صادق زیباکلام (استاد دانشگاه) با بیان اینکه صداوسیما از دلایل بروز نارضایتیهای اخیر در جامعه شده است، گفت: من البته نمیخواهم ابعاد فشارهای اقتصادی، بیکاری، تورم، گرانی، فساد ناهنجاری و سرخوردگیهای سیاسی و اجتماعی را دستکم بگیرم اما معتقدم صداوسیما در سالهای گذشته بهجای اینکه به مسئولان و نظام کمک کند و دردها و مشکلات و ضعفها و ناکامیها را منعکس کند، متاسفانه بلندگوی یک جناح تندرو شده است؛ جناحی که بسیاری از مشکلاتی که الان به وجود آمده، در نتیجه سیاستهای این جریان تندرو بوده است.
او خاطرنشان کرد: صداوسیما متاسفانه بهجای اینکه واقعیتها را بازگو کند فقط و فقط به چند دستگیها دامن میزند. الان ما وارد هشتمین سال از حوادث انتخابات ۸۸ شدهایم و هشت سال از آن دوره میگذرد اما در این هشت سال از اینکه هشت دقیقه صداوسیما به کسانی که اعتراض کرده بودند و جلوی اعتراضشان هم گرفته شد و سپس تحت عنوان فتنهگر به حبس افتادند؛ فرصت حرف زدن نداد درعوض در این هشت سال هرچه دلش خواسته علیه یک عده منتقد ناراضی، به عنوان فتنهگر گفته است. خودش بریده، خودش دوخته و خودش پوشیده است و هرچه دلش خواسته در این هشت سال تحت عنوان فتنه و فتنهگر و حماسه ۹ دی و غیره گفته است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: اگر صداوسیما در این هشت سال؛ تنها سالی یک دفعه برای مخالفان و به قول خود صداوسیما فتنهگران هم زمان قائل میشد و در این ۳۶۵ روز و هشت سال آزگاری که به آنها حمله کرده، میگفت من به ازای هر یک سالی که هرچه دلم خواست علیه شما گفتم یک دقیقه به شما فرصت میدهم شاهد بسیاری از این خشم و نارضایتی نبودیم. صداوسیما امروز باید هشت دقیقه فرصت میداد تا کسانی که فتنهگر خطاب میشوند میآمدند و میگفتند ما خواستهمان در خرداد ۸۸ چه بود اما دریغ از اینکه هشت ثانیه بیاید و از تریبونی که هزینهاش را مردم میدهند در اختیار مردم بگذارد.
زیباکلام گفت: نهایتاً صداوسیما تمام تلاشش را به کار میبرد که بگوید این اعتراضهای روزهای اخیر علیه روحانی و علیه گرانی و سیاست غلط دولت بود. متاسفانه صداوسیما مثل کبک سرش را در برف فرو برده است و نمیخواهد واقعیتها را ببیند. او ادامه داد: الان من مطمئنم اگر شما برنامههای صداوسیما را ظرف ۴۸ ساعت آینده رصد کنید دو وجه بارز را در آن میبینید یکی تکرار همان کلیشههای هشت سال گذشته در مورد فتنهگران و دیگری اینکه بله مردم ناراضی و ناراحت هستند و سعی میکنند که مشکلات را به گردن آقای روحانی بریزند. همانطور که در هشت سال گذشته صداوسیما از دیدن واقعیتها فرار کرده متاسفانه امروز هم از دیدن واقعیتها فرار میکند.
پادزهر وارونهنمایی
صادق زیباکلام همچنین در یادداشتی نوشت: امروز با وجود دستاوردهای روشن در حوزههای مختلف، کسی نمیتواند انکار کند که در فضای سیاسی، فرهنگی و بویژه اقتصادی مشکلاتی در کشور وجود ندارد. از جمله، گرانی برخی اقلام مصرفی مردم واقعیتی ملموس است. اما سؤال کلیدی اینجاست که مسبب این معضلات کیست؟ مانند همه وقایع ۵ سال گذشته، مخالفان دولت روحانی این روزها هم تلاش میکنند از آب گلآلود ماهی بگیرند. به عبارت دیگر، آنان میخواهند همه این نابسامانیها را که حداقل در سیاستهای اجرایی غلط دو دهه گذشته ریشه دارد، صرفاً به پای دولت یازدهم و عملکرد ۶ ماهه این دولت بنویسند.
برخی از تندروها، حتی یک گام به جلو گذاشته و از تجمع مردم در برخی شهرها به عنوان حرکت اعتراضی علیه دولت استقبال هم کردند. اما واقعیت این است که با وجود کاستیها و کمبودهای جدی؛ نکته کلیدی این است که نمیتوان فقط دولت روحانی را روی صندلی اتهام نشاند و بابت مشکلات مورد بازخواست قرار داد. میراث به جای مانده برای روحانی و نقش سایر قوا و نهادهای کشور در شکلگیری چالشها یا حل نشدن، یا به تأخیر افتادن مهار مشکلات، رخدادهایی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت. نشانهها هم حاکی از آن است که مردم و طیف زیادی از منتقدان وضعیت موجود هم به این ارزیابی واقعبینانه باور دارند و دولت روحانی را یگانه متهم وضعیت کشور نمیدانند.
سوای این نکته؛ باید صدای منتقدان را شنید. اکنون، به جای تمرکز تمام توان برای یافتن مقصر یا نشانه رفتن انگشت اتهام به سمت دولت یا هر نهاد دیگری، شایسته است ضمن بررسی نقطه نظرات قانونی و منطقی منتقدان، برای رفع دغدغههای بجای مردم برنامهریزی شود. به عنوان نخستین گام، هنگام بررسی بودجه ۹۷ همان گونه که بارها دولت تأکید کرده، باید جنبههای مردمی این لایحه، از جمله حوزههای مرتبط با اشتغال، حمایت از اقشار کم درآمد پررنگتر شده و در صورت نیاز بودجه سایر بخشها تعدیل شود.
باید همه ما و از جمله مسئولان بپذیرند که مشکلات پیش رو؛ سترگ است و برای عبور از ابرچالشهای باید مردم را در جریان اهمیت این مشکلات قرار داد تا افکار عمومی به «اقناع» برسند و سپس از آنان انتظار داشت که هزینه تحمل دشواریها برای رسیدن به «فردای بهتر» خود و فرزندانشان را بپذیرند. روشنگری عمومی همچنین از تأثیرگذاری تبلیغات مخرب انحرافی و وارونهنماییهای اقتصادی نیز پیشگیری میکند. بنابراین، ارتباط نزدیکتر با افکار عمومی؛ اولویت دادن به پاسخگویی شفاف و صریح، تشریح برنامهها، ابهام زدایی از ذهن مردم و تعامل تنگاتنگ با بدنه کارشناسی کشور باید بیش از پیش تقویت شود تا میدان مانور سوء استفاده سیاسی از مشکلات اقتصادی محدودتر شده و راه عبور از این چالشهای بزرگ هموارتر شود