آرمان- احسان انصاری: برجام و مدیریت پسابرجام کلیدواژههایی هستند که این روزها به دغدغه اصلی مردان کابینه شیخ اعتدال و نمایندگان مجلس شورای اسلامی تبدیل شده است. روزهایی که ممکن است به عنوان یکی از مهمترین مقاطع تاریخ معاصر ایران در تاریخ ثبت شود. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی آخرین وضعیت برجام و مدیریت پسابرجام با دکتر مسعود پزشکیان وزیر بهداشت در دولت اصلاحات و نماینده کنونی مجلس شورای اسلامی گفتوگوکردیم. پزشکیان معتقد است: «متأسفانه عدهای در فضای سیاسی کشور حضور دارند که چشم دیدن موفقیتهای دولت را ندارند. توافق هستهای دستاوردهای بسیار بزرگی برای کشور داشته است. این توافق وحدت جهانی را علیه جمهوری اسلامی ایران به هم زد و سبب نفاق درونی و چند دستگی در بین نهادهای قدرت در ایالات متحده آمریکا شد. اجماع جهانی علیه ایران سبب خشنودی رژیم صهیونیستی شده بود. این در حالی است که پس از توافق هستهای اسرائیل خشمگین شده و روز به روز فاصله بیشتری با کشورهای غربی و بهویژه آمریکا میگیرد. با این وجود عدهای در یک فضای ذهنی زندگی میکنند و همهچیز را به صورت سیاه و سفید میبینند. از نظر این عده، موفقیتهای دولت آقای روحانی همه نوعی شکست به شمار میرود و نباید مورد توجه مردم قرار بگیرد. در ادامه متن گفتوگوی «آرمان» با دکتر مسعود پزشکیان را از نظر میگذرانید:
آیا تشکیل کمیسیون ویژه برجام پس از پایان توافق هستهای ضرورت داشت؟
تشکیل کمیسیون برجام به دلیل اختلاف سلیقههای سیاسی بود. اغلب افرادی که در این کمیسیون حضور داشتند کارشناس این مساله نبودند و به دلیل دغدغههای سیاسی در این کمیسیون حضور پیدا کرده بودند. با این وجود بحثها و اتفاقاتی که در کمیسیون برجام مطرح شد نزدیک بود به یک چالش بزرگ تبدیل شود. از ابتدا مجلس قصد نداشت در این مساله ورود پیدا کند. اما به یکباره مجلس وارد این مساله شد، در حالی که از پایان ماجرا اطلاعی نداشت و نمیدانست ممکن است نتیجه بررسیهای این کمیسیون چه بازتابی در بین افکار عمومی جامعه داشته باشد.
اغلب اعضای کمیسیون برجام از منتقدان دولت آقای روحانی بودند. حضور شما در این کمیسیون در حالی که با اغلب اعضا قرابت فکری و سیاسی نداشتید چه معنایی داشت؟
عدم قرابت فکری و فاصله داشتن در مواضع، باعث شد ما خیلی زود کمیسیون را ترک کنیم. حضور ما در این کمیسیون این حُسن بزرگ را داشت که به افکار عمومی اعلام کنیم جمعبندی نهایی کمیسیون برجام درباه توافق هستهای با دلایل و اغراض سیاسی صورت گرفته است. اگر ما در این کمیسیون حضور نداشتیم نوعی تکصدایی در این کمیسیون به وجود میآمد که ناخوشایند بود و نتیجه مطلوبی به دست نمیآمد. بنده از ابتدا تمایلی برای حضور در این کمیسیون نداشتم اما در شرایط کنونی گمان میکنم حضور ما در این کمیسیون نوعی ضرورت و مسئولیت بوده است. این مساله که ما اجازه نمیدادیم فضایی تکبعدی در کمیسیون برجام وجود داشته باشد سبب شد که استراتژی دلواپسان برای تحت تأثیر قرار دادن سرنوشت برجام به هم بخورد و نقشه آنها نقش بر آب شود. کمیسیون برجام نتوانست برجام را به صورت کارشناسی بررسی کند. رأیگیری برای تعیین سیاست انجام میگیرد، نه برای کار کارشناسی، ولی از همان ابتدا میخواستند برای جمعبندی برجام رأی بگیرند. برای بررسی و جمعبندی برجام باید روش و چارچوب انتخاب میکردیم که در این رابطه به اجماع نرسیدیم. این در حالی است که در جلساتی که در مسیر اشتباه قرار دارد، هیچ پیشنهادی تاثیرگذار نخواهد بود. در نهایت گزارشی که کمیسیون برجام ارائه کرد، با گزارش تهیه شده توسط گروه کارشناسی کاملا متفاوت بود؛ چرا که گروهی از مزایا و گروهی از معایب چشمپوشی کرده بودند. برجام دستاوردهای بسیار ارزشمندی برای جمهوری اسلامی دارد و به نوعی هم تضمینکننده منافع ایران و هم جهان است. به نظر من رفع تمامی تحریمهای غرب علیه جمهوری اسلامی، مهمترین و بهترین دستاورد برجام بوده است. ما با وجود فشارهایی که بر مقامات آمریکایی وجود داشت، آنان را به میز مذاکره کشانده و توانستیم تحریمهایی را که در سالهای گذشته در سایه سوءمدیریت بعضی از مسئولان ایجاد شده بود بشکنیم. متاسفانه در دولت گذشته در اکثر مجامع و تریبونهای بینالمللی رویکرد دیپلماتیک مطلوبی نداشتیم.
به نظر شما مخالفتها با برجام با شائبه انتخاباتی صورت میگیرد؟
گرچه بخشهایی از مخالفان توافق هستهای در هفتههای گذشته در مشی سیاسی خود تجدیدنظر کرده و بنا را بر کمک به دولت برای اجرای بهتر برجام گذاشتهاند، اما بخشی از آنها بر همان روش گذشته اصرار دارند. این دسته از نیروهای سیاسی از ابتدا مخالف مذاکرات و بعد توافق هستهای بودند و در راه تأیید آن در مجلس سنگاندازی بسیار کردند که البته با هوشیاری اکثریت مجلس راه به جایی نبرد. به نظر من این کیفیت از مخالفتها با دولت در هفتهها و ماههای آینده هم ادامه خواهد یافت چرا که آنها وجود دستاوردهای بزرگ برای دولت یازدهم را نمیپسندند. این رویکرد ناشی از یک نگاه سیاسی و انتخاباتی معطوف به رقابت پیش رو در اسفندماه است. تلاش برخی مخالفان برای ناکارآمد جلوه دادن دولت یازدهم ریشه در برنامهریزیهای انتخاباتی آنها دارد که در انتخابات پیش رو حرفی برای گفتن داشته باشند. این جریان بهویژه که در کارنامه سیاسی خود، نقطه قابل اتکایی ندارد، تلاش زیادی میکند تا دولت فعلی را نیز عاری از موفقیت نشان دهد و برخی مشکلات موجود را برجستهسازی کند. این در حالی است که اکثر کارشناسان و فعالان سیاسی و اقتصادی اذعان دارند بخش زیادی از مشکلات فعلی میراث دولت گذشته است. دولت گذشته امکانات و منابع مالی و فرصتهای زیادی در اختیار داشت اما نتیجه و عملکرد آن تورم و بیکاری برای ملت بود. در شرایط کنونی همان نیروها و شخصیتهایی که چشم بر اقدامات غیرکارشناسی دولت گذشته بسته بودند، مدام انتظار پاسخگویی از دولتی را دارند که هیچ مسئولیتی در پیش آمدن این مشکلات نداشته است. به هر روی مخالفت این دسته از نیروهای سیاسی تداوم خواهد یافت و آنچه مهم است اراده و عزم دولت برای پیشبرد برنامهها و سیاستهای تعریف شده خود است. در این مسیر بهتر است رئیس جمهوری و سایر اعضای دولت در قالب گزارشها و اطلاعات درست واقعیتهای کشور را با مردم در میان بگذارند تا تفاوت کیفیت کار در دو دولت آشکارتر شود. در دوره گذشته مجلس بودجه را تصویب میکرد اما دولت بیتوجه به قانون بودجه، تعهدات خارج از قانون اختصاص میداد، تعهداتی که البته اجرایی هم نمیشد چون مسیر آن درست نبود. ما باید بپذیریم که در شرایط جدیدی هستیم و «برجام» پس از کش و قوسهای فراوان، در نهایت، به مرحله اجرا رسیده است. در نتیجه همه ایرانیان دلسوز و آنها که دل در گرو آبادی و سعادت این سرزمین دارند، در این مرحله حساس و سرنوشتساز، یاریدهنده دولت باشند تا از رهگذر این تصمیم گشایشهای جدیدی به نفع ملت و حل مشکلات حاصل شود. نباید فراموش کرد، در وضعیت فعلی، هرگونه تلاش برای دمیدن در شرارههای اختلاف و تفرقه، مغایر منافع ملی و سیاستهای اعلامی رهبر معظم انقلاب است.
در شرایط کنونی برخی با کلیدواژه «نفوذ»درصدد فشار به اصلاحطلبان و حامیان دولت و همچنین تأثیرگذاری بر فضای انتخابات مجلس هستند. به نظر شما استراتژی این عده چیست و به چه اهدافی میاندیشند؟
متأسفانه عدهای در فضای سیاسی کشور حضور دارند که چشم دیدن موفقیتهای دولت را ندارند. توافق هستهای دستاوردهای بسیار بزرگی برای کشور داشته است. این توافق وحدت جهانی را علیه جمهوری اسلامی ایران به هم زد و سبب نفاق درونی و چند دستگی در بین نهادهای قدرت در ایالات متحده آمریکا شد. اجماع جهانی علیه ایران سبب خشنودی رژیم صهیونیستی شده بود. این در حالی است که پس از توافق هستهای اسرائیل خشمگین شده و روز به روز فاصله بیشتری با کشورهای غربی و بهویژه آمریکا میگیرد. با این وجود عدهای در یک فضای ذهنی زندگی میکنند و همهچیز را به صورت سیاه و سفید میبینند. از نظر این عده موفقیتهای دولت آقای روحانی همه نوعی شکست به شمار میرود و نباید مورد توجه مردم قرار بگیرد. این در حالی است که موفقیتهای دولت آقای روحانی سبب سربلندی و عزت روزافزون ملت ایران در عرصه بینالمللی شده است.
مساله مهم درباره برجام چگونگی تفسیر و ترجمه این توافق برای افکار عمومی است. این در حالی است که برخی از رسانههای مغرض تلاش میکنند تفسیری ضدمنافع ملی از برجام نزد افکار عمومی ارائه دهند. به نظر شما خطر تفسیر نامناسب برجام را تهدید نمیکند؟
بله، بنده هم با این دیدگاه موافق هستم. تندروها تلاش میکنند توافق هستهای را در نزد افکارعمومی درحد معاهده ترکمنچای نشان بدهند که رویکرد بسیار نادرستی است.
دولتآقایروحانیبایدچه برنامههایی برای مدیریتدورانپسابرجام در دستورکارخودقراربدهد؟
ما در دو سال پیش در نقطهای بودیم که کشورهای جهان قطعنامههای زیادی را علیه ایران امضا کردند و فضای جهانی را علیه ما طراحی کرده بودند. این در حالی بود که قطعنامه پشت قطعنامه علیه ایران صادر میشد و سیاستمداران وقت می گفتند که اینها کاغذپاره است؛ اما ثابت شد که قطعنامهها کاغذپاره نیست، تأثیر دارد و برای جامعه مشکل ایجاد میکند. با این وجود کاری که دولت آقای روحانی انجام داد این بود که وحدت و اجماع جهانی صورت گرفته علیه ایران را در همان مرحله ابتدائی به هم زد. در شرایط کنونی جمهوری اسلامی ایران میتواند در منطقه با استفاده از یک دیپلماسی سیاسی فعال نقش خود را در رفع تنشهای منطقهای به خوبی ایفا کند. همچنین با رفع تحریمها و مشکلات اقتصادی در روابط بینالملل مسئولان میتوانند وضعیت به هم ریخته اقتصادی را اصلاح کنند تا عدم شفافیت موجود در بحثهای ارزی و ریالی کشور شفاف شود. این عدم شفافیت منجر به بسیاری از رانتها و فسادهای اقتصادی شد. مساله دیگر اینکه تحقق جمع بندی میان ایران و شش کشور قدرتمند دنیا میتواند این پیام را به مردم برساند که سیاست دولت در ایجاد آرامش و تنشزدایی در پیشبرد اهداف و منافع کشور موثر بوده است. برخی قدرتهای خارجیها تلاش میکنند ایران در دوران پسابرجام بیشتر نقش مصرفکننده را ایفا کند. به همین دلیل باید خودمان را برای جلوگیری از چنین وضعیتی آماده کنیم. گروه ۱+۵ به خاطر اینکه به قدرت ایران در زمینه انرژی هستهای باور داشت، پای میز مذاکره با ایران نشست، این پیشرفتها واقعا افتخار است و همین دستاوردها باعث شد که آنان فعالیت
۵۰۰ سانتریفیوژ، تولید آب سنگین و تحقیقات هستهای ایران را پذیرفتند. در مرحله اول باید از همین دستاوردها دفاع کنیم. اینکه تصور کنیم با برداشته شدن تحریمها اروپا و آمریکا تکنولوژی را در اختیار ما قرار میدهند، خیال خام است. باید با برنامهای جامع سعی کنیم در تمامی زمینهها به نیروی داخلی متکی شویم و به تکنولوژیهایی که به خاطر تحریمها نتوانسته بودیم برسیم، دست یابیم. تحریم بانکها باعث شده از طریق واسطه و بدون رعایت چارچوب معاملاتی، معاملات ایران با دیگر کشورها انجام گیرد و پولها با چمدان منتقل میشدند و طبیعی است در این بین چمدانی گم شود و افرادی همچون بابک زنجانی یک شبه میلیاردر شوند. دولت کنونی مقصر وضعیت فعلی اقتصاد کشور نیست، بلکه به این وضع افتادن اقتصاد ما، نتیجه چندین سال تحریم علیه ایران است و مطمئن باشید چندین سال طول میکشد تا اقتصاد ما ترمیم شود. نباید که تقصیر را به گردن هم بیندازیم، مجلس و دولت قبلی باید به خاطر این وضعیت پاسخگو باشند. اینکه تندروهای آمریکا و اسرائیل منزوی شدهاند، دستاورد کمی نیست. در شرایط کنونی در بین کشورهای جهان همه از ایران به خاطر دستیابی به این توافق تمجید میکنند ولی داخل کشور طوری رفتار میکنند که انگار اتفاقی رخ نداده است. نتانیاهو با ترس، عصبانیت و اضطراب حرف میزند. نکته جالب در این زمینه این است که تندروها در گذشته به تحریمهای گسترده میگفتند «کاغذ پاره» اما اکنون به دستاوردی به بزرگی برجام میگویند قرارداد ترکمنچای. بنده به این عده میگویم برجام ترکمنچای نیست، بلکه فتحالفتوح است. همه دیدند تحریمها کاغذپاره نبود. نکته مهم در این زمینه اینکه ما در پساتحریم به وحدت و همدلی نیاز داریم و بدون این وحدت، اقتصاد مقاومتی محقق نمیشود.
در نشست اخیر وین، ایران و آمریکا درباره موضوعی به جز پرونده هستهای ایران گفتوگو کردند. آیا این مذاکرات نویدبخش آینده بهتری بین ایران و آمریکا خواهد بود؟آیا زمان بازنگری در رابطه ایران و آمریکا فرا نرسیده است؟
سیاستهای کلان نظام مانند رابطه با آمریکا را همواره مقام معظم رهبری تعیین کرده است و بازنگری در رابطه ایران و آمریکا نیز باید با تصمیم ایشان صورت بگیرد. با این وجود براساس قانون اساسی و منویات رهبرمعظم انقلاب ما باید با تمامی کشورهای جهان به جز رژیمهای نامشروع مانند اسرائیل رابطه مسالمتآمیز و مثبت داشته باشیم. به نظر من رابطه با آمریکا نیازمند نوعی هنر و دیپلماسی صحیح است که در آن کمترین ضرر و زیان به کشور وارد شود و در مقابل بیشترین فایده نیز برای منافع ملی در منطقه و جهان به وجود بیاید. رابطه با آمریکا به دقت و ظرافت و اتاق فکر منسجم و برنامهریزی نیاز دارد.
موفقیت دولت آقای روحانی در مساله برجام چه تأثیری بر فضای انتخابات مجلس به سود اصلاحطلبان به عنوان جریان حامی آقای روحانی خواهد گذاشت؟
اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال۹۲با تصمیمی مسئولانه و مدبرانه از آقای روحانی حمایت کردند. این وضعیت در شرایط کنونی نیز وجود دارد و اصلاحطلبان تا زمانی که آقای روحانی برای برطرف کردن مشکلات داخلی و خارجی تلاش کند از ایشان حمایت خواهند کرد. اصلاحطلبان و آقای روحانی باید با عملکرد مثبت و دوراندیشانه خود از بازگشت کشور به وضعیت گذشته جلوگیری کنند. اصلاحطلبان یک اتحاد و ائتلاف نانوشته با دولت تدبیر و امید برای حل مشکلات مردم بستهاند و تا زمانی که این هدف وجود داشته باشد این اتحاد و ائتلاف باقی خواهد ماند. اصلاحطلبان هیچگاه از دولت آقای روحانی سهمخواهی نکردند و برای انتخابات مجلس نیز هیچ توقع اضافی از آقای روحانی نخواهند داشت. در نتیجه اصلاحطلبان هیچ بده و بستان انتخاباتی با دولت آقای روحانی نخواهند داشت. به نظر من پرونده سال۹۲با انتخابات سال۹۴ تکمیل خواهد شد. اگر اصلاحطلبان عجله و طمع کنند و از آقای روحانی مطالبات بیجا و غیرممکن داشته باشند آسیب زیادی به همه و از جمله آینده جریان اصلاحات خواهد رسید. در شرایط کنونی اصلاحطلبان به یک انسجام نهایی رسیدهاند که امیدواریم این انسجام تا آخرین روز انتخابات باقی بماند. بیشک محور نگاه اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات مجلس دهم همکاری، گذشت، فداکاری و در نظر گرفتن منافع ملی است. در شرایط کنونی یک هدف و احساس مسئولیت مشترک در میان اصلاحطلبان به وجود آمده است. امروز دامنه برنامهریزی جریان اصلاحات بسیار گسترده است. انتخابات ۹۲ تجربه خوبی برای اصلاحطلبان بود که منافع ملی بر منافع جناحی و منافع جناحی بر منافع فردی ترجیح داده شد تا با رسیدن به وحدت یک سخن مشترک در میان اصلاحطلبان گفته شود. متأسفانه برخی جریانهای سیاسی تلاش میکنند انسجام اصلاحطلبان را با مشکل مواجه کنند تا با این روش خودشان پیروز قطعی انتخابات باشند. پراکندگی که در میان اصولگرایان وجود دارد امکان انسجام آنها را به حداقل رسانده است به همین دلیل در تلاشند تا برای رقبای خود چنین شرایطی را به وجود بیاورند. با این وجود ارزیابی ما این است که انسجام درونی اصلاحطلبان در سالهای اخیر تقویت شده است.