با مطالعه مطالب ایراد شده در خطبههای نماز جمعه طی دو دهه اخیر و بهخصوص در هشت سال گذشته، به موضوع مهمی دست مییابیم و آن موضوع این است که ائمه جمعه در بیان مطالب خود، به تبعات و حواشی اظهارات خود توجهی نمیکنند و یا تعمداً میخواهند که توجهی نکنند. بررسیها نشان میدهد بخشی از معضلات مرتبط با امنیت ملی، خواسته یا ناخواسته از تریبون نماز جمعه نشات میگیرد و کشور را درگیر در بحرانهای غیر ضرور و آسیبزا میکند.
هنگامیکه خطبههای ایراد شده توسط حجتالاسلام سید احمد خاتمی در دوران پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ را بررسی میکنیم درمییابیم که بخش بزرگی از تداوم وقایع ناگوار و عدم ایجاد اجماع در میان نیروهای انقلاب و افزایش دلخوریها در بین مردم، ناشی از همین خطبهها بوده است. خطبههایی که معترضین را فتنهگر دانسته و خواستار اشد مجازات برای آنان بوده است، خطبههایی که بهمحض حصول آرامش نسبی در کشور، ایراد شده و همانند جرقهای مجدد برای ایجاد شعله تفرقه و چنددستگی، عمل کرده است، و خطبههایی که با نادیده انگاشتن معترضین و یکسویه رفتن به قاضی، تمامی اتهامات را متوجه مردمی میکند که نگران سرنوشت کشور خویش و قانون برآمده از اراده مردم هستند.
هرچقدر خطبه معروف مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی، کوشید وحدت را در کشور باز آفریند و روش مسالمتآمیز در برخورد با نگرانیهای طرفین را پیشه سازد و از گذشت و همکاری برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی سخن بگوید، خطبههای سید احمد خاتمی در مسیر افزایش فاصله قلبها و محکوم نمودن یکسویه مردم و وحدتشکنی گام برداشت؛ بهنحویکه پس از ایراد هر خطبه توسط وی، جمعیتی که با تلاشهای فراوان، به سمتوسوی آرامش حرکت میکرد، بار دیگر برافروخته میشد و حرکات اعتراضی خود را از سر میگرفت.
نگاهی گذرا به خطبههای آیتالله جنتی نیز مؤید این فرضیه است که بخشی از معضلات ایجاد شده برای امنیت ملی کشور، ناشی از اظهارات وی در نماز جمعه است. با قطعیت میتوان گفت دور جدید روابط خصمانه فیمابین ایران و عربستان سعودی، از زمانی آغاز شد که آیتالله جنتی در خطبههای نماز جمعه، ضمن تبریک مرگ پادشاه عربستان، جایگاه اخروی او را «دَرَک»(جهنم) عنوان کرد. سخنانی که موجب شد واکنشهای شدیدی توسط همسایگان و بهویژه اعراب نسبت به دولت جمهوری اسلامی صورت پذیرد و این اظهارات، محکوم شود. همین اظهارات، آغازین روزهای روابط خصمانه را نوید داد. البته از این قبیل سخنانی که مُضر به حال امنیت ملی هستند از دبیر شورای نگهبان، بهوفور یافت میشود.
البته ائمه جمعه دیگری نیز هستند که با سخنان خود، امنیت ملی را هدف قرار دادهاند که بهطور نمونه، میتوان از حجتالاسلام علم الهدی امامجمعه مشهد نام برد که ید طولایی در ارائه نظرات دولت ستیز و مردمگریز دارد و بارها و بارها، سخنانی بر زبان رانده است که تبعات آن، دامنگیر نظام اسلامیشده است.
اما در جدیدترین اقدام علیه امنیت ملی، حجتالاسلام صدیقی امامجمعه موقت تهران در خطبههای نماز جمعه، معترضین هفتههای اخیر را با لفظ زننده «آشغال» خطاب کرد و گفت: «مردم از حکومت حمایت میکنند و صاحبش هستند و هرکجا احساس خطر کنند، سینه سپر و انقلاب را قدمبهقدم تصفیه کرده و آشغالها را میبرند.»
به نظر میرسد حضرت آقای صدیقی و امثالهم، در دنیای دیگری سیر میکنند، دنیایی که فقط چشم دیدن عدهای معدود را در فضایی غیرحقیقی دارد و نمیتواند حقیقت جامعه و رخدادهای درونی آن را ببیند. درست است که در قضایای اخیر، برخی نیز سوءاستفاده کرده و موجب وارد آمدن خسارات جانی و مالی به مردم شدند، اما نباید حواشی را بهجای واقعیت ماجرا مشاهده کرد و نباید مردم معترض را نادیده انگاشت و آنان را چنین هتاکانه مورد خطاب قرار داد.
هرچه مسئولان نظام کوشیدند با رفتاری مسالمتآمیز و با بینشی خیرخواهانه به وقایع اخیر بنگرند، ناگهان خطیب جمعه تهران از جایگاهی که برآمده از اراده مردم است و از بیتالمال ارتزاق میکند، برخواسته و معترضین که بخش عمده آنان، مردم شریف و بیبضاعتی هستند و با مشکلات فراوانی دستوپنجه نرم میکنند را «آشغال» خطاب میکند. آیا اگر آتش در حال خاموشی با این سخنان، دوباره شعلهور شود آنگاه امثال صدیقیها پاسخگو خواهند بود؟
تا چه زمانی باید نمازهای جمعه، جزیرههای خودمختاری باشند که هر چه خواستند بر زبان جاری کنند، به هر شکلی که اراده کردند با مسئولان دولتی و دیگر مدیران، سخن بگویند، و به هر نحوی که صلاح دانستند به امنیت ملی، ضربه بزنند؟ آیا زمان بازبینی سیاستها فرا نرسیده است؟