محمد توکلی – حالا بعد از گذشت سه سال از انتخاب مردم در سال ۹۲ زمان خوبی است برای سنجش عملکرد حسن روحانی و دولتش در حوزهی سیاست خارجی، داخلی و فرهنگی؛ که در این متن گذرا به هر سه حوزه پرداخته شده است.
الف) سیاست خارجی
سیاست خارجی دولت روحانی به مذاکرات هستهای و برجام گره خورده است و اتفاقا یکی از دلایل رای مردم به او امیدشان برای حل پروندهی هستهای بود. امیدی که خوشبختانه ناامید نشد و تبدیل به درخشانترین نقطهی کارنامه روحانی شد اما در این حوزه هم لازم است که رییسجمهور با مردم صریح باشند به این معنا که به مردم بگویند که ایدهی دولتش دربارهی نوع همکاری با قدرتهای جهانی در خصوص مسائل منطقه چیست و آنچه طبق قانون اساسی موظف به اجرایش است کدام است. آنگاه مردم راحتتر قضاوت خواهند کرد که کدام روش بیشتر در راستای منافع ملی است. مثلا این که روحانی و همراهانش این نظر را دارند که میشود در خصوص مسائل منطقه بواسطهی آنکه ایران دست بالا را دارد امتیازهای خوبی از طرفهای مقابل گرفت اما آنچه به آنها ابلاغ میشود ممنوع بودن مذاکره با طرف اصلی ماجراست. یا دربارهی برجام کاملا روشن است که روحانی و تیم همراهش معتقدند که برای بهرهمند شدن از همهی ظرفیتهای برجام و رفع تحریمها نباید در کشور رفتارها و گفتارهای در تضاد با روح برجام که همکاری و تعامل است رخ دهد اما در عمل برخی وقایع خلاف این خواستهی آن هاست. آقای رییسجمهور با مردم صریح باشند و موانع این چنینی بر سر راه دولت را برای مردم بگویند. این عدم صراحت در آینده بیش از همه به ضرر شخص روحانی است.
ب) سیاست داخلی
عملکرد دولتی که قرار بود با تدبیرش امید بیافریند در این حوزه، هم قصهی پر غصهای است و هم ماجرایی غریب. عملکرد وزیر کشورِ اصولگرای دولت روحانی هم برای بخش زیادی از حامیان آقای روحانی قابل تحمل نیست. از این جهت میتوان شرایط پر فشار رحمانی فضلی را درک کرد، آن هم در دولتی که هدفش را جلب رضایت معتدلین دو جناح قرار داده است اما غیر از این موضوع که حاصلش گاه انفعال وزارت کشور شده است موضوع مهمتری هم در سیاست داخلی ایران بعد از وقایع ۸۸ بوجود آمده و آن هم حصر کاندیداهای معترض انتخابات ریاستجمهوری در سال ۸۸ است. از وعدههای روحانی به مردم در انتخابات۹۲ تلاش برای رفع این محدودیتها بود.
خوب است آقای رییسجمهور با مردم صریح باشند و بگویند در این زمینه چه اقداماتی را انجام دادهاند. شاید این صراحت برخی را ناراحت کند اما حداقل فایده اش این است که مردم موافقان و مخالفان رفع حصر را بیش از پیش خواهند شناخت و برچسب انفعال بر پیشانی دولت نمیخورد. آقای روحانی در این سه سال همواره و در پاسخ به موضوع رفع حصر گفته است که برخی مسائل «زمان» میبرد و به «صبر» بیشتری نیاز است، در همین راستا حال یک پرسش جدید از ایشان قابل طرح است: «آیا زمان سه ساله برای این مهم کافی نبود و تا چه زمانی باید به انتظار نشست و صبر پیشه کرد؟» البته توقع صراحت در این موضوع شخصی که مشی رفتاریاش در همهی سالهای سیاستورزیاش مشی نجیبانهای است شاید توقع زیاده از حدی باشد لکن عدم صراحت در این جا هم باز به ضرر خود اوست.
ج) فرهنگی
وزارت ارشاد بعنوان پیشانی عملکرد دولت در این حوزه به معنای واقعی کلمه مجمع الجزایری اداره میشود و نابسامانترین وزارتخانهی دولت روحانی است. از یک سو در این وزارتخانه با عملکرد مثبت و امید آفرین (نسبت به گذشته) ایوبی و مرادخانی و تا حدودی انتظامی روبروییم و از سوی دیگر با نشستهای خبری سخنگوی وزارت ارشاد. نشستهایی که طبیعتا در آن مواضع وزارت مطرح میشود. مواضعی کاملا ناامید کننده که در آن هیچ نشانی از برنامهها و وعدههایی که روحانی با بیانشان از مردم رای گرفته است دیده نمیشود. آقای وزیر هم پاندول وار روزهای زوج به سبک سخنگویش صحبت میکند و روزهای فرد با معاونانش همراه است.
خوب است آقای رییسجمهور با وزیرشان صریح باشند و برای او این موضوع ساده را روشن کنند که برنامهها و وعدههای دولت در این حوزه چیست. این که در این حوزه با سازمانها و نهادهایی موازی، خارج از دولت اما با پول بیت المال روبرو هستیم که بیش از هشتاد درصد بودجههای حوزهی فرهنگ را مصرف میکنند و معمولا هم بیش از آنکه دربارهی عملکردشان توضیح بدهند از عالم و آدم پرسشگر و طلبکارند هم میتواند از موضوعات جذابی باشد که اگر آقای رییسجمهور علاقهای به صراحت داشتند میتوانند با مردم صریحا مطرح کنند.