۱ – به اذعان بسیاری کارشناسان، دولت بیمار است. اما این بیماری قطعا خلق الساعه نبوده و حاصل دو دولت اخیر یا حتی حاصل به گفته طرفداران دولت، ناکارآمدی دولت «پایداریچیها» هم نیست و بیشتر حاصل ناتوانی اکثر دولتهای گذشته است که امروز به رئیسجمهور روحانی، ارث رسیده؛ یا به قولی دست پرورده همکاری همه دولت های در گذشته است. بیماریای که حاصل فساد اداری و رانتی، ناکارا بودن نظام اداری، حمایت مدیران فاسد (به مدد وجود نیروهای باندی متعهد به همان مدیران فاسد) اقتصاد ورشکسته دولتی و این روزها ناآرامی های محیط زیستی بیش از پیش، تن رنجور ایران را آزرده میکند.
از سویی، این روزها که به مدد توانمندی «جواد ظریف» و سیاستگذاری درست «حسن روحانی» در عرصه دیپلماسی برون مرزی، در سطح بینالملل با تنشهای کمتری نسبت به گذشته – علیالخصوص نسبت به دولتهای نهم و دهم- روبهرو هستیم. خلاء حاصل از همین کاهش تنشهای بینالمللی، دوربین توجه مردمی را به سمت داخل چرخانده و درخواست رفاه بیشتر و برخورد با فسادهای گسترده را از جمله دغدغههای به حق داخلی مردم تبدیل کرده است.
۲ – وجود شبکههای اجتماعی از مهمترین ابزارهای پر نشاط شدن انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری، امروز تبدیل شدهاند به ابزار حق طلبی مردم کوچه و بازار و آنانی که به روحانی رای داده اند؛ امروز مردم به آسانی خواستههای خود را مطرح کرده و به دنبال دریافت حقوق خود هستند. در کنار این مطالبات به حق مردمی، سوگیریهای خاصی در پررنگ شدن بعضی مسایل و خواستهای مردمی و تبدیل خواستها به معضلهای بزرگ دیده میشود؛ برای مثال این روزها در شبکههای اجتماعی و از زبان «شیخ اصلاحات» با هشتگ دسیسه، نقلهایی ویژه میشود که خود این، نمونهای از سمتدهیِ تفکر مردم به سوی نارضایتی از عملکرد اصلاح طلبان شده است. از سویی دیگر، در بسیاری از پستهایی که این روزها در شبکههای اجتماعی دیده میشود، سعی میشود چنین القا شود که منظور از«دسیسه گران» در کلام رئیس دوران اصلاحات، مردمی هستند که مطالبات خود را در این شبکهها فریاد میزنند تا مردم را در مقابل اصلاحطلبان قرار دهند؛ همه اینها درحالی است که نظر شیخ اصلاحات چیزی جز همین جریانسازان منحرف کننده واقعیت به جعلیات در افکار مردم نبوده و نیست.
۳ – روحانی خواه ناخواه با رای این مردم و به اعتبار فراخوان اصلاحطلبان برای بار دوم بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زده است. اما آقای روحانی باید به یاد داشته باشد که بخشی از این آرای به صندوق ریخته شده، تنها برای حمایت حزبی نبوده و بسیاری از خواستها و مطالبات مردمی، لبیک گفتن رئیسجمهور به این خواستها در شعارهای انتخاباتی بوده است که به شکل برگه رای در صندوق ریخته شده؛ پس روحانی می بایست از این مطالبات به سادگی عبور نکرده و به چنین مطالباتی رسیدگی نماید؛ و اگر در حال حاضر مشغول رسیدگی به مطالبات است گزارش این اقدامات را روز به روز منتشر نماید، تا تنشهای حاصل از احساس ناکامی را در میان افراد جامعه کاهش دهد. به نظر می رسد لیست کردن این نیازها، اولویتبندی این موارد و ارائه راهکارها از ساده ترین و اثربخشترین کارهایی میتواند باشد که بیانگر توجه دولت به خواستهای مردم خواهد بود. اما اعضای محترم هیات دولت «تدبیر و امید» از این نکته نباید غافل بمانند که مردم در چند ماه اخیر به شدت به امید نیاز دارند. پس دولت با یک یا دو مصوبه بزرگ، تاثیرگذار و واقعی که مطالبات عمده مردم است، میتواند امید را به این جامعه برگرداند و به بقیه مطالبات ریز و درشت با شتابی کمتر رسیدگی کند. شاید یکی از مهمترین این مطالبات تاثیرگذار، وضعیت زیستمحیطی و مواردی از این دست باشد! مردم منتظر خبرهای خوب و بزرگند تا امیدوار شوند.