بنا بر آنچه در رسانهها عنوان شده است رییسجمهور دوران اصلاحات در روزهای اخیر درباره پرونده حصر اظهارنظری داشتهاند. آقای خاتمی معتقد است نظام و رهبری به رفع حصر تمایل دارند و لازم است رییس جمهور این مسئله را حل کند. به بیان دیگر در نگاه رییس جمهور اسبق امروز کسی که مسئولیت حل و فصل پرونده حصر بر عهده اوست تنها و تنها حسن روحانی است و دیگر ارکان نظام با رفع حصر مشکلی ندارد. آیا این تحلیل سیدمحمد خاتمی منطبق بر واقعیات است؟ در ادامه به این پرسش خواهیم پرداخت.
در ۲۵ بهمن سال ۱۳۸۹ شورای عالی امنیت ملی به ریاست محمود احمدی نژاد حکم به حصر سران اعتراضات۸۸ داد. در آن زمان و تا امروز همواره این پرونده یکی از مهمترین مسائل در حوزه سیاسی ایران بوده است. تصمیم گیران این پرونده را میتوان به طور کلی به سه بخش تقسیم کرد؛ رهبری نظام، شورای عالی امنیت ملی و قوه قضاییه. مسئولان عالی قوه قضاییه از همان ابتدا همواره تاکید داشتهاند که آمادگی کامل را برای برگزاری دادگاه محصوران دارند و بنابرآنچه از نحوه رسیدگی قوه قضاییه در پروندههای این چنینی در اذهان وجود دارد میتوان به سادگی حدس زد که نتیجه برگزاری چنین دادگاهی حکمی شدید خواهد بود.
با نگاهی به سخنان رهبر انقلاب در سالهای پس از انتخابات۸۸ نیز میتوان به این نتیجه رسید که ایشان تنها در زمانی با تغییر تصمیم در موضوع حصر موافقت خواهند کرد که محصوران، روایت رسمی از انتخابات۸۸ را بپذیرند و نسبت به وقایع پس از آن انتخابات عذرخواهی کرده باشند. در چنین شرایطی که برگزاری دادگاه به حکمی سنگین منجر خواهد شد و محصوران نیز تمایلی به پذیرش روایت رسمی از انتخابات۸۸ و نتیجه اعلام شده درباره آن را ندارند اعضای شورای عالی امنیت ملی چه در زمان رییس جمهور سابق و چه در سالهای اخیر به این نتیجه رسیده است که ادامه حصر تنها تصمیمی است که میتواند بیشتر منافع را به تمام اطراف این موضوع برساند؛ تصمیمی که در عمل نه تنها سبب منفعتی نشده است بلکه با بررسی «هزینه – فایده» آن میتوان دریافت که هر روزی که میگذرد کفه هزینه آن بیشتر و بیشتر میشود.
اگر این تصویر کلی از پرونده حصر را بپذیریم پرسش اساسی این است که چگونه آقای خاتمی معتقد است رهبری و نظام به دنبال رفع حصر هستند و این حسن روحانی در جایگاه رییس جمهور است که میباید این پرونده را حل و فصل کند؟! هنگامی که محصوران معتقدند در موضوع انتخابات۸۸ خطایی مرتکب نشدهاند و از طرف دیگر نظام سیاسی نیز تمام وقایع۸۸ را حاصل عملکرد آنان میداند و قوه قضاییه هم به صراحت اعلام میکند همزمان با رفع حصر، میز محاکمه را برپا خواهد ساخت از رییس جمهور چه کاری برمیآید؟! سادهترین کار در این روزها حمله به دولت و رییسجمهور است و به نظر میرسد از ارز تا حصر همه راهها به اعتراض به روحانی ختم میشود اما خوب است که سیاسیون اندکی شجاعت به خرج دهند و از خود بپرسند آیا واقعا کلید قفل حصر در دستان روحانی است؟!
مطلب آخر آنکه قطعا حسن روحانی به دلیل عدم صراحتش درباره اعلام موانع رفع حصر مقصر و شایسته ملامت است اما این اعتراض به رییسجمهور که اعتراضی به جا و درست است نباید باعث شود که به جامعه این گونه القا گردد که پرونده پیچیده و چند لایهای مانند حصر به این جهت حل نشده است که رییسجمهور تمایل و یا توان حل آن را ندارد. تقلیل پروندهای چند وجهی که نیاز به تصمیمگیری اجماعی دارد به یک شخص به هیچ وجه با واقعیات صحنه سیاسی کشور سازگار نیست.