محمدرضا باهنر که هم رییس جبهه پیروان خط امام و رهبری و هم نایب رییس مجلس نهم است از چهرههای معقول و معتدل اصولگرا محسوب میشود به همین دلیل تاکید دارد که باید مراقب بود که مجلس دهم به دست تندروها نیفتد.
او رقابت اصلی در انتخابات پیش رو را میان اصلاحطلبان و اصولگرایان میداند و میگوید که جریان اعتدال هم در این عرصه حتما نقش خواهد داشت.
وی همچنین ناطقنوری را علیرغم برخی نظرات از ظرفیتهای اصولگرایی میداند که البته هنوز این جریان نتوانسته او را قانع کنند که به میدان انتخابات پا بگذارد.
مشروح گفتوگوی تفصیلی خبرنگار پارلمانی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) با محمدرضا باهنر را در زیر میخوانید .
ایسنا: به عنوان اولین سوال با توجه به در پیش بودن دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و همچنین مجلس خبرگان، فضای سیاسی کشور و حضور جریانات مختلف را در این عرصه چه طور ارزیابی میکنید؟
باهنر: در پایان سال جاری دو انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان به صورت همزمان برگزار میشود و دلیل آن هم این است که انتخابات در کشور ما یک مقوله جدی به شمار میرود و به همین دلیل همه مردم به این حس رسیدهاند که نتیجه انتخابات در سرنوشت و زندگیشان اثر میگذارد؛ بنابراین هر انتخابی که در کشور ما اتفاق میافتد دو سه ماه قبل و بعد از آن معمولا تحت تاثیر انتخابات است.
البته این اتفاقات هزینه زیادی را در برداشته است که بر همین اساس چند سال قبل در مجمع تشخیص مصلحت نظام پیشنهادی با عنوان سیاست کلی به مقام معظم رهبری ارائه شد که از چهار انتخابات ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان و شوراهای اسلامی شهر و روستا که به صورت ملی در کشور برگزار میشود، دو به دو با هم همزمان باشند که از این طریق هزینهها نیز کمتر شود.
از این رو در دوره گذشته انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهرو روستا با هم برگزار شد و در پایان سال جاری هم انتخابات مجلس و مجلس خبرگان با یکدیگر برگزار خواهند شد.
ایسنا: معایب تقارن برگزاری این دو انتخابات چیست؟
باهنر: باید به این نکته توجه داشت که این تقارن برگزاری انتخابات علی رغم منافع زیادی که به دنبال داشته اما یک اشکال نیز به وجود آورده و آن این است که این امکان وجود دارد که هرکدام از این انتخاباتها تحت تاثیر دیگری قرار گیرد.
کما اینکه در انتخابات گذشته به نظر میرسد انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا بیشتر تحت الشعاع انتخابات ریاست جمهوری بود و فعالان سیاسی آن اندازه که میبایست دقت و هماهنگی داشته باشند، نتوانستند آن کار را انجام دهند، بنابراین باید تا حدودی فعالان سیاسی مواظب باشند که در آینده این اتفاق نیفتد.
ایسنا: اهمیت مجلس خبرگان را با توجه به همزمانی آن با انتخابات مجلس تا چه اندازه میدانید؟
باهنر: مساله از این نظر حائز اهمیت است که انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی دو ساختار کاملا متفاوت و دو وظیفه متفاوت دارند، انتخابات مجلس بیشتر در زندگی مردم احساس میشود، اما خبرگان یک وظیفه ویژه دیگری را دارد، به تعبیر امام (ره) مجلس خبرگان پشتوانه ولایت فقیه است و ولایت فقیه پشتوانه وحدت، انسجام و اقتدار ملی میباشد. طبیعی است که باید تا حدودی فعالان سیاسی دقت کنند که خدای نکرده انتخابات خبرگان تحت الشعاع انتخابات مجلس قرار نگیرد و هرکدام اهمیت ویژه خودشان را داشته باشند.
ایسنا: حضور جریانات مختلف در انتخابات مجلس را چطور میبینید؟
باهنر: در انتخابات مجلس احساسمان این است که در این دوره جریانات مختلف سیاسی فعال خواهند بود، اعم از جریان اصولگرا، اصلاح طلب و اعتدال، البته ما هم استقبال میکنیم زیرا معتقدیم که هرچه حضور فعالان سیاسی پررنگتر باشد، حضور حداکثری بیشتر خواهد بود و نتیجه انتخابات مطلوبتر است.
البته کسانی که میخواهند در فضای انتخاباتی فعالیت کنند، طبیعی است که باید چارچوبهای قانون اساسی و قوانین موضوعه کشور و فرآیند انتخابات را پذیرفته و قبول کنند؛ زیرا همه ما وظیفهای داریم؛ یعنی این مساله مخصوص یک گروه خاصی نیست؛ چه اصولگرا، چه اصلاح طلب و چه جریان معتدل باید در چارچوب قوانین موضوعه کشور فعالیت داشته باشند، بر این مبنا از این که همه در انتخابات شرکت کنند استقبال میکنیم.
ایسنا: اشاره کردید که به طور کلی جریانات اصولگرا، اصلاحطلب و اعتدال در عرصه انتخابات حضور خواهند داشت، فکر میکنید در هر کدام از این جریانات چه کسانی سرلیست خواهند بود و اینها چطور میتوانند در این زمینه عرضه اندام کنند؟
باهنر: فکر نمیکنم سرلیستی آن قدر اهمیت داشته باشد، زیرا در کشور حدود ۲۰۵ حوزه انتخابیه وجود دارد که از این تعداد حدود ۱۷۵ حوزه تک نفره است و در این حوزهها سرلیستی معنا ندارد. ممکن است ۱۰ یا ۱۵ نفر کاندیدا شوند که هرکدام برای خودشان برنامههایی داشته باشند و در این عرصه فعالیت کنند، اما در تهران و چند کلانشهر کشور مانند مشهد، تبریز، اصفهان، اهواز و . . . که بیش از ۴ نماینده دارند، ممکن است در آنها سرلیستی مطرح شود که البته بیشتر ساختارهای لیستها مطرح است.
به عنوان نمونه دکتر لاریجانی که بالاخره سَرِ یک جریان سیاسی است چون در قم کاندیدا است، بنابراین دیگر سَرِ لیست نیست، اما در تهران ممکن است از سایر اصولگرایان سرلیست باشند، لذا اگر ایشان در تهران کاندیدا بود قاعدتا یکی از سرلیستهای قوی بود.
ایسنا: جریان اصلاح طلبی و اعتدال چطور در عرصه انتخابات پیش رو حضور خواهند داشت؟
باهنر: در فضای کلی به نظر میرسد در جریانات سیاسی اصلاح طلبی بیشتر دکتر عارف خودشان را در معرض انتخاب قرار دادند و دیگرانی هم هستند که هنوز خیلی اسمشان مطرح نشده است.
واژه اعتدال هم که از آن نام بردم بر این اساس است که بالاخره دولت مدعی است و ادعا دارد که جریان اعتدال را رهبری میکند اما خود دولت نمیتواند وارد بحث انتخابات شود و این غیرقانونی است، چرا که دولت بالقوه حق ندارد وارد انتخابات شود، اما افراد و شخصیتهایی در دولت هستند که از رییس جمهور گرفته تا دیگران که میتوانند حزب داشته باشند و فعالیت سیاسی کرده و جریانات سیاسی را رهبری کنند.
تا به امروز که بنده دنبال کردهام هنوز دولت یک ظرفیت سیاسی تشکیلاتی تعریف شدهای را عرضه نکرده است، البته احزاب کوچک و بزرگی مانند حزب اعتدال و توسعه یا کارگزاران سازندگی وجود دارند اما اینها نماینده دولت نیستند و تفکر دولت را نمایندگی نمیکنند لذا هنوز چنین ظرفیتی به وجود نیاوردهاند و اگر بتوانند این ظرفیت را ایجاد کنند یا عَلَمی را بلند کنند میتوانند یک جریانی به نام اعتدال داشته باشند.
اما عموما رقابت بین دو جریان اصلاح طلبی و اصولگرایی خواهد بود که فکر میکنم این دفعه انتخابات خوب، پرشور وهیجانی را داشته باشیم.
ایسنا: در حال حاضر اصلاح طلبان نیز فعالیتهای انتخاباتی خود را آغاز کردهاند، شما جایی گفته بودید که اصولگرایان باید نوعی همپوشانی داشته باشند که اصلاحطلبان نتوانند به مجلس وارد شوند، این گونه اظهار نظر چه مفهومی دارد؟
باهنر: متاسفانه بعضی رسانههای اصلاح طلب از صحبت بنده برداشت درستی نداشتند. من بارها و بارها گفتهام، الان هم میگویم که از حضور اصلاحطلبان استقبال میکنیم؛ البته همانهایی که چارچوب قانون اساسی و. . . را قبول دارند.
اما این را هم گفته بودم که باید تلاش کنیم مجلس دست اصلاح طلبان نیفتد. این تلاش، تلاش حزبی است و طبیعی هم میباشد، آنها هم تلاش میکنند تا مجلس دست اصولگراها نیفتد و این یعنی رقابت. لذا تعبیر و تفسیر کردن این که اینها نمیخواهند راه بدهند یا نمیخواهند در انتخابات حضور داشته باشند تعبیر درستی نیست.
ما استقبال میکنیم از حضور جریانات، چه این که جریان اصولگرایی کاندیدا دارد، جریان اصلاح طلبی هم کاندیدا خواهد داشت و در این عرصه رقابت خواهیم کرد. آنها تلاش میکنند ما اکثریت نباشیم ما هم تلاش میکنیم آنها اکثریت نباشند، در واقع این موضوع مشی و حق هر حزبی است که با رقیبش رقابت کند و الاّ اگر ما بگوییم رقبای ما خوش آمدند، تشریف بیاورند و مجلس را بگیرند که این دیگر فعالیت سیاسی نیست.
ایسنا: تاکیدتان بر این قضیه برای چیست؟ مگر نه این است که چهرههای اصیل و سنتی اصولگرا همچنان بر این اعتقادند که همه جریانات باید در مجلس نماینده داشته باشند؟
باهنر: نه، اصلا مشی بنده عوض نشده، اتفاقا آن زمانی هم که اصلاح طلبان بی رمق بودند یا در دورههای گذشته به این عرصه ورود نمیکردند، در مصاحبههای من بارها و بارها تکرار شده که از فعالیت آنها استقبال میکنم. یعنی ما چون یک فعال سیاسی هستیم اتفاقا دوست داریم که رقیب پرقدرت داشته باشیم اما رقیب پر قدرت نه اینکه آن آمد ما کنار بکشیم و آنها برنده شوند بلکه با آنها رقابت میکنیم و قطعا به دنبال این هستیم که اکثریت دست اصولگرایان باشد، میخواهم بگویم نه تنها حق هر حزب است بلکه ساختار حزب و تشکیلات یعنی همین.
به عنوان مثال یک تیم فوتبال اگر با هم رقابت میکنند طبیعی است که یک تیم فوتبال مقتدر علاقهمند است با تیمی مشابه خود مسابقه دهد نه اینکه مسابقه را ببازد، ما هم علاقهمند هستیم که با تیم قدرتمند اصلاح طلبی رقابت کنیم البته برنده هم شویم و آنها هم طبیعی است که این گونه نظر داشته باشند، لذا از اصلاح طلبان هم نمیتوانیم توقع داشته باشیم که شما وارد انتخابات شوید اما برنده نشوید و بگذارید که ما ببریم. این که نمیشود. بحث بنده هم همین بود.
این تعبیر که استدلال کردند رقبای ما حذف شوند، نه هرگز چنین حرفی وجود ندارد زیرا ما در رقابت تلاش میکنیم که خودمان رأی بیاوریم و این حق طبیعی ما است.
ایسنا: شما در صحبتهای خود اشاره کردید که اگر دکتر لاریجانی در تهران بود سرلیست یک جریان قرار میگرفت، با توجه به این که چندی پیش برخی صحبت از تشکیل حزبی به ریاست ایشان میکردند، نظر شما در این باره چیست؟
باهنر: یک سری دوستان آقای لاریجانی مطرح کردند که حزبی را به نام رهروان ولایت راه اندازی کنند یعنی به نام همان فراکسیونی که در مجلس وجود دارد. من با کلیت قضیه کاملا موافقم که حزبی تشکیل شود تا بتواند مقداری جریان اصولگرایی را رهبری کند اما از نظر کارشناسی و تاکتیکی معتقد بودم و الان هم هستم که فراکسیون مجلس نمیتواند حزب راه اندازی کند اما حزب میتواند فراکسیون مجلس را تشکیل دهد.
اصولا مجلس در کشور ما شناور است اگر دقت داشته باشیم در این ۹ دوره مجلس که پشت سر گذاشتهایم به طور متوسط عمر نمایندگی در کشور ما یک و نیم دوره است یعنی هنوز متوسط اینکه یک نفر بخواهد نماینده شود، به دو دوره نرسیده است. لذا عموما نمایندهها میآیند و میروند و این چنین نمایندههایی نمیتوانند یک حزب تشکیل دهند اما یک حزب میتواند بیرون از مجلس تشکیل شود که گاهی درمجلس هم این امکان وجود دارد اقلیت یا اکثریت و یا افراد قدرتمند از آنها حضور داشته باشند. در هر صورت آنهایی که میخواستند حزب راه اندازی کنند تا الان اقدام عملیاتی نکردند و فکر هم نمیکنم اگر بخواهند عملیاتی کنند به این دوره از انتخابات برسد.
اما جریانی به نام جریان رهروان ولایت وجود دارد که مشی آن هم در مجلس نهم کاملا مشخص بوده و اینها بیشتر به ذهنیت و مدیریت لاریجانی نزدیک هستند و طبیعی است که یک جریان جدی و قوی در انتخابات بوده و حضور خواهند داشت. البته ما تصورمان این است که این مجموعه یکی از جریانات قدرتمند و جریان کلی اصولگرایی خواهد بود یعنی اینها یک جریان جدای از اصولگرایی نیستند و جزو ظرفیتهای اصولگرایی به شمار میروند که امیدواریم بتوانیم با آنها همکاری و هماهنگی داشته باشیم.
ایسنا: وظیفه معتدلین جریانات اصولگرایان برای به حاشیه راندن تندروها چیست؟ با توجه به این که تندرویهایی را در همین مجلس نهم شاهد بودیم؟
باهنر: در هر صورت یک نظر کلی دارم و اینکه احزاب و جریانهای سیاسی که روی کار میآیند و دولت یا مجلس را در دست میگیرند، توصیه کلی بنده به آنها این است که اصولا تندروی و افراط در کشور پیش برنده نیست و نمیتواند کارهای کشور را سامان دهد. یعنی نظریات باید تا حدودی معتدل باشد تا کارها در بخشهای مختلف اعم از سیاست، اقتصاد، روابط بین الملل و . . . پیشرفت کند.
فرقی نمیکند چه اصلاح طلبان و چه اصولگرایان تا به حال نشان دادهاند زمانی که جریانات تند آنها قدرت را در دست گرفتند ممکن است ۴ تا خدمت هم داشته باشند اما از طرف دیگر اشکال و گرفتاریهای زیادتری به وجود خواهند آورد.
بنابراین توصیهام به رقبایمان و به اصلاح طلبان این است که اگر به قدرت رسیدند کار را دست تندروها و رادیکالها ندهند. زیرا در جریان حوادث سال ۸۸ دیدیم که چه هزینه سنگینی به خاطر خودخواهیها، خود محوریها و هنجارشکنیها به کشور و مملکت وارد شد.
در آن طرف هم جریانات انحراف داشتند مصیبتها و گرفتاریهایی را به وجود میآوردند، اما این که مثلا در مجلس یا از نظر حاکمیتی بگوییم تندروها حق حضور در انتخابات ندارند نه این گونه نیست آنها هم بالاخره شهروند کشور هستند و مشی و فکر متعلق به خود را دارند و میتوانند وارد عرصه انتخابات میشود البته چارچوب قانون اساسی و قوانین موضوعه کشور هم باید رعایت کنند.
به هر حال، فارغ از آن نمیتوانیم بگوییم فلانی چون تندرو است در انتخابات نباید شرکت کند، ممکن است کاندیدا شود و رأی هم بیاورد. اما در کلان و کلیت مجلس معتقدم که به دست تندروها نباید بیفتد، فرقی هم نمیکند چند تندرو افراطی اصلاح طلب و یا چه افراطی اصولگرا باشد.
ایسنا: در مقطعی شاهد بودیم علیرغم وجود جریانات معتدل، تندروها توانستند عرصه را بدست گرفته و عرض اندام کنند در این موضوع آیا میشود انتقاداتی هم متوجه معتدلین کرد؟
باهنر: آن مدیریتی که یک جریان باید داشته باشد و تلاش کند که افراطیگری حاکم نشود، معنا و مفهومش این نیست که اصولگراها باید دو گروه شوند یک دسته تندروها و دسته دیگر معتدلین و بعد بخواهند با یکدیگر رقابت کنند طبیعی است که در این صورت جریان سوم که اصلاحطلب است برنده میشود.
البته اصلاحطلبان نیز نباید دو گروه تندرو و معتدل شوند زیرا ممکن است در اقلیت قرار گیرند و این از نظر تاکتیکی درست نیست.
بنابراین، مهم مدیریت کردن است، یعنی اینکه گفته شود در مجلس دهم هیچ افراطیای چه اصلاح طلب و چه اصولگرا نباید در این عرصه حضور داشته باشند، حرف غیر عملیاتی است حتما تعدادی ورود میکنند که این مشی را دارند اما مهم این است که چه طور مدیریت شوند.
برخی در مجلس نهم تصورشان این بوده که تعدادی تندرو مجلس را اداره میکنند در حالی که اینگونه نبوده است. اگر زمانی مجلس دست تندروها بود، همین مجلس نهم، شاید تا به حال دهها استیضاح انجام داده بود در حالی که دو یا سه استیضاح داشت که آن هم طبیعی است. حالا اگر زمانی فرض کنیم وزیری استیضاح شد نباید بگویند این مجلس دست تندروها افتاده است در واقع اگر اعتدال در مجلس حاکم نبود آن موقع معلوم میشد که چرا اتفاقات غیر میمون و غیرمبارکی میافتاد.
ایسنا: پس معتقدید که اگر در خیلی جاها مدیریت درستتری وجود داشت شاهد برخی اتفاقات نبودیم؟
باهنر: من در این موضوعات صفر و صدی نیستم، بهعنوان مثال در مجلس نهم وزیر علوم استیضاح شد بنده در این زمینه ابتدا موافق نبودم حتی ۶ ماه طول کشید خیلی سعی کردیم که استیضاح کنندگان با وزیر به یک نقطه تفاهم برسند اما نشد، زمان نزدیک به استیضاح من هم طرفدار استیضاح شدم و به وزیر علوم رأی ندادم. در نتیجه نمیتوان گفت چنین اتفاقاتی نباید رخ دهد و یا توقع داشت که مجلسی تشکیل شود که اصولا استیضاح نکند، چرا که امکان پذیر نیست وزیری که از مجلس رأی اعتماد میگیرد باید بتواند آن را حفظ کند.
ایسنا: برخی شخصیتهای نظام اخیرا تاکید میکنند که یاران انقلاب باید زیادتر و عمیقتر شوند، فکر میکنید در شرایط فعلی چه دلیلی دارد که به این موضوع تاکید میشود؟
باهنر: مجلس باید به ارزشهای انقلاب، خط امام(ره) و رهنمودهای رهبری مقید و متعهد و وفادار باشد، اگر خدای نکرده مجلسی داشته باشیم که نخواهد وحدت را حفظ کند و به دنبال هنجارشکنی باشد، یاد و خاطره مجلس ششم به ذهنمان میآید و هزینههایی که آن موقع اتفاق افتاد.
مشی همه ما این است که وفاداران به نظام جمهوری اسلامی ایران باید به مجلس بروند و این جایگاهی مهم، حساس و تاثیرگذار در مسیر آینده انقلاب است که به گفته امام (ره)، نباید بگذاریم انقلاب به دست نااهلان بیفتد.
ایسنا: اخیرا برخی چهرههای سیاسی بر ضرورت حضور برخی چهرههای شاخص جریانات و به نوعی ریش سفیدان به فضای انتخابات تاکید میکنند، مثلا بحث دعوت از آقای ناطق نوری به میان آمده، فکر میکنید چه ضرورتی احساس شده که برخی دلسوزان و مسئولین نظام میگویند که در این شرایط باید چهرههای امتحان پس داده وارد عرصه شوند؟
باهنر: این افراد که گفته میشود ظرفیتهای انقلاب هستند، باید تلاش کنیم که امیدوار باشند و احساس تکلیف کنند که در صحنهها حضور یابند، بهعنوان نمونه بارها و بارها از آقای ناطق نوری خواستهایم که بیایند و فعال باشند. ایشان هم دلایلی برای خودشان دارند که البته بعضا از این دلایل ما قانع نمیشویم و قبول نداریم، اما ایشان میگویند که احساس وظیفه و تکلیف شرعی نمیکنند که بیایند، حتی نامزدی ایشان برای انتخابات مطرح بود که رسما اعلام کردند که نمیخواهند ورود کنند.
اما من باز هم تاکید کرده و میکنم، ظرفیتهایی مثل ناطق نوری اگر چه نمیخواهند کاندیدا شوند، اما اگر بیایند و در جریانات سیاسی فعال شوند بسیار مفید است؛ گرچه برخی تصورشان این است که اگر آقای ناطق نوری به این عرصه وارد شود ممکن است در جریان اصلاحطلبی فعال شود اما من به هیچ وجه این تحلیل را قبول ندارم.
ایسنا: یعنی شما آقای ناطقنوری را فردی کاملا اصولگرا میدانید؟
باهنر: آقای ناطق نوری ظرفیت اصولگرایی است، اگر هم در میدان بیایند حتما ظرفیت در ظرفیت اصولگرایی کار میکنند، اما این که بتوانیم ایشان را قانع کنیم که حضور داشته و فعال باشند متاسفانه هنوز نتوانستیم ایشان را قانع کنیم.
ایسنا: از نظر شما چهرههای دیگری هستند که بتوانند با ورود به عرصه انتخابات نقش لیدر را بازی کنند؟
باهنر: به هر حال جامعه روحانیت مبارز محوریت کار را به دست گرفته است و درصدد است که شورای هماهنگی نیروهای اصولگرا را تشکیل دهند، ما هم اعلام حمایت کردهایم، بنده بهعنوان عضو جبهه پیروان خط امام(ره) و رهبری و دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین اعلام میکنم که ما حتما چتر و سایه جامعه روحانیت مبارز را قبول داریم که بیایند ومحوریت کار را به دست گیرند.
ایسنا: نقش جامعه مدرسین حوزه علمیه قم چطور است؟
باهنر: جامعه مدرسین معمولا در انتخابات خبرگان فعال است و تصمیمشان این است که در انتخابات مجلس خصوصا به صورت مصداقی وارد نشوند.
البته با آنها صحبتهایی هم شده است، اما معتقدند که حداکثر اگر بخواهند وارد مصادیق شوند برای انتخابات قم خواهد بود و استدلاشان این است که در سراسر کشور شعبه و دفتری ندارند، لذا مصلحت نمیدانند وارد مصادیق انتخابات شوند ما هم قبول داریم.
ایسنا: با توجه به تاکیداتی که برای باز بودن فضای انتخابات میشود، چه توصیهای به شورای نگهبان دارید؟
باهنر: شورای نگهبان ضامن و حافظ اسلامیت و جمهوریت نظام است، در انتخابات هم صلاحیت افراد را بررسی میکند و هم صحت انتخابات را. بعضیها فکر میکنند شورای نگهبان به اصطلاح مامور اسلامیت نظام و صلاحیت نمایندههاست، در حالی که اینگونه نیست و باید هم صلاحیت نمایندگان و هم آراء مردم را حفظ کند.
به تعبیر مقام معظم رهبری، آراء مردم امانت الهی است و نباید کسی در اینها خیانت کند و اگر بخواهد خیانت شود باید شورای نگهبان با گوش، چشم و دستِ بازی که دارد اینها را حفاظت کند.
اما اینکه من به شورای نگهبان چه توصیهای دارم، خب ما خودمان هم بخواهیم کاندیدا شویم، وظیفه تایید صلاحیت بر عهده شورای نگهبان است، باید مواظبت کنیم که انشاءالله خدای نکرده اگر صلاحیت داشتیم این صلاحیت ضایع نشود و از بین نرود.
اما شورای نگهبان آنچه که میگوید ما هم قبول داریم یعنی اینکه جریان فتنه در کشور ما خط قرمز است و حق هم همین است زیرا حوادثی که در سال ۸۸ رخ داد هزینه برای کشور کم نداشت، بنابراین آنها که ساختار نظام را قبول ندارند و دنبال ساختارشکنی هستند طبیعی است که نمیتوانند در ساختارهای نظام قرار بگیرند.
البته لازم است توضیح دهم که هیچ حکومتی در دنیا وجود ندارد که اجازه دهد یک عده حتی با رأی مردم در قدرت قرار گرفته و ساختار حکومت را تهدید کنند.
بهعنوان مثال در کشور فرانسه که همه آن را کشوری دموکراتیک میشناسند در قانون اساسی آن آمده است که نظام فرانسه لائیک است و با هیچ روش دموکراتیکی قابل تغییر نیست؛ لذا حتی اگر فرض کنیم ۹۰ درصد مردم فرانسه بگویند که نظام لائیک نمیخواهند با توجه به قانون اساسیشان نمیتوانند نظام را تغییر دهند یا باید انقلاب کنند یا جنگ.
در نتیجه اگر کسانی تصور داشته باشند که در نظام جمهوری اسلامی میشود با رأی مردم در مراکز قدرت نفوذ کرد و برای تغییر تلاش کرد این حرف خیلی ساده لوحانهای است و در هیچ جای دنیا این طور چیزی نیست.
بنابراین در رابطه با مساله صلاحیتها باید اعتقاد و تعهد کاندیداها به کلیت نظام جمهوری اسلامی ایران ثابت شود و این طبیعی است و البته شورای نگهبان میتواند با سعه صدر با مساله برخورد کند.
ایسنا: چطور میشود مجلس متخصص داشته باشیم، آیا صرف فوق لیسانس داشتن به معنی متخصص بودن است؟ تخصص گرایی و تجربه گرایی را چطور میشود لحاظ کرد؟
باهنر: بحث این است که با ساختاری که حکومتمان دارد و مردم سالاری دینی که برای داخل کشور و هم برای نسل معاصر دنیا عرضه کردیم، یک پروژه بسیار خوب و موفق بوده است. معتقدم مردم سالاری دینی با وجود چند حزب قدرتمند میتواند کامل شود.
اکنون انتخاباتی که در کشور انجام میشود جریانها و جبههها با هم رقابت میکنند، اما احزابی قدرتمندی نیستند که با یکدیگر رقابت کنند؛ لذا افراد این جریانات نیز شناور خواهند بود. فرض کنید فردی با حمایت یک جریان به مجلس راه پیدا میکند اما وقتی وارد مجلس شد دیگر کاری به جریان ندارد و برای خودش مشی، موضع و رفتاری را اتخاذ میکند.
البته برخی معتقدند که این یعنی استقلال نماینده در حالی که این استقلال به این معنا و مفهوم معنایی ندارد که نمایندهای بخواهد مستقل باشد. اما چرا؟ برای این که فرق کار اجرایی و قوه مقننه این است که در کار اجرایی کسی که تجربه و سابقه دارد مشخص است آن فرد میتواند در وزارتخانهای مشغول به کار شود که وظیفهاش هم مشخص است.
اما یک نماینده که وارد مجلس میشود در تمامی مسائل مملکت میتواند اظهارنظر کند و تصمیم بگیرد و یا قانون تصویب کند. یعنی قدرتی که مجلس در قانون اساسی دارد یک قدرت بینظیری است؛ بنابراین نماینده در هر امری میتواند قانون گذاری کند و حتی بسیاری از تصمیمات مهم مملکت در مجلس باید گرفته شود مثل قانون بودجه، برنامههای توسعهای و رأی اعتماد به وزرا و . . .، در نتیجه اگر فرض کنیم که یک متخصص بسیار خوبی در رشته پزشکی نماینده شود این درست است که تخصص در رشته پزشکی در مجلس استفاده میشود، اما همین نماینده مکلف است به مسایل سیاسی، فرهنگی و . . . رأی دهد و البته رأی ندادن هم نوعی رای دادن است؛ یعنی طرف یا رأی منفی میدهد یا رأی مثبت. بنابراین یک نماینده در مجلس نمیتواند بگوید بی نیاز است از یک مجموعه بزرگ تشیکلاتی و باید کار تخصصی کند.
از طرف دیگر چون احزاب قدرتمند نیستند فرض کنیم در مجلس به ۲۰ نفر اقتصاددان قدرتمند نیاز داریم اما چون یک مرکز واحد برای کاندیداتوری این افراد در کشور تصمیمگیری نمیکند، گاهی اوقات به جای ۲۰ نفر اقتصاددان، پنج نفر وجود دارد و گاهی نیز بیشتر از حد نیاز، در واقع هیچ مدیریتی در کلان نمیشود.
این که میگویند به دنبال آدمهای مجرب و متخصص برویم، این مساله در زمان انتخابات معمولا خیلی اتفاق نمیافتد، چرا؟ بهعنوان نمونه در یک منطقه یک معلم خوش سابقه با رأی مردم وارد مجلس شود، اما در مجلس باید در اقتصاد، بودجه، سیاست خارجی رأی دهد و حتی اگر برجام به مجلس آمد باید نظر دهد. اینجاست که میبینیم یک حزب چقدر میتواند مفید باشد.
ایسنا: ضرورت بیطرفی رسانهها در امور سیاسی کشور تا چه اندازه دیده میشود، به ویژه رسانه ملی که نه تنها باید خود را درگیر دعواهای سیاسی نکند بلکه به تلطیف فضا کمک کند؟
باهنر: رسانه ملی باید بازگو کننده سیاستهای نظام و منعکس کننده افکار عمومی کشور البته در چارچوب قانون اساسی باشد. بنابراین باید در فعالیتهای حزبی حتما رسانه ملی بیطرف باشد. و این مخصوص رسانه ملی هم نیست دولت، مجمع تشخیص مصلحت نظام و قوه قضائیه هم نباید این کار را کنند.
البته افراد دولت سیاسی هستند، ممکن است حزب هم داشته باشند اشکالی ندارد. اما دولت نباید در انتخابات طرفدار یک جریان و یک جناح باشد.
اما در مورد رسانهها چون احزاب قدرتمند در کشور نداریم بسیاری از رسانههای ما عملا عملکرد حزبی دارند. البته یکسری رسانههای ملی هستند مثل ایرنا، ایران، همشهری، کیهان و اطلاعات هستند که وصل به بیتالمال و نظام هستند اینها هم نمیتوانند برای افراد تلبیغ کنند.
در این میان، خبرگزاریها و سایتهایی وجود دارند که خصوصی هستند و تاسیس شدهاند که کار حزبی کنند که اصولا درست نیست. اما آنهایی که وصل به نظام هستند و مالکشان نظام جمهوری اسلامی ایران است که رسانه ملی اکمل آنها است اینها حتما باید در جریانات انتخاباتی وارد مباحث حزبی نشوند.
گفتوگو از خبرنگار پارلمانی ایسنا: فاطمه خوشنیت