۷ اسفند و باز هم ۷ اسفند! این روز را باید «گام دوم اعتدال»نامید؛ اما نباید چنین پنداشت که در این روز، حجت بر همگان به ویژه اصلاحطلبان و اعتدالگرایان که در برداشته شدن گام نخست اعتدال در خرداد۹۲ سهم ویژهای داشتند، تمام شده است؛ به عبارتی نباید تمام داشتههای فکری و انسانی را صرف کاندیداتوری در انتخابات ۷ اسفند کرد. باید به این نکته توجه داشت که برای برداشتن گام دوم در این روز، باید موانع سر راه را هم حذف یا کمرنگ کرد. پر بیراه نیست که دوستی و رفاقت کلید حل بسیاری از مشکلات در جامعه ایرانی است و برای نزدیکی طیفها و گروههای سیاسی که نقش مهمی در آرامش سیاسی کشور دارد، باید راهکاری اندیشید و انکار نکرد که این نزدیکی نیاز به یک میانجی خبره دارد؛ میانجیای که مدال استقلال بر سینه خود نصب کرده و بدان متعهد باشد.
میانجی برای این امر خطیر نباید به یک سمت گرایش داشته باشد چراکه اگر اینچنین شود، اختلافات موجود به سطحی درز میکند که رسانههای فرصتطلب با دخالتهای خود به آن دامن میزنند. یکی از موضوعات مورد مناقشه در گروههای سیاسی که در بزنگاههای انتخاباتی پررنگتر میشود مصادره نام امام(ره) از سوی یک جریان است و هر یک از جریانات سعی میکنند تا بنیانگذار انقلاب اسلامی را متعلق به خود بدانند اما غافل هستند که امامخمینی قابل مصادره نیست و متعلق به همه اقشار و جریانات سیاسی است. اگر گروهی به هر بهانهای سعی کند تا امام را به نفع خود مصادره کند، تبعات و ضررهای آن متوجه همگان خواهد شد.
الزامات گام دوم اعتدالگرایی
از سوی دیگر برای برداشتن گام دوم در مسیر اعتدال باید به الزامات یک انتخابات خوب پایبند بود و انتخابات زمانی خوب تلقی میشود که انسجام گروههای سیاسی در آن مشهود باشد و فضا برای ظهور و بروز اندیشهها و سلایق گوناگون سیاسی در آن مهیا شود. اگر این فضای مناسب ایجاد شد دیگر نباید در جهت تامین نظرات و دیدگاههای شخصی و گروهی بهره برد چرا که این امر آفت جدی در فضای سیاسی است. آنچه به ارتقای سطح انسجام طیفهای سیاسی منجر میشود جمعیاندیشی و همهاندیشی است و برای نیل به این هدف مهم باید در انتخابات مجلس، شورای شهر و خبرگان از افرادی که نقش میانجی و تاثیرگذار را ایفا میکنند، بهره برد.
این شخصیتها میتوانند علاوه بر کمک به انتخاب بهترینها، در ایجاد فضای نشاط سیاسی موثر باشند و به نحوی عرصه را نزد افکارعمومی، تاثیرگذاران و نخبگان ترسیم کنند که آنها در مسیر هدایت جامعه در همان راه ترسیم شده، حرکت کنند و از سویی صاحبان فکر از حضور در عرصههای سیاسی یا انتخابات مجلس خبرگان که مجلسی فراجناحی است، هراسی به دل راه ندهند. از سوی دیگر نخبگان فکری و سیاسی باید اطمینان خاطر داشته باشند که آینده با حضورشان در عرصه سیاسی با فعالیتهای اعتدالی محو نخواهد شد بلکه موجب میشود روشهای موجود، عقلانیتر از گذشته اجرا شود که این مولفه از اصول عقلانیت سیاسی است و لیدرهای سیاسی و بخشهای دیگر باید آن را در نظر داشته باشند؛ بنابراین عقلانی کردن مسائل، مسئولیتپذیری، نظم بخشی به امور و دوراندیشی در این حیطه جای میگیرد و نباید فراموش کرد که این اصول ثابت و پایدار و سلیقهای نیستند.
لزوم دگردیسی سیاسی
در همین راستا، اجماع نظرات و دیدگاههای تنی چند از نخبگان سیاسی و فکری امری ضروری برای نوسازی سیاسی جامعه و به عبارت امروزی، دگردیسی سیاسی است هر چند شاید گفته شود که این نخبگان سیاسی دارای دیدگاههای متفاوتی در گذشته بودهاند و امروز به نحو دیگری سخن میگویند اما فراموش نشود که تئوری، یک موضوع ابدی نیست و با توجه به شرایط تغییر و تکامل مییابد؛ برای نمونه میتوان به دیدگاههای آیتا… هاشمی اشاره داشت که به حدی از تکامل رسیده و تئوریهای او را صیقل داده که امروز به عنوان نقش مرکز صیقل گروههای سیاسی به ویژه اعتدالیون، اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل شناخته میشود. از طرف دیگر دکتر حسن روحانی در قامت رئیسجمهور نشان داد که تابع چنین اجماع نظر نانوشتهای است و آن را یک ضرورت تلقی میکند.
این نخبگان فکری و سیاسی در کنار یادگار امام به عنوان یک نخبه فکری جوان میتوانند مدیریت و هدایت تشکلهای مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را بر عهده بگیرند و اندیشههای پیچیده و رهیافتهایی که اکنون برای اداره کارآمدترجامعه نیاز است را بررسی، ارشاد و هدایت کنند. میتوان در هر زمان ممکن به ویژه در آستانه انتخابات از تکنیکها و روشهایی استفاده کرد که تابع زمان و شرایط فعلی هستند و در مجموع عملیانی کردن آن در شرایط فعلی از این سه شخصیت بر میآید. آنها میتوانند اولا ظاهر جامعه -جامعه سیاسی- را مزین کنند و دوم باطن آن را تطهیر نمایند.
البته این نخبگان مسئولیت تولید فکر و اندیشه را دارا نیستند اما باید جامعه سیاسی، گروهها و شخصیتها از آنها بخواهند این نقش را ایفا کنند تا برای پیشرفت و نوسازی سیاسی از طریق تقویت تشکلهای اجتماعی و باورکردن آنها و تاثیرگذاری بر دولت به ایفای نقش بپردازند. در شرایط فعلی نگاه احزاب و گروهها معطوف به مبانی فکری و عقلی این سه شخصیت است؛ هر چند که دیگر شخصیتها نیز میتوانند حول این نخبگان به عنوان بازیگران اصلی رسیدن به اجماع حداکثری تلاش کنند. حضور نیروهای انسانی و استعدادها و تواناییهای آنها در کنار برنامههای کارآمد میتواند سطح توسعهیافتگی سیاسی را بالا ببرد؛ چرا که دولت به عنوان دستگاه اجرایی و تصمیمگیر باید فرصت بیشتری برای اندیشیدن داشته باشد یعنی نخبگان میتوانند حتی خارج از دولت برای کمک به آن، تجارب و اندیشههای بررسی شده را به دولت منتقل کنند. در نهایت آرامش سیاسی نیز نیازمند جامعهای است که میخواهد در مسیر پیشرفت شتاب داشته باشد که آرامشبخشی به جامعه هم موضوعی است که سه شخصیت مورد اشاره به خوبی میتوانند دراین موقعیت زمانی ایفا نمایند.
مثلث بزرگان در نوسازی سیاسی
در مسیر نوسازی سیاسی اما باید به موضوع مهمی توجه داشت. اینکه چه کسانی قرار است برای این نوسازی آستینهای خود را بالا بزنند و چه مولفههایی را در این مسیر در نظر خواهند داشت. لازم است پیش از آغاز این موضوع به انتخابات مجلس و خبرگان پرداخت که بهزعم بسیاری از آگاهان در این دوره از اهمیتی مضاعف برخوردار است. ایدهآل دلسوزان کشور تشکیل مثلث بزرگان درانتخابات مجلس خبرگان یعنی هاشمی و سیدحسن خمینی و حسن روحانی است. هر یک از این سه شخصیت دارای ویژگیهای منحصر به فردی هستند که عامل مهمی در تحرک سیاسی و تحرک علمی محسوب میشود. آیتا… هاشمی کوه تجربه است، جوانی و تجربه سیدحسن خمینی موضوعی است که نمیتوان از آن چشم پوشید و موقعیت، تجریه، دانش ومدیریت حسن روحانی هم کاملکننده مثلث بزرگان است.
ضلع اصلی نوسازی سیاسی
وضعیت آیتا… هاشمی که برای همگان مبرز و مشخص است. او از خود میگذرد تا تصمیم درست مردم دچار انحراف نشود. او به واسطه محبوبیتی که در جامعه و بین گروههای مختلف سیاسی برخوردار است این روزها شخصیتهای مستقل و دارای شرایط را به انتخاباتهای مجلس و خبرگان فرا میخواند و میخواهد نوسازی لازم در این شرایط که فضا آمادهتر از همیشه است، انجام شود. معتقد است مشکلات کشور با مذاکره حل میشود و نباید با بیاخلاقی کام مردم را تلخ کرد. نمونه بارز این موضوع حل پرونده هستهای کشور بود. چتر هاشمی بالای سر سیدحسن خمینی و حسن روحانی اما میتواند نویدبخش مجلس خبرگانی پرتحرک و همچنین زمینه مناسبی برای نوسازی سیاسی به شکل مطلوب باشد. تجربه هاشمی و جایگاه روحانی و جوانی توام با علم سیدحسن خمینی رمز تفوق در عرصههای مختلف است.
روحانی ضلع دیگر نوسازی سیاسی
ضلع دیگر دوران نوسازی سیاسی دکتر حسن روحانی است. او از امتیازات زیادی برخوردار است که میتواند نقش مهمی در این راستای ایفا کند. روحانی با زیربنا و روبنای فعالیتهای سیاسی آشناست و علاوه بر این از امتیاز ریاست جمهوری برخوردار و همچنین عضو مجلس خبرگان رهبری است. او مشی میانه دارد چنانکه اخیرا حسامالدین آشنا مشاور رسانهای وی گفته بود روحانی متعلق به هیچ حزبی نیست.
از این سخن میتوان چنین برداشت کرد که این شخصیت میانه رو میخواهد با راهنماییهای خود در اجماع گروههای سیاسی نقش مهمی ایفا کند و همچنین همراستا با آیتا… هاشمی و سیدحسن خمینی در زدودن چهره تندروی در کشور موثر باشد. از سوی دیگر باید بار دیگر توجه داشت که سیاست اعتدالی روحانی چگونه توانسته اصولگرایان و اصلاحطلبان را به اعتدال نزدیک کند که یک نمونه اخیر آن موضوع هستهای و برجام در مجلس بود. گفتمان اعتدالی او چنان بر مشی اصولگرایانه علی لاریجانی که البته او هم اصولگرای منطقی است سایه انداخته که اصولگرایان تندرو را شکست دادند. حسن روحانی پیوندی میان اصولگرایان و اصلاحطلبان با اعتدال ایجاد کرد که نفع آن پیشبرد امور دولت در جهت تحقق خواست ملت بود.
حسن خمینی برای چه بیاید؟
جوان ترین ضلع این مثلث، یادگار امام است؛ شخصیتی که یادآور منش و سلوک امام خمینی و پرورش یافته مکتب او در تمام حوزههاست. تا به امروز بسیاری از علما و شخصیتهای شناخته شده کشور در عیان و نهان به این موضوع اشاره کردهاند که زمان حضور آیتا… سیدحسن خمینی درعرصه انتخابات فرارسیده است و او باید با حضورش در این مجلس گام جدیدی از گفتمان امام(ره) برای تصمیم در امور مهم کشور را تبیین کند. آیتا… هاشمی یکی از حامیان اصلی حضور سیدحسن خمینی در مجلس خبرگان است و تمایل خود برای حضور یادگارامام در این مجلس را بارها ابراز داشته است. از سوی دیگر رئیسجمهور که خود سابقه حضور در مجلس خبرگان را دارد از لزوم حضور جوانان در این مجلس سخن گفته است. حسن روحانی با تاکید بر این جوانگرایی هدفی دارد که همان افزایش تحرک در این مجلس است.
به اعتقاد این عضو مجلس خبرگان، فقه پویا با حضور جوانان در مجلس خبرگان رنگ تازهای به خود میگیرد و از افکار جدید در تصمیمگیریها که متناسب با شرایط روز است، استفاده خواهد شد. درباره حضور سیدحسن خمینی در انتخابات مجلس خبرگان دو دیدگاه وجود دارد که دیدگاه موافق همان نگاهی را دارد که در بالا به آن اشاره شد و دیدگاه مخالف اما بر این اعتقاد است که نباید به شخصیت سیدحسن خمینی رنگ سیاسی زد و او را وارد انتخابات کرد که این دیدگاه با توجه به اثبات فراجناحی بودن شخصیت او تا حدودی مردود به نظر میرسد. به هر حال سیدحسن خمینی با در نظر گرفتن سیل درخواستها برای حضورش در مجلس خبرگان تصمیم خواهد گرفت.