین فدایی و علیرضا زاکانی نماینده اصولگرایان تحولخواه و جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی، صادق محصولی و حیدر مصلحی نماینده جریان موسوم به رایحه خوش خدمت بودند. در این جبهه شورایی هم برای حل اختلاف شکل گرفت که اسامی آن بهطور روشن مشخص نبود. این اتفاق در دوره نهم هم تکرار شد و با محوریت جامعتین و رهبری آیتالله مهدویکنی و شیخ محمد یزدی اصولگرایان فرمول ۷+۸ را اجرایی کردند.
اصولگرایان با این سازوکار در هر دو مجلس توانستند جناح حاکم پارلمان باشند اما شاید بتوان گفت دلیل برد اکثریت مجلس برای اصولگرایان تنها تشکیل سازوکار بجا و درست نبود. حضور کمتعداد اصلاحطلبان در مرحله نهایی انتخابات در پیروزی اصولگرایان تاثیر بسزایی داشت.
حالا در آستانه دهمین انتخابات مجلس آنها میخواهند الگوهای پیشین را زنده کنند و همانطور که محمدرضا باهنر بارها وعده داده است شورایی تحت عنوان شورای هماهنگی اصولگرایان را تشکیل دهند؛ شورایی که با وجود اینکه دو سال است وعده تشکیل آن داده میشود همچنان محقق نشده است.
شاید نه همه طیفها و چهرههایی که در این دایره جا میگیرند اما لااقل از موتلفه قدمتدار تا پایداری دهه ۹۰ گرد هم میآیند تا ۹۹ روز مانده به انتخابات چارهای برای رقابت بیندیشند.
دیروز «تسنیم» از نشستی ۸ نفره خبر داد که به گفته این خبرگزاری هسته اولیه شورای هماهنگی اصولگرایان را تشکیل خواهند داد. غلامعلی حدادعادل، مرتضی آقاتهرانی، محمدنبی حبیبی، علیرضا زاکانی، حسین فدایی، اسدالله بادامچیان، محمدصادق محصولی و محمدرضا باهنر هشت نفری هستند که در این جلسه حضور داشتند. اما هرکدام از این چهرهها در کجای طیف اصولگرایی ایستادهاند؟ چقدر احتمال دارد که همپوشانی آنها در دایره اصولگرایی، اکثریت مجلس دهم را برایشان به ارمغان بیاورد؟
محمدرضا باهنر مرد لابیگر پارلمان که تنها در دوره اول و ششم مجلس نماینده نبوده است بارها در خلال حرفهایش تاکید کرده است که میخواهد صحنه سیاست اصولگرایان را کارگردانی کند. او نه حامی دولت و نه منتقد تمامقد است. همواره تلاش کرده است نزدیکیاش با برخی چهرههای پارلمان از او یک سیاستمدار تندرو نسازد اما هیچ ابایی هم ندارد که روابط حسنهاش با پایداریهای مجلس را پنهان کند و حتی از ائتلاف با آنها استقبال میکند. تنها اختلاف او با پایداریها را شاید بتوان محوریت محمدتقی مصباحیزدی دانست. به همان اندازه که پایداریها میخواهند تابع محض مصباح باشند باهنر میخواهد مصباح را در کنار جامعتین قرار دهد و محوریت جامعتین را ارجح میداند.
غلامعلی حدادعادل پنجمین رئیس مجلس پیش از این برادریاش را به اصولگرایان ثابت کرده است. در جریان انتخابات ریاستجمهوری ۹۲ همان زمان که سعید جلیلی، محمدباقر قالیباف و علیاکبر ولایتی حاضر نشدند تابع جریان فکری متبوعشان شوند و کنارهگیری کنند او قدم اول را برای این کار برداشت، گرچه این کنارهگیری نتیجهای نداشت. او اصولگرایی پارلمانی است که رهبری فکری فراکسیون اصولگرایان مجلس را برعهده دارد؛ فراکسیونی که در مدت اخیر با پایداریها برای مقابله با دولت همراهیهایی داشته است.
اسدالله بادامچیان و محمدنبی حبیبی دو عضو موتلفه که در سالهای اخیر سهم اندکی از پارلمان داشته است. با وجود اینکه این حزب اصولگرا از پیشقدمان مذاکره با پایداریها بودند اما در میان اعضا برای این ائتلاف اختلاف نظرهایی هم وجود دارد. ضمن اینکه آنها در مورد حضور مجدد اطرافیان احمدینژاد در انتخابات و ائتلاف با آنها هم به نظری واحد نرسیدهاند.
صادق محصولی وزیر میلیاردر دولت نهم و دهم که ثروتش یکی از موضوعات حاشیهای در مورد او بوده است. او، احمدینژاد و ثمرههاشمی همدانشگاهیهای علم و صنعت و حلقه آذربایجان جریان سوم تیر را تشکیل دادند و فرمانداری ارومیه، ماکو و معاونت استانداری آذربایجان غربی را در یک زمان برعهده داشتند. او که پای ثابت جلسات دفتر ولنجک رئیسجمهوری سابق است در جلسات وحدت اصولگرایان هم شرکت میکند و به نظر میرسد نمایندهای از جریان فکری سوم تیر در میان اصولگرایان است.
علیرضا زاکانی نماینده مجلس هفتم تا نهم و عضو خبرساز چند ماه گذشته پارلمان. او جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی را در سال ۸۷ تاسیس کرد. او در ماجرای برجام و کمیسیون ویژه بررسی آن در مجلس به نوعی نمایندگی تفکر جریان حدادعادل را در مجلس برعهده داشت. او در جبهه متحد اصولگرایان هم نقش بسزایی ایفا کرد.
حسین فدایی موسس جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و نماینده دوره هفتم و هشتم مجلس بوده است. او در سال ۹۲ از حامیان زاکانی برای حضور در عرصه انتخابات بود، بعد از رد صلاحیت شدن زاکانی حمایت خود را از حدادعادل اعلام کرد اما بعد از کنارهگیری حداد هم از جلیلی حمایت کرد. او از نزدیکان احمدینژاد بود که بعد از انتخابات سال ۸۸ نطق غرایی در حمایت از او و پس از حوادث انتخاباتی آن سال ایراد کرد.
مرتضی آقاتهرانی دبیرکل جبهه نواصولگرا و تازهکار پایداری که به معلم اخلاق دولت نهم معروف است. او که از شاگردان محمدتقی مصباحیزدی در مدرسه حقانی بوده، طیف تهران پایداریها را رهبری میکند. او در روزهای نزدیک به انتخابات با حدادعادل جلسات دونفرهای هم در داخل و خارج از مجلس دارد.
با وجود اینکه این جلسه ۸ نفره از کسانی تشکیل شده است که منافع و منش سیاسیشان با هم همپوشانیهایی دارد اما آنها در این جلسات دو طیف را فراموش کردهاند؛ اصولگرایان مستقل و معتدلان اصولگرا یا حامیان دولت. دو گروهی که میتوانند بازی انتخاباتی آنها را تحت تاثیر قرار دهند.