اصولگرایان امروز به دو دسته تقسیم شدند، منتظران و مدعیان. منتظران کسانی هستند که دورانی مدیریت صحنه جریان سیاسی را به عهده داشتند اما بعد از دوم خرداد ۷۶ و شکست های متعدد جناح راست ابتدا در عرصه اداره امور شریک پیدا کردند و سپس محترمانه حذف شدند، امروز درصدند تا دوباره برگردند و کرسی مدیریت خود را از نواصولگراها پس بگیرند. مدعیان نیز کسانی هستند که از سال ۹۲ تا کنون با بهره مندی از کارتل های رسانه ای پرسر و صدا سکاندار تام الاختیار جریان اصولگرا بودند، اما مدل های سیاست ورزی آنها یکی پس از دیگری با شکست مواجه شد اما نه پاسخگو هستند و نه می خواهند پا پس بکشند. امروز آنها می دانند اعتبار اصولگرایی موجودی لازم را برای اکت سیاسی ندارد بنابراین برای آنکه هزینه نپردازند رو به اقدامات چریکی آوردند تا روحانی دوره دوم ریاست جمهوری خود را آغاز نکرده از پای در آید و تسلیم شود. بر همین اساس با پرویز کاظمی به گفتگو نشستیم. او معتقد است این اقدامات چریکی بیش از هرچیز عاملان را به خطر حذف شدن از عرصه سیاسی نزدیک تر می کند.
مشروح گفتگوی نامه نیوز با پرویز کاظمی را در ادامه بخوانید؛
****
اصولگرایان بعد از انتخابات ریاست جمهوری رویه توجیه شکست را پیش گرفتند و از آرای حلال و حرام یا سفید و سیاه سخن گفتند اما در هفته های اخیر به نظر می رسد رویکرد سیاسی خود را در قبال آقای روحانی پیروز انتخابات عوض کردند و به اقدامات چریکی و ایذایی در عرصه سیاسی کشور علیه رئیس جمهور مستقر رو آوردند. روز قدس علیه آقای روحانی شعار داده می شود اما بلافاصله شاهد هستیم کسانی که در طول ۴ سال گذشته برای افشارگری پشت پرده های دولت یازدهم از یکدیگر سبقت می گرفتند، می آیند آن اتفاق را محکوم می کنند یا شعری را به مداح جوانی می دهند تا از تریبون نمازجمعه و نماز عیدفطر با حرارت بخواند بعد می گویند ما نبودیم و از محتوای شعر اطلاع نداشتیم، به عبارت روشن تر اصولگرایان می خواهند با تحرکات چریکی-ایذایی ضرباتی را به دولت آقای روحانی و شخص او وارد سازند اما مسئولیتی را هم به گردن نگیرند حال آنکه تا پیش از این با شخصیت های مطرح خود اقدام به افشاگری می کردند و مسئولیت افشاگری ها را هم برعهده می گرفتند، شما این تغییر رویه اصولگرایان را چه طور ارزیابی می کنید؟
هم اکنون اصولگرایی سلیقه های مختلفی دارد، یعنی وقتی نام اصولگرایان آورده می شود معلوم نیست می خواهیم درباره چه طیفی صحبت کنیم. پایداری، موتلفه، دلواپسان و حتی برخی کسانی که در لیست امید قرار می گیرند داعیه اصولگرایی دارند. مولوی می گوید «آفتاب آمد دلیل آفتاب» یعنی وقتی آفتاب است نیازی به استدلال آوردن برای وجود آفتاب نیست. در مناظرات انتخابات همه حرف ها را در نقد آقای روحانی زدند گفتند او سوءاستفاده می کند و دروغ می گوید اما با همه این وجود ۲۴ میلیون نفر به آقای روحانی رأی دادند. شورای نگهبان هم صحت نتیجه انتخابات را تأیید کرد. معنایش آن است که مردم این نوع روش و تفکر را قبول کردند و پذیرفتند.
رهبر انقلاب نیز روز عید فطر تعریف روشنی از آتش به اختیار ارائه کردند فرمودند «مردم باید برای ارتقای کیفیت کارهای فرهنگی و تعالی فکری خودشان احساس مسئولیت کنند ولی اقدامات شان نباید ناقض قانون باشد». بنابراین اصولگرایان در حال انجام یک اشتباه استراتژیک هستند نمی خواهند واقعیت ها را ببینند. این هم از آن اشتباهاتی است که دارند ادامه می دهند. بهتر است در عوض این کار به آسیب شناسی رفتار خود بپردازند، نقاط ضعف شان را برطرف و نقاط قوت شان را تقویت کنند. اصولگرایان یکی دو سال نیست که به این وضعیت دچار شدند تقریبا ۱۰ سالی می شود که برنامه ها و سیاست ورزی های اصولگرایی دیگر مورد پسند مردم قرار نمی گیرد. اگر می خواهند در عرصه سیاسی کشور فعالیت کنند این راه و روشش نیست چون دارند برعکس عمل می کنند. کسانی که با پرچم اصولگرایی رفتارهای نابخردانه و ناپسند می کنند بدانند که نخست دارند به خودشان لطمه و آسیب می زنند.
آیا در عرصه سیاسی کشور اساسا می شود حرکت چریکی و ایذایی داشت؟
خیر، معتقدم عاملان این کارها دارند خودشان را از بین می برند. در واقع با این کار خودزنی می کنند. الان مردم به فضای مجازی آنقدر دسترسی دارند که واقعیت ها را می دانند. همان آقایی که آمد در نمازجمعه و نماز عیدفطر آن اشعار را گفت بلافاصله عکس دستبوسی او از آقای علم الهدی و عکسش در کنار آقای احمدی نژاد بیرون آمد وقتی اینها کنار هم قرار می گیرد نتیجه ای جز تضعیف عامل این اقدام نتیجه دیگر ندارد.
اگر تا چندی پیش اصولگرایان می آمدند در نقد دولت حرفی می زدند، آقای روحانی می توانست جواب دهد و اقدامات اصولگرایان در آن حوزه ها را به رخ شان بکشد اما وقتی حرکت های سیاسی ایذایی شود دیگر مرجع اقدام پنهان می ماند اما گویا شما معتقدید خیر، می شود مرجع اقدام چریکی در حوزه سیاسی را ردیابی کرد؟
بله، همان کسانی که روز قدس آن اقدام ها را انجام دادند، به راحتی توسط نیروهای امنیتی و انتظامی قابل شناسایی هستند. انتقاد با تمسخر و توهین کاملا متفاوت است. هیچ کسی حق توهین و اهانت به رئیس جمهور را ندارد و قوه قضائیه باید با این اقدام برخورد جدی کند که دیگر کسی به خودش اجازه ندهد مقامات کشور را تمسخر کند.
آقای علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی را در حرم حضرت معصومه (س) با مُهر و کفش زدند در حالیکه برادر او رئیس قوه قضائیه بود. بعد از ۲ سال وقتی از او درباره مجازات عاملان آن حادثه پرسیدند گفت «اگر شما خبردارید ما هم خبرداریم».
قوه قضائیه باید طبق قانون با اهانت کنندگان و توهین کنندگان برخورد کند شناسایی و دستگیری این افراد هم امکان پذیر است. ثانیا رفتارهای توهینی، در واقع اهانت به ۲۴ میلیون ایرانی، دموکراسی و مقامات کشور است. چنین کسانی کاملا از صحنه سیاسی کشور در حال حذف شدن هستند و هرچه از این اقدامات انجام دهند روند حذف شان سریعتر می شود.
در واقع منظورتان اصولگرایان تندرو و کسانی است که بی محابا به دولت آقای روحانی حمله می کنند؟
بله. نقد آزاد است حتی اگر تند باشد. اتفاقا جبهه مقابل و منتقد بودن باعث می شود مسئولان با دقت بیشتری با مسائل برخورد کنند اما کسانی که رفتار سبُک سیاسی پیش بگیرند هم در جامعه حذف می شوند و هم اینکه هیچ گاه با واقعیت ها مواجه نخواهند شد. اینکه دائم در یک اتاق در بسته بنشینند از خودشان تعریف و تمجید کنند تغییری در وضعیت شان حاصل نمی شود مهم آن است که ببینند بیرون درباره آنها چه می گویند چون با این اتفاق است که می توانند متوجه ایرادات و اشکالات شان بشوند.
به نظر شما آقای روحانی بلد است که با حرکت های چریکی و ایذایی علیه خودش برخورد و آن اقدامات را خنثی کند؟
فقط خود آقای روحانی نیست. در دولت یازدهم خیلی مسائل را خود آقای روحانی صحبت می کرد. تیم دولت و رسانه ای رئیس جمهور باید آنقدر قوی باشد که آنها نیز باید به میدان بیایند. به نظرم تیم دولت و مشاوران رسانه ای رئیس جمهور در مقابل این طیف از اصولگرایان که عاملان این اقدامات هستند اینقدر بد عمل کردند که مردم خودشان دارند به همدیگر اطلاع رسانی می کنند. اگر آقای روحانی می خواهد در این قضیه موفق باشد باید تیم رسانه ای و مدیران اجرایی خوب و قدری داشته باشد که در حوزه عملکردی و اطلاع رسانی خوب کار کنند.