«آنها انسانهای خوبی هستند که بسیار مظلوم واقع شدند»؛ گوینده این جمله «محمود احمدینژاد» است و منظورش هم از «آنها» «اسفندیار رحیممشایی» و «محمدرضا رحیمی» است. «ایلنا» گزارش داده رئیس دولتهای نهم و دهم در مراسم تشییع پیکر «غضنفر رکنآبادی»، دیپلمات جانباخته در فاجعه منا حضور داشته و در برابر سؤال برخی مردم که درباره «رحیممشایی» و «رحیمی» بوده، گفته است: «آنها انسانهای خوبی هستند که بسیار مظلوم واقع شدند». میتوان گفت حساب «رحیممشایی» در نظر «احمدینژاد» حسابی جداگانه است، ولی اطلاق لقب «انسان خوبی که بسیار مظلوم واقع شده» به «محمدرضا رحیمی»، عضو کابینهاش از سال ٨٨ تا ٩٢ یا یکی از خطوط قرمز سال ٩١ رئیس دولت دهم، تازگی دارد؛ آن هم پس از جدال نامهای رئیس دولت دهم و معاوناولش؛ نامههایی که «احمدینژاد» در جریان آن، فقط دو دولت خود را «مظلوم» میدانست. ماجرا از آنجا شروع میشود که «محمدرضا رحیمی»، معاوناول دولت دهم، به دلیل فساد مالی در شرکت «بیمه ایران» به محکمه رفت و نهایتا علاوه بر رد مال به پنج سال و ٩١ روز حبس محکوم شد.
چهار روز پس از اعلام حکم «رحیمی»، یعنی پنجم بهمنماه ٩٣ دفتر «احمدینژاد» با صدور اطلاعیهای از «محمدرضا رحیمی» اعلام برائت کرد.
در قسمتی از این «برائتنامه» با بیان اینکه «موضوع رسیدگی به اتهامات آقای محمدرضا رحیمی بار دیگر دستمایه حملات گسترده و بیمحابا علیه دولتهای مظلوم نهم و دهم و بهرهبرداریهای سوء سیاسی گردید»، آمده بود: «تمام ماجرای آقای رحیمی حتی با فرض صحت اتهامات و قبول رسیدگی قانونی و صحیح مربوط به سال ٨۶ و قبل از آن و دوره ریاست ایشان بر دیوان محاسبات کشور وابسته به مجلس شورای اسلامی و پیش از همکاری و حضور ایشان در دولت نهم بوده و در آن زمان چنین مسائلی مطرح نبوده است. اصولا این موضوع هیچ ارتباطی با دولت و حتی دوره خدمت ایشان در دولتهای نهم و دهم ندارد و دلیل اصرار بر ارتباطدادن آن به دولت قبل بر همگان آشکار است».
اما این نامه با واکنش گلایهآمیز «محمدرضا رحیمی» روبهرو شد. دو روز پس از آن، «رحیمی» نامه خود خطاب به احمدینژاد را با این مصراع آغاز کرد: «چون دوست دشمن است شکایت کجا برم؟»؛ مصراعی که چکیدهای بود از محتوای نامه. در قسمتی از این نامه گلایهآمیز آمده بود: «آیا بهتر نبود با اطلاعی که به صحت و سلامت زندگی من که از نزدیک با آن آشنا هستید داشتید، گواهی میدادید؟ و شهادت میدادید که من به بیتالمال خیانت نکردهام و زندگیام به ریالی مال حرام آلوده نیست؟». او همچنین گلایه دیگری هم از «احمدینژاد» کرده بود: «شاید فراموش کردهاید که رحیمی محکوم امروز، چوب لجبازیها و آبروبریهای گاه و بیگاه شما را میخورد».
اما در قسمت دیگری از نامه، کار از گلایه و کنایه به افشا رسیده بود. «رحیمی» قسمت دیگر نامهاش از یکمیلیاردو ٢٠٠ میلیون تومانی صحبت کرد که به مصرف انتخابات مجلس هشتم رسیده بود: «از او (جابر ابدالی) خواستیم که به کاندیداهایی که ما معرفی میکنیم از محل حساب شخصی و با چک بانکی خودش کمک کند. درنهایت نامبرده، مجموعا یکمیلیارد و ٢٠٠ میلیون تومان را به این امر اختصاص داد و البته کلیه اسناد و کپی چکهای صادره که به قریب ۱۷۰نفر از کاندیداهای مجلس هشتم پرداخت شده است در پرونده ثبت و ضبط است و همه آن به مصرف انتخابات رسید». به تعبیر او این قسمت از نامهاش «برای آگاهی ملت شریف ایران و یادآوری مجدد» بود. نامه، از سوی شخص احمدینژاد واکنشی در پی نداشت، ولی یکی از سایتهای حامی رئیس دولتهای نهم و دهم به آن واکنش نشان داد. در قسمتی از آن، آمده بود: «دولت بهار ضمن ابراز تأسف از شرایط پیشآمده برای معاوناول دولت دهم اعلام میدارد این شرایط را درک میکند و امیدوار است مشکلات وی رفع شود».
با این اوصاف، «رحیمی» برای گذراندن دوران حبس راهی «اوین» شد. اما خرداد ماه امسال که همسر «رحیمی» مرحوم شد، این اتفاق باعث شد «احمدینژاد» پیام تسلیتی خطاب به رحیمی صادر کند: «درگذشت همسر گرامی شما پس از تحمل غم و رنج فشارهای گوناگون از جمله مرارتهای وارده بر جنابعالی و یک دوره سخت بیماری موجب تأثر و تألم فراوان گردید. ضمن تسلیت این غم به جنابعالی و دختران محترمه و بستگان ارجمند، از خداوند منان شادی روح آن مرحومه، صبر و اجر بازماندگان و سلامتی و توفیق بیشتر جنابعالی را مسئلت دارم». همچنین احمدینژاد به همراه «رحیممشایی»، «ثمره هاشمی» و «جوانفکر» یعنی یاران حلقه اولش که هنوز از آنها اعلام برائت نکرده، در مراسم ترحیم همسر رحیمی حضور یافتند.
اما به غیر از «رحیمی»، «مشایی» هم ازجمله افرادی بود که روز گذشته از سوی «احمدینژاد» ملقب به «انسان خوب و مظلوم» شد؛ اما اعطای این لقب به «مشایی» آنچنان دور از ذهن نیست؛ چراکه «رحیممشایی» همواره از حمایت «احمدینژاد» برخوردار بوده؛ مانند آن روز که در معیت رئیس دفترش به وزارت کشور رفت تا او را در جریان نامنویسی برای انتخابات ریاستجمهوری ١٣٩٢ همراهی کند و همانجا دست «مشایی» را بالا گرفت و گفت: «مشایی یعنی احمدینژاد و احمدینژاد یعنی مشایی». در عرصه سیاست، از «اسفندیار رحیممشایی» به عنوان «لیدر جریان انحرافی» یاد میشود. «احمدینژاد» این سخنان را تقریبا دو سال پس از آن بیان کرد که رئیس قوه قضائیه از فساد اقتصادی جریان انحرافی سخن گفته بود. آیتالله «آملیلاریجانی» ٢١ اردیبهشت سال ١٣٩٠ گفته بود: «جریان انحرافی در مفاسد اقتصادی هم غوطهورند و بیامان جلو میروند».
جای خالی بقایی!
اما نامی که دیروز در فهرست مظلومان «احمدینژاد» جای نداشت، «حمید بقایی» بود. البته شاید بتوان دلیل آن را نیاوردن نام بقایی در سؤالات دانست؛ چراکه با توجه به اطلاعیه دفتر «احمدینژاد» پس از بازداشت «حمید بقایی»، معاون اجرائی دولت دهم، اگر نام «بقایی» در بین سؤالات بود همین واکنش را به همراه داشت. در اطلاعیه دفتر رئیس دولتهای نهم و دهم درباره «بقایی» معاون اجرائی دولت دهم، که دو روز پس از بازداشت او منتشر شد، تأکید شده بود که رئیس دولتهای نهم و دهم «به طور قاطع از پاکی، پاکدستی و حقانیت بقایی تا آخر دفاع خواهد کرد»؛ واکنشی برخلاف آنچه درباره «رحیمی» رخ داده بود.
«احمدینژاد» همچنین در برابر سؤالات چالشی، مانند چگونگی هزینه پولهای نفت٬ دلایل اختلاس و فساد و… جواب همیشگیاش را داد: «موفق باشید!». او همواره در برابر این سؤالها، جوابهایی نظیر «عید شما مبارک» و «موفق باشید» را در آستین دارد.
تغییر سیاستهای رسانهای؟
اما «احمدینژاد»، انگار این روزها در سیاست رسانهای خود تغییراتی داده است. به جای ترتیبدادن اجتماعات، به مجالس ترحیم میرود و نقشش در اجتماعات در دو ماه اخیر کمرنگ شده است. آخرین گردهمایی که «احمدینژاد» در آن حاضر شده بود، به شب عید غدیر برمیگردد که در بیرجند برگزار شد. ١٠ روز پیش از آن هم یعنی شب عید قربان، به مسجد «محمدیه» در دروازه دولاب تهران رفته بود، اما پس از آن دیگر گردهمایی برگزار نشد. از اتفاقاتی که در این دوران افتاد، میتوان به منع تعقیب جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری از شکایت «احمدینژاد» اشاره کرد.
تا پیش از این طیف احمدینژاد با شکایت از مسئولان دولت فعلی سعی داشت در سر خط خبرها بماند، ولی پس از منع تعقیب شکایتی که سروصدای زیادی به راه انداخت، یعنی شکایت از معاوناول روحانی، به حضور در مجالس ترحیم روی آورد. مجلس ترحیم «هادی نوروزی»، کاپیتان جوان تیم فوتبال پرسپولیس اوج کار احمدینژاد بود. از سوی دیگر، احمدینژاد با چراغ خاموش و بیسروصدا در حال برگزاری جلساتش با اعضای استانی شورای تبیین آرمانهای انقلاب و امام است. چراغ خاموش به این دلیل که اخبار این دست جلسات، با فاصله از روز جلسه منتشر میشود. نمونه آن جلسه احمدینژاد با شورای مرکزی تبیین آرمانهای انقلاب و بازخوانی خط امام و رهبری استان ایلام بود که روز دوشنبه ٢۵ آبان برگزار شد و خبر آن اواخر آبان منتشر شد. همچنین دیداری که سهشنبه، سوم آذر با اعضای شورای تبیین آرمانهای انقلاب و امام استان قم انجام داد و خبر آن روز چهارشنبه روی سایت احمدینژاد قرار گرفت؛ چنانکه در متن خبری که چهارشنبه منتشر شد، آمده: «بعد از ظهر روز گذشته اعضای شورای تبیین آرمانهای انقلاب و بازخوانی خط نورانی امام(ره) استان قم با دکتر محمود احمدینژاد دیدار کردند». «احمدینژاد» در این دیدار گفته: «این بسیار اشتباه است که برخی بهنام بنده به دیگران فحش داده و اهانت میکنند. این بدتر از این است که به خود من فحش بدهند؛ زیرا کسی فحش میدهد که اصلا منطقی ندارد و دنبال اثبات خود و قدرتطلبی میباشد. بنده راضی نیستم به نام دفاع از من به هیچ احدی در این عالم توهین شود».
روز پنجشنبه هشتم مرداد امسال «احمدینژاد»، «نشست سراسری تبیین اندیشههای امام و انقلاب» را در دانشگاه خودخوانده ایرانیان برگزار کرد؛ در آن نشست که با حضور برخی مدیران و وزیران احمدینژاد پشت درهای بسته برگزار شد، قرار شد در استانها کارگروههایی با عناوین «سیاسی و بینالملل»، «رسانه»، «استانها»، «پشتیبانی»، «اقتصاد» و «اندیشه» تشکیل شوند. شکل تشکیلاتی آنها اینطور است که کارگروه اصلی در تهران و کارگروه استانها ذیل مرکز اداره میشوند. در این گردهمایی، «مجتبی ثمرههاشمی»، در کارگروه «سیاسی و بینالملل» گفته بود: «نقد سیاست خارجی دولت فعلی باید در دستور کار دائمی کارگروههای سیاست در استانها باشد». «احمدینژاد» در سخنانش در این همایش، از تشکیل کارگروههایش در استانها از یکسالونیم پیش و همچنین «سخنرانی»های استانی خبر داده بود.
حالا باید منتظر بود و دید این تغییر رویکرد رسانهای احمدینژاد از سخنرانی و گردهمایی به مجالس ترحیم، با نزدیکشدن به انتخابات «مجلس» عوض میشود یا خیر؛ انتخاباتی که «احمدینژاد» سؤال درباره حضورش در آن را سؤالی بسیار کوچک دانسته بود.