شعری طنز در وصف حال و هوای این روزهای سعید مرتضوی ، که روزی خدا را بنده نبود .
عجب رسمیه ، رسم زمونه ……
قصه ” زین ” و ” پشت ” و ” زندونه “
میرن مجرم ها …. از اونا فقط ……
پرونده هاشون ……. به جا می مونه !
کجاست اون قاضی ؟ چی شد اون سازمان ؟
کهریزک چی شد ؟
خدا میدونه !
پول و چکای …. ب . ز جون هنوز ……
دست سعیده ! تو خونه شونه !
خودش کجاست ؟! خدا میدونه !
خودش کجاست ؟! خدا میدونه !