اسماعیل گرامی مقدم، سخنگوی حزب اعتماد ملی در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، دربارهی پیشنهاد برخی اصولگرایان به ریاست جمهوری یک نظامی ، نوشت:
با وقوع انقلاب اسلامی، مردم ایران از نظامهای دیکتاتوری مطلق عبور کردند و نظامی را بر پا کردند که ارکان آن با رای مستقیم و یا غیر مستقیم انتخاب میشوند و طی چهل سال گذشته که کشور مراحلی و دورههایی را از سر گذرانده است اعم از دورهی جنگ، دورهی سازندگی، دورهی اصلاحات، دورهی شعارهای پوپولیستی و عدالت محور و دورهی اعتدالیون، حتی در دورهی جنگ هم رییس جمهور کشور نظامی نبوده است.
پس از دوران سازندگی نظامیان هم به اتکاء سوابق ارزشمندشان در چندین دورهی متوالی با برجستهترین شخصیتهای خود یعنی محسن رضایی و محمد باقر قالیباف خود را در معرض رای مردم قرار دادند و در هر دورهی مورد استقبال مردم قرار نگرفتند در حقیقت مردم به رییس جمهور نظامی «نه» گفتند.
میتوان ادعا کرد که سابقهی تاریخی چهل سال گذشتهی ایران به دلیل آگاهی مردم نهاد ریاست جمهوری را بدون نظامیان میخواهند و هیچ گونه پیش زمینههایی و مقدماتی هم برای یک چنیین احتمالی وجود ندارد.
همین که زمزمه شود رییس جمهور نظامی شود، ضمیر خودآگاه ملت ایران کودتا را متصور میشود، شبیه سازی میکند و الگوهای شکل گیری نظامهای دیکتاتوری را با نظامیان لازم و ملزوم یکدیگر میدانند و در ادامهی شکل گیری هر دولت نظامی که دیکتاتوری را به ارمغان میآورد.
مردم ایران را باید به دلیل نه گفتن به نظامیان در کسوت رییس جمهور ستود و این رویکرد آگاهانهی ملت را باید در عبرت گیری از نظامهای متداول با رؤسای جمهور نظامی که مبدل به دیکتاتوری شده است دانست.
مردم ایران با نظامیها قهر نیستند و آنها را هنگامی که در جایگاه اصلی خود ضامن امنیت کشور میدانند محترم شمرده و محبوب قلبها میشوند ولی به دلیل اینکه رییس جمهور نمیتواند دیپلمات اقتصاد دان و یا سیاست مدار خوبی باشد و کارکرد نظامیان در دو قالب فرمانبری و فرماندهی تعریف میشود نه تنها نمیتواند رییس جمهور مناسبی بلکه به دلیل همین دو ویژگی و سابقهی تاریخی دولت و حکومت را میتواند به سمت و سوی دیکتاتوری سوق دهد.
در هر کشوری یک نظامی رییس جمهور شده پشتش یک کودتا بوده است و سپس با لعاب رأی مردم آثار کودتا را کمرنگ کردهاند ولی اساس روی کار آمدن رؤسای جمهور نظامی در دنیا بر پایهی کودتا شکل گرفته و خروجی آن جز دیکتاوری چیز دیگری نبوده است.
ممکن است کشور نظامی شود ولی رییس جمهور نظامی نمیشود؛ ما در دوران جنگ که کشور گرفتار بحرانهای اقتصادی و انزوای بین المللی و حکومت نو پا بود هرگز ضرورت وجود یک نظامی در مسند ریاست جمهوری احساس نشد و هرگز رهبر فقید جمهوری اسلا می نه تنها حاضر نشد کشور را بطور کامل نظامی کند حتی نظامیان را از ورود به سیاست منع کرد. حالا هم تصور نمیشود از مسیر رأی مردم یک نظامی رییس جمهور شود.
گمان نمیرود روحانیون که هم جزو مردم هستند هم قدرتمندترین نهاد یعنی رهبری را در اختیار دارند شرایط را برای به قدرت رساندن نظامیان در قوه مجریه فراهم کنند چرا که روحانیون و رهبری به هر دلیلی از مسیر رای مردم عدول نخواهند کرد و از دستاوردهای خروجی رییس جمهور نظامی که دیکتاتوری حاصل شود سخت بیمناکند.