جمهوری آذربایجان از یونسکو خواستار آن شده تا صنعت مسگری را با نام «صنعت مسگری لاهیج» (روستایی با اهالی دارای گویشی از زبان فارسی در شمال جمهوری آذربایجان)، در فهرست جهانی میراث ناملموس به نام جمهوری آذربایجان ثبت کند و این درخواست در نهمین نشست یونسکو در نامیبیا که طی روزهای ۳۰ نوامبر تا چهار دسامبر برگزار میشود، بررسی خواهد شد.
جمهوری آذربایجان به عنوان بارزترین مصداق سارق فرهنگی، درصدد است تا بخشی دیگر از صنایع گره خورده به تاریخ ایران را به نام خود ثبت نماید و در همین راستا، این بار به سراغ هنر پنج هزار ساله «مسگری» رفته است؛ تحرکاتی که با توجه به سوابق، احتمالاً با موفقیت آذربایجان همراه خواهد شد!
به گزارش «تابناک»، همه چیز با تلاش جمهوری آذربایجان برای تغییر هویت اجزای باقی مانده ایرانی و فارسی در آن مملکت به اجزای آذری و ثبت تاریخ ایران به نام آذربایجان آغاز شد که قدمتی طولانی دارد؛ اما در سالهای اخیر، نمود عینی بیشتری یافت و به رغم شعارهای مسئولان سازمان میراث فرهنگی و همچنین مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، با موفقیت آذربایجان در این سرقتها و حفظ میراث مسروقه به نام این کشور همراه شده است.
هرچند «جمالالدین ابومحمّد الیاس بن یوسف بن زکی متخلص» به «نظامی» در گنجه زیسته بود، با تکیه بر شعرش، زاده تفرش بوده است: «چو دُر گرچه در بحر گنجه گمم – ولی از قهستان شهر قمم / به تفرش دهی هست «تا»(طا) نام او – نظامی از آنجا شده نامجو».
شیخ بهایی نیز در اشعار خودش این گونه از نظامی یاد کرده است: «ز اهل تفرش است آن گوهر پاک – ولی در گنجه چون گنج است در خاک» و در واقع به اشتباه از او با صفت گنجوی یا گنجهای نام برده شده اما در سالهای اخیر، نه تنها او گنجوی خوانده شده، بلکه برای اثبات این ادعا، آذربایجان شعر جعل کرده است.
با این حال ابتدا این شعر که در هیچ نسخه تاریخیِ خطی موجود از آثار نظامی وجود ندارد، به این شاعر فارسی زبان منتسب شد: «پدر بر پدر، مر مرا ترک بود – به فرزانگی هر یکی گرگ بود» که پژوهشگران ایرانی ضمن بررسی اشعار فردوسی که تماماً در مذمت گرگ بوده و همچنین با توجه به عدم وجود این بیت شعر در نسخ خطی، اصالتش را رد کردند.
«نظامی» در شعری درباره گرگ و گرگ صفتی میگوید: «ز آن بر گرگ روبه راست شاهی – که روبه دام بیند گرگ ماهی» و در شعری دیگری تأکید دارد: «به وقت زندگی رنجور حالیم – که با گرگان وحشی در جوالیم» و همچنین در یک شعر دیگرش میآورد: «پیامت بزرگست و نامت بزرگ – نهفته مکن شیر در چرم گرگ» و در دیگر شعرش نیز به ذم گرگ میپردازد و میگوید: «روباه ز گرگ بهره زان برد – کین رای بزرگ دارد آن خرد» و در واقع اساساً گرگ بودن که صفت دهههای اخیر پان ترکهاست را مذوم میداند.
سازنده تار آذربایجان ایران در اردبیل؛ سازی که در دولت پیشین به نام جمهوری آذربایجان ثبت شد
با وجود این و به رغم آنکه قریب به اتفاق اشعار نظامی به زبان فارسی است، آذربایجان کاشیهای اشعار فارسی اطراف آرامگاه این شاعر ایرانی را کند و در عوض، اشعار ترکی نصب کرد که در ظاهر کاری ساده انگارانه برای تصاحب یک شاعر بود اما به مرور این دروغ گسترده و گستردهتر میشود و مصداق دروغ بزرگی مییابد که حداقل باورش برای ساکنان این کشور همسایه باورپذیرتر میشود.
عدم برخورد قاطع ایران با این سرقت ادبی، منجر به ثبت سایر میراث فرهنگی ایران تحت عناوین مختلف به نام کشور آذربایجان بود. «تار» که تحت عنوان تار آذری با شکل متفاوتی در آذربایجان ایران نیز نواخته میشود، هدف بعدی آذربایجان بود و در نهایت به نام این کشور به همراه برخی ردیفها ثبت و پس از جنجالهای مقطعی، این حادثه تلخ نیز به فراموشی سپرده شد.
پس از «نظامی» و «تار»، نوبت به «چوگان» ورزش کهن ایرانی رسید که هیچ تردیدی از سوی تاریخ نگاران درباره اصالت ایرانیاش وجود ندارد و علاوه بر نام بردن از آن در اشعار رودکی و فردوسی، اساساً میدان نقش جهان اصفهان، زمین چوگان بوده است. آذربایجان «چوگان» را نیز به عنوان بازی سنتی «چوگان در قرهباغ» در اجلاس یونسکو در باکو در فهرست میراث ناملموس متعلق به خود ثبت کرد.
ثبت تاریخی ورزش ایرانی «چوگان» در هنر ایرانی «مینیاتور»
در هفتههای اخیر نیز خبر رسید که جمهوری آذربایجان پس از اقدام به ثبت «تار» و «چوگان» به نام این کشور در فهرست جهانی یونسکو، این بار برای ثبت هویت «فرش» و «نگارگری ایرانی» و چه بسا شاهنامه و دیوان حافظ زمینهسازی کرده است! آذربایجان در اکسپو ۲۰۱۵ میلان، بروشورها و هدایای تبلیغاتی هم برای مخاطبان در نظر گرفته شده بود که مواردی از جمله عرضه فرش تبریز به عنوان یکی از صنایع دستی این کشور ذکر شده بود.
در این میان، آذربایجان کتاب نفیسی هم منتشر و در این اکسپو با نام «مینیاتور» عرضه کرده و مینیاتورهای شاهنامه که بر آنها اشعار فارسی به نگارش درآمده را به عنوان آثار هنری و تاریخی آذربایجان عرضه کرده است! نکته جالب اینکه ترکمنستان و امارات نیز با الگوبرداری از آذربایجان، اقدام به سرقت فرهنگی از ایران کرده و اقدام معرفی «خط نستعلیق» در پاویون امارات متحده عربی و «فرش تبریز» به عنوان میراث ملیشان نموده اند.
حال شبکه سی بی سی آذربایجان خبر داده، جمهوری آذربایجان از یونسکو خواستار آن شده تا صنعت مسگری را با نام «صنعت مسگری لاهیج» (روستایی با اهالی دارای گویشی از زبان فارسی در شمال جمهوری آذربایجان)، در فهرست جهانی میراث ناملموس به نام جمهوری آذربایجان ثبت کند و این درخواست در نهمین نشست یونسکو در نامیبیا ـ که طی روزهای ۳۰ نوامبر تا چهار دسامبر برگزار میشود ـ بررسی خواهد شد.
آذربایجان هنر پنج هزار ساله مسگری ایران را به نام خود ثبت میکند!
سی بی سی آذربایجان، مسگری را به روستای روستای لاهیج در مناطق کوهستانی شهرستان اسماعیلی جمهوری آذربایجان منتسب کرده و از این هنر پنج هزار ساله ایرانی که در نقطه نقطه ایران آثارش کشف شده، به عنوان یکی از نمادهای اصیل معماری و شهرسازی کهن جمهوری آذربایجان یاد کرده که در نوع خود کوشش جالبی برای سرقت بخشی دیگر از تاریخ ایران است.
هرچند لاهیج جزو شهرهای فعال در تولید ظروف مسی در چند قرن اخیر است، ظروف پنج هزار ساله مسی در قلب ایران که نشان میدهد اولین فلز کشف شده توسط بشر مس بوده و اولین فلزکاران نیز ایرانیان بودهاند و همچنین بازارهای چندصد ساله ساخت ظروف مسی در نقاط مختلف ایران، نشان میدهد ثبت این هنر به نام دیگر کشورها چقدر خام است و البته چقدر شبیه ثبت «تار» و «چوگان» است.
هرچند کسی منکر این حقیقت نیست که برخی از این آثار به عنوان میراث مشترک تاریخی باید در بستر «ایران بزرگ» میان ملل مختلف به ثبت برسد و ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای مشترک در این آثار در یونسکو به ثبت برسد و حتی پس از ثبت «تار» و «چوگان» نیز مسئولان ایران، وعده تشکیل پرونده مشترک و قرارگیری نام ایران در کنار آذربایجان در پرونده ثبت جهانی این دو اثر منتشر شد، در این چند سال، خبر قطعی از تحقق این وعده منتشر نشد؛ بنابراین، باید نگران بود که سرقت آثار تاریخی ایران تا کجا ادامه خواهد یافت.