محمد جواد ظریف وزیر خارجه و سکاندار مذاکرات هستهای ایران روز پنجشنبه گذشته در سفری به قم با مراجع عظام تقلید دیدار و گفتوگو کرد. آنگونه که در خبرها آمده است، ظریف گزارشی از تحولات هستهای و شرایط اجرای « برجام» را به مراجع ارائه کرده و آنها نیز از عملکرد تیم هستهای کشور حمایت کردهاند. البته بعید نیست در این میان؛ برخی علما نقدهای مورد نظر خود را نیز با وزیر خارجه در میان گذاشته باشند.
حل و فصل پرونده هستهای به عنوان یکی از شعارها و وعدههای دولت یازدهم و در نهایت توافق انجام شده بین ایران و ۱+۵ در دو سال گذشته به یکی از محورهای اساسی اختلاف بین دولت و مخالفان بدل شده است. مخالفان در بیان استدلالها و نقدهای خود به دیپلماسی هستهای دولت گاه پای را از حیطه نقادی قانونی و عرفی فراتر گذاشته و کار را به تهدید وزیر امور خارجه و رئیس سازمان انرژی اتمی رساندند. با این حال تلاشهای بیشمار آنها برای به میدان آوردن مردم در اعتراض به عملکرد تیم مذاکره کننده هستهای قرین موفقیت نشد چنانچه نظرسنجیهای رسمی هم حکایت از رضایت ۸۵ درصدی افکار عمومی از توافق هستهای دارد.
تحولات و گزارههای یاد شده نشانگر آن است که مخالفان برجام علاوه بر آنکه حمایت عمومی را پشت سر خود ندارند، دغدغهها و نقطه نظرات منتقدانه آنان در مخالفت با برجام، در میان مراجع عظام تقلید هم جایگاهی ندارد. بخصوص که شیوه تعامل و ارتباط آنها با تیم مذاکره کننده هستهای هم در چند ماه اخیر از معیارهای اخلاقی فاصله داشته است.
این در حالی است که جریان یاد شده به لحاظ هویتی، در اظهار نظرها و اعلام مواضع، خود را بیشتر از هر گروه سیاسی دیگر مدافع ارزشها و اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی قلمداد میکند. برخی از چهرههای سیاسی این جریان البته ابایی از آن ندارد که برداشت خود از تحولات و اتفاقات مهم را بر رأی و نظر اکثریت مردم ارجح بداند چنانکه یکی از بزرگان این جریان گفته: «مشروعیت حکومت نه تنها تابع رأی و رضایت ملت نیست، بلکه رأی ملت هیچ تأثیر و دخالتی در اعتبار آن ندارد».
بی توجهی یا نداشتن اهتمام لازم نسبت به رأی و نظر مردم اگر چه بر اساس معیارها و مدعیات ارزشمدارانه این جریان سیاسی شاید غیر عادی جلوه نکند، اما زاویه گرفتن از مشی و سلوک مراجع عظام تقلید نمیتواند امری طبیعی قلمداد شود.
مروری بر مواضع این جریان سیاسی علیه اقدامات و برنامههای دولت و بخصوص مواجهه آنها با پرونده ملی هسته ای؛ حکایتگر آن است که نه تنها هیچ قرابت و همسویی میان این مواضع با سلوک رفتاری و گفتاری مراجع و علمای بزرگ ندارد، بلکه گاهی در مسیری مغایر با دیدگاههای علما هم حرکت میکنند. پیش از این؛ یکی از هشدارهای اساسی کارشناسان، فعالان سیاسی و برخی علما به دولت قبل – که به لحاظ سیاسی نزدیکیهای بسیاری با جریان یاد شده دارد – در زمینه «خود مرجع بینی»های آن بود. آیتالله غروی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در همان زمان از اینکه برخی افراد دولت خود را اسلام شناس دانسته و لذا نیازی به ارتباط با علما و مراجع نمیبینند انتقاد کرده و گفته بود: «گاهی اوقات برخی از این افراد خودشان را یک ایدئولوگ میخوانند. گاهی اوقات حرف هایی شنیدهاند و تصور کردند که این حرفها کفایت میکند که خود را اسلام شناس معرفی کنند. خودشان را صاحب نظر و صاحب فکر در مسائل تخصصی میدانند… برخی چهرهها حدود پنجاه سال در حوزه فقه، اصول، تفسیر، فلسفه و… میخوانند ولی خودشان خود را اسلام شناس نمیدانند.»
حال به نظر میرسد ادامه همان خط «خود مرجع بینی» دوران گذشته در میان طیف هایی از جریان سیاسی مخالف دولت نیز رخنه کرده و نتیجه عینی آن، شکاف موجود میان رهنمودهای مراجع و موضعگیری پارهای از مخالفان دولت است. هرچند این گروه، اقلیتی منزوی و پر سروصدا هستند که در اردوگاه اصولگرایان هم اعتبار و جایگاهی ندارند.