یک. بر اساس یک برآورد، بیش از ۱۵۰ گروه شناسنامهدار تروریستی با آرمانها و اهداف مختلف در جهان وجود دارند که عمدتاً توسط کشورها و سازمانهای بینالمللی به عنوان گروههای تروریستی شناخته و فهرست شدهاند. در این میان حداقل ۶۰ گروه کوچک و بزرگ تروریستی در منطقه ما بویژه در خاک سوریه و عراق فعالند و علیه دولت مستقر در این کشورها میجنگند که از مشهورترین آنها میتوان به داعش، جبهه النصره، ارتش آزاد و… اشاره کرد.
دو. بسیاری از این گروهها به طور مستقیم یا غیرمستقیم توسط سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی کشورهای بزرگ یا قدرتهای منطقهای ایجاد و تغذیه میشوند تا به طور نیابتی اهداف آنها را در میدان مناقشههای قومی و یا مذهبی از طریق مسلحانه پیگیری کنند که نمونههای بارز این، ارتباط گروههای فرقهای با سرویسهای اطلاعاتی را شاهد هستیم.
سه. البته استفاده سختافزارانه از گروههای تروریستی توسط قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای حکایتی دیرین است. اما سیاست بدیع و عجیبی که بدون توجه به پیامدهای آن از سوی این قدرتها در حال پیگیری است، استفاده از این گروههای خشونت پیشه در مذاکرات صلح به عنوان برگ بازی است. این سیاست خطرناک همراه با به رسمیت شناختن و شریک ساختن برخی از آنها در ساختار قدرت سیاسی دنبال میشود. تقسیم تروریستها به خوب یا بد، کند رو یا تند رو، معتدل یا افراطی بازی خطرناکی است که شروع آن دست خودشان است اما قطعاً پایان این بازی را دیگران و چه بسا همین گروههای تروریستی رقم میزنند.
چهار. یکی از مسائلی که همواره از نظر بانیان این گروهها دور میماند، هدایت بلند مدت رفتار گروههای تروریستی است. گروههای تروریستی از یک مرحله زمانی خاص به دلایلی همچون جاهطلبی سرکردگان، احساس استغنای مالی و تجهیزاتی، اعتیاد نیروهای تحت امر شان به امر قتل و غارت و تجاوز، اشغال سرزمین و داشتن قلمرو و… شروع به تمرد و تکروی کرده و حتی زبان به انتقاد از بانیان خود میکنند و چه بسا در مرحلهای بنیانگذاران خود را مانع و رادعی در راه اهداف سیاسی یا ایدئولوژیک خویش پنداشته و وارد فاز تضاد منافع و سپس درگیری با آنها میشوند.
پنج. آنچه از فاجعه یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ در نیویورک تا حملات خونبار تروریستی ۱۳ نوامبر ۲۰۱۵ در پاریس به دفعات در حال رخنمایی است، گواه این نکته است که گروههای تروریستی مرتبط با غرب، پروژه عبور از بنیانگذاران و حامیان خود را وارد فاز عملیاتی کرده و حتی به دلایلی که ذکر شد، بعد از مدتی برای بانیان خود خطرساز شدهاند. از همین رو شاید دیر نباشد برخی قدرتهای منطقهای که فکر میکنند این گروههای تروریستی و افراطی مهرهای مفید در بازی منطقهای هستند و به انحای مختلف بر عِدّه و عُدّه آنها میافزایند در تجربه تلخ داد و ستد قدرتهای غربی با گروههای تروریستی تأمل کنند.
شش. آنچه جمهوری اسلامی ایران همواره به دولتهای غربی و عربی گوشزد میکند، همین واقعیت است که گروههای افراطی و تروریستی خطری مشترک برای کل منطقه و جهان است و نه تنها استفاده ابزاری از آنها بیثمر است، بلکه مبارزه با آنها را هم نمیتوان به صورت گزینشی و یا با تقسیم تروریستها به گروههای خوب یا بد پیش برد،اکنون باید باور کرد که تروریست خوب، تروریست مرده است.