امانالله قراییمقدم جامعهشناس، ناتوانی جنسی مردان، ازدواج اجباری، کاهش پایبندی به اصول و بسیاری از مولفههای دیگر را به عنوان علل افزایش طلاق خوانده و میگوید: ««نتایج پژوهی نشان داد روابط نامشروع در زنان متاهل رو به افزایش است و این افراد کار خود را قبیح نمیدانند.»
آمار ازدواج و طلاق ثبت شده سال ۱۳۹۶ توسط سازمان ثبت احوال منتشر شد. این آمار کاهش هشت درصدی ازدواج در سال ۱۳۹۶ نسبت به سال پیشین را نشان میدهد. این در حالیست که آمار طلاق همچنان افزایش یافته است. در دهه گذشته آمار طلاق همچنان رو به افزایش بوده است. این آمار نشان میدهد در ایران از هر ۵ ازدواج ۳ مورد به طلاق میانجامد.
بر اساس این آمار طلاق در شهرهای بزرگ از جمله تهران نسبت به شهرهای کوچک و مناطق روستایی بالاتر است و کمترین طلاق در مناطق عشایری ثبت میشود. همچنین قشرهای اقتصادی و فرهنگی متفاوت میزان طلاق نیز تفاوت دارد.
طلاق به خودیخود آسیب اجتماعی محسوب میشود و از سوی دیگر بسیاری از آسیبهای اجتماعی ریشه در طلاق دارند.
امانالله قراییمقدم استاد جامعهشناسی در گفتوگو رویداد۲۴ درباره علت اوج گرفتن طلاق در دهه گذشته گفت: ازدواج بدون مطالعه است و جوانان به ازدواج، تنها احساسی نگاه میکنند و به صورت ادراکی به این موضوع نمیپردازند. تاثیر رسانههای بیگانه نیز غیرقابل انکار است. از مهمترین علل طلاق میتوان به ناتوانی جنسی مردان، ازدواج اجباری، بیشتر بودن سن دختر از پسر، اختلافات سالهای ابتدایی ازدواج اشاره کرد.
او ادامه داد: طلاق به عنوان مد مطرح میشود، زمانی که در جامعه افراد پس از طلاق جشن میگیرند نمیتوان توقع داشت که اخلاق پابرجا بماند و روابط پایدار شکل بگیرد. یکی از دلایل طلاق نبودن شادی در جامعه است. در جامعهای که شادی وجود نداشته باشد طلاق اوج میگیرد. زوج در ساعاتی که کنار هم هستند بهجای گفتوگو که روابط را تقویت میکند با رسانههای چون تلویزیون وقت میگذرانند که مدام خشونت و غم را ترویج میکند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه «خواستههای مادی خارج از توان مرد و چشموهمچشمی در زنان جزو علل اختلاف شمرده میشود»، اظهار کرد: روابط خارج از خانواده در میان زنان فروانی یافته است. زنان برای رفع نیازهایشان به روابط نامشروع روی میآورند. نتایج پژوهشی در دانشگاه کرج با فراوانی ۸۶۰ زن متاهل نشان داده که خیانت و روابط نامشروع رو به افزایش است. در این تحقیق مشاهده شد این افراد کار خود را قبیح نمیدانند. از علت های مهم این خیانتها عدم رضایت جنسی، وعدم تامین مالی بیان شده است.
او کاهش پایبندی به اصول اخلاقی، ارزشی و معنوی عامل طلاق برشمرد و بیان کرد: کاهش پایبندیها بستر بسیاری از اختلافات زوجین است. در مردان در رده ۳۵ تا ۴۵ ازدواج مجدد عامل بسیاری از جداییهاست. همچنین در میان افرادی که بهخاطر شغلشان مدت زیادی را از خانه دور هستند طلاق فروانی دارد. این افراد گاهی ۲۰ روز در ماه را حضور ندارند و زمینه طلاق و حتی خیانت به وجود میآید.
قراییمقدم درباره تاثیر طبقه اجتماعی طلاق گفت: طلاق در هر طبقه اجتماعی متفاوت ست. طلاق در طبقه میانی رواج دارد و طبقه بالا و پایین جامعه آمار طلاق پایین است. یکی از دلایل اوج طلاق در طبقه متوسط منیت افراد است. وابستگی اقتصادی و قوی بودن سنتها مانع طلاق میشود. در طبقات بالا نیز چون زنان از رفاه اجتماعی برخوردار است کمتر به طلاق میاندیشد اما در طبقه متوسط زنان شاغل خود اتکا شدند.
او رده شغلی زوج به ویژه زنان را در طلاق موثر دانست و بیان کرد: کمترین میزان طلاق در میان معلمان ثبت شده است. در میان پرستاران و کارمندان اداری ۱۰ درصد طلاق وجود دارد.
۳۳ درصد از زنان متاهل روابط نامشروع دارند
قراییمقدم با تاکید بر اینکه «طلاق یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی است»، گفت: طلاق زمینهساز انواع آسیبهای اجتماعی چون فحشا، اعتیاد، نابهسامانی فرزندان و فرار فرزندان از خانه، پیوستن این دختران و پسران به گروههای خلافکاری است. خانواده سلول بنیادی است و اگر این سلول آسیب ببیند همه امور روانشناختی جامعه آسیب میبیند.
او ادامه داد: امروز طلاق بحران اجتماعی است که جامعه را به خطر انداخته است. طلاق آسیب اجتماعی است که سایر آسیبها ازجمله اعتیاد، روابط نادرست، بیبندوباری، افسردگی، بهمریختگی اقتصاد، فرهنگ و سیاست را به دنبال دارد.
این جامعهشناس درباره تاثیر طلاق در اقتصاد کشور بیان کرد: آسیبهای اقتصادی طلاق غیرقابل انکار است، زیرا اقتصاد جامعه به اقتصاد خانواده وابستگی دارد و زمانی که واحد خانواده وجود داشته باشد اقتصاد شکل میگیرد.
او با بیان اینکه «طلاق در ابعاد فرهنگی نیز تاثیر مخربی دارد»، گفت: زمانی که فرزند در واحد خانواده حضور نداشته باشد تربیتش به درستی انجام نمیشود و تک سرپرستی فرزندان را تکبُعدی بار میآورد. انتقال میراث فرهنگی، ارزشها و هنجارهای فرهنگی، شخصیت مناسب در پروسه زندگی فرزند با یکی از والدین صورت نمیگیرد.
قراییمقدم طلاق را عامل آسیب روحی و روانی اعضای خانواده دانست و اظهار کرد: سلامت روحی و روانی فرزندان و زوج پس از طلاق آسیب فروانی میبیند. زمانی که زنی پس از طلاق به تنهایی زندگی کند بخاطر مناسبات اجتماعی سلامت روانی و روحیاش دچار مشکل و حتی اختلال خواهد شد. مرد نیز پس از طلاق آسیب روانی میبیند و آسیب پس از طلاق تنها به زنان محدود نمیشود.
این جامعهشناس با بیان اینکه تاثیر روانی طلاق بر جوانان مجرد غیرقابل انکار است. گفت: طلاق در جامعه ترس از ازدواج را ایجاد میکند. این امر باعث کاهش ازدواج در دورهای کوتاه مدت و میانمدت خواهد شد. درواقع یکی از مولفههای مهم در کاهش آمار ازدواج، تاثیر سو آمار طلاق بر جوانان است. در سال گذشته از ۶۰۰ هزار ازدواج و ۱۷۵ هزار طلاق ثبت شد. چنین عددی جوانان را نسبت به ازدواج سرد میکند.
او سیاستگذاران و حاکمیت را یکی از عوامل اوج گرفتن طلاق دانست و گفت: آمار بالای طلاق در جامعه ناشی از مشکلات نظام سیاسی است. این بدان معناست که حاکمیت نتوانسته است امکانات ازدواج سالم از نظر آموزش و امکانات را در جامعه فراهم کند. من از سال ۵۶ تاکنون درباره مسئله طلاق پژوهش میکنم. سالها پیش موج فزاینده طلاق در ایران را گوشزد کرده بودم چنان چه ۲۲ سال پیش در مجله سازمان برنامه منتشر شد.
قرائی مقدم ادامه داد: بیش از ۳۰ سال پیش اعلام کردم که اگر ۴ سال اول زندگی با آرامش بگذرد طلاق کاهش پیدا میکند و زوج به دریای آرامش میرسد. مجلات انگلیسی همین نظر با با همین عنوان دریای آرامش مطرح کردند. اما تاکنون کاری در این حوزه انجام نشده است.