دولت در اقدامی شایسته دستور بررسی و حذف حقوقهای چند صد ملیونی برخی مدیران بانکها، بیمه ها، شرکتها و سازمانهای دولتی و نیمه دولتی را داد و به دنبال آن معاون اول رئیسجمهور سریعاً مصوبه هیأت وزیران درباره تعیین ضریب حقوق اعضای هیأت علمی دانشگاهها، قضات و شاغلین مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری و. . . را برای اجرا به سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور ابلاغ نمود این اقدام شایسته که در جهت رفع تبعیض اجتماعی بین اقشار مختلف مردم به شمار میرود به حق قابل تقدیر است.
مخالفان (دلواپسان و افراطیون) اما به مانند گذشته در فرار به جلو، نه تنها این اقدام دولت را مثبت به حساب نیاوردند بلکه آن را به حربهای برای مقابله سیاسی با رقیب پیروز تبدیل نمودند. اقلیت شکستخورده، ظاهراً فراموش کردهاند که چه کسانی پایه گذار حقوقهای این چنینی بودهاند و روال دولت گذشته در ولنگاری مالی و برداشتهای بیحد و حصر غیر قانونی از بیت المال را از یاد برده اند. البته شاید کاسبان تحریم و حامیان اختلاسهای چند ده هزار میلیارد تومانی سخاوت گسترده دولت قبل در برابر امثال بابک زنجانی، محمدرضا رحیمی معاون اول احمدی نژاد، خاوری مدیر عامل پیشین بانک ملی و صدها مورد کوچک و بزرگ دیگر را مصلحتاً فراموش کرده باشند! ولی قطع به یقین قشر متوسط و ضعیف کشور که به سبب حیف و میل بیت المال در ۸ سال ریاست جمهوری صاحب هاله نور به خاک سیاه نشستند آلزایمر سیاسی ندارند که آن روزهای سخت را به این زودیها از خاطر ببرند.
روزنامه آقای مهرداد بذرپاش و همچنین کیهاننشینان اکنون طوری رفتار میکنند که گویی حقوق دویست ملیونی چند مدیر (که البته بسیار ناحق میباشد) از اختلاسهای فوقالعاده کلان تاریخ ایران (موسوم به غارت ۸ ساله) که در زمان دولت محبوبشان رخ داد بیشتر است! یادمان نمیرود که آن دولت نه تنها در برابر غارت خزانه هیچ اقدامی ننمود بلکه با پنهانکاری به نوعی مشوق این اختلاسهای چند ده هزار میلیارد تومانی هم بود و این در تضاد با رویه دولت حاضر در برابر افشای حقوق دویست ملیونی چند مدیر است. گرچه این تبعیض حقوقی حاصل قوانین مصوب در مجلس و دولت به اصطلاح پاکدست گذشته بود ولی این بار نه تنها لاپوشانی صورت نگرفت بلکه سریعاً با این ظلم آشکار برخوردی قاطع صورت گرفت تا جایی که حتی مسیرهای قانونی این درآمدهای ناحق به هدف انسداد همیشگی مورد بررسی قرار گرفت.
البته حیف و میل بیت المال در دولت قبل به اختلاسها محدود نمیشد. معجزه هزاره سوم با حاتم بخشی به کشورهای درشت و کوچک دیگر از جمله جیبوتی، جزایر کومور، ونزوئلا، السالوادر، بورکینافاسو و. . . . از شرق آسیا گرفته تا جنوب آفریقا و آمریکا، به ویژه کشورهای لاتین تبار را مرهون مدیریت جهانی خود ساخته بود. احمدینژاد در حالی با سخاوتی شگفتانگیز به دولتهای کمونیست آمریکای جنوبی کمک میکرد که ملت مسلمان ایران به اعتراف وزیر بهداشتِ همان دولت حتی از داروهای ابتدایی محروم بودند. چه پدرها که به دلیل قحطی دارو تا آخر عمر فلج شدند و خانوادهای را بیدرآمد رها کردند و حتی سربار فقر آنها نیز شدند تا احمدی نژاد به خیال خودش در برابر دنیا ژست نجات دهنده بگیرد. چه جوانانی که در آغوش مادران خود ذره ذره جان دادند تا امثال بابکها بتوانند اتومبیلهای لوکس چند ده میلیاردی وارد کنند. احمدی نژاد با آن درآمد افسانهای نفت متأسفانه آنچنان اطرافیان و مدیران خود را در غارت بیت المال آزاد گذاشت که عطش بهره بردن از این شکار حرام هنوز در دل و جان برخی مدیران وجود دارد. اکنون اما امید است با اقدام مجلس دهم و دولت، قانوناً راه هرگونه تضییع بیت المال بسته و بستهتر شود.