تکرار میکنیم، باید شوخی احمدینژاد را جدی بگیرید! این طیفی که امروز بر سر یک صندلی به جان هم افتادهاند، نمیدانند که قطعات پازلی را میچینند که سرانجام چهره احمدینژاد یا تفکر احمدینژادی از آن نمایان می شود.گویی در این ملک سنت سیاسی است که شهد هر کامیابی دیری نمی پاید و اجزای پیروزی خود اسباب نفاق و شکست میشوند. نهضت مشروطه که نخستین حرکت آزادیخواهانه و عدالتطلبانه ملل مشرق شد، هنوز طفلی نوباوه بود که نزاع های میان سرانش آغاز شد و بالای دار رفتن شیخ فضل ا… نوری، ترور
آیت ا… بهبهانی، خانهنشینی ستارخان و باقر خان و سرانجام، برآمدن رضاخان چکمه پوش از میان نزاع فرجام مشروطه شدیا در نهضت ملی شدن صنعت نفت، مظهر آرزوها و بغض فروخورده یک ملت در برابر سرنیزه کودتاچیان سرخم میکند و مساعی یک نسل برای آزادی و استقلال فنا میشود.حال پس از سالها شاید روزگار نسلی که در انتخابات ۷اسفند نقشآفرینی کرد و تمام پیش بینی ها را برهم زد، این گونه رقم بخورد.
منازعات بعد از ائتلاف!
مدتی از پیروزی اتحاد اصلاح طلبان و اعتدالیون نگذشته بود که زمزمه ها برای ریاست مجلس آغاز شد. در این بین شاید چهرههای اصلی ائتلاف میلی به منازعات نداشتند ولی برخی نوچههای سیاسیون در راه رسیدن به اهداف خود، هیاهویی بر پا کردند که به عواقب آن نگاهی نمیانداختند.با توجه به وضعیت این روزها بهتر است غیر از مشروطه و دوران مصدق، به عصر حاضر نیز اشاره کنیم شاید حافظه کوتاهمدت برخی به کار آمد و سبب یادآوری آنانی شد که تنها منافع خود را در مقابل میبینند.
تجربه دولت اصلاحات
پس از پیروزیهای خیره کننده اصلاح طلبان در دوم خرداد و انتخابات مجلس ششم، آنان همراهی بدنه اجتماعی با خود را درتمامی انتخاباتها حتمی می دانستند.در انتخابات شورای اول شهر در تهران هم مردم دوباره همین همراهی را با اصلاح طلبان انجام دادند و این شورا آغاز شکستهای بزرگ و پیاپی جریان اصلاح طلبی شد . شورای تماما اصلاح طلب وقت فارغ از دغدغه های مردم و رای دهندگان از آغاز محلی شد برای نزاعها و خود خواهیها و منیتهای بی پایانی که بدنه رای دهندگان و مردم را دچار یأس مقطعی شدیدی کرد. اگر به خاطرات صدیقه وسمقی عضو وقت آن شورا مراجعه شود، میبینیم که دعواها بر سر خواستهای شخصی ،غرور و خودبینی اعضا بوده است.آش آن شورا چنان شور بود که توسط خود دولت اصلاحات منحل شد.
دوران ابتر
حال انتخاب مردم در اسفند ۹۴در واقع رای به تداوم پروژه روحانی –ظریف است که مردم در سال ۹۲ کلید زدند و میخواستند مجلسی بسازند که یار دولت در تفاهم هسته ای و گشاینده در پروژه های اقتصادی دولت باشد.ولی حال مجلس آغاز نشده نزاعها بر سر کرسی ریاست بهشدت بالا گرفته است و گذشت سیاسی هم در طرفین مشاهده نمیشود.با توجه به تعداد نزدیک به هم اصولگرا و اصلاح طلب در مجلس و همین طور نقش سینوسی مستقلین اگر این نزاع و بداخلاقی ها به صحن علنی کشیده شود در تشکیل فراکسیونها هم تاثیرگذار خواهد بود و مواضع نمایندگان را در مقابل یکدیگر رادیکال خواهد کرد. این روند از سوی افراطیون از طریق نزدیکی به هم پیمانان دیروزشان تشدید شده ونوعی قفلشدگی در مجلس ایجاد خواهد شد که همراهی با دولت را ابتر میگذارد.
خطر دلزدگی
این چرخه باطل میتواند به دلزدگی بدنه اجتماعی رایدهنده و سکون و سکوت آنها را در اولین انتخابات پیش رو یعنی انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ منجر شود. این یعنی عقیم ماندن پروژه ای که از سال ۹۲ آغاز شده و یک بازگشت به عقب برای کشور؛ برای ایرانی که از این بازگشت به عقب ها را کم ندیده است.
شکستن اتحاد عقلا
دوران دولت احمدی نژاد باوجود خسران های بی پایانش مزایایی هم برای اهالی سیاست در ایران داشت و برخی صفبندیها را دگرگون کرد.اتحادی که یکسوی آن اصلاحطلبان منتقدی بودند که پس از سال ۸۸ آرام آرام بازگشته بودند و تداوم تفکر احمدی نژاد را خطری برای ایران بیان میکردند.
یک سوی آن آیت ا… هاشمی و نیروهای نزدیک به او که از همان سال ۸۴ خطر احمدی نژاد را حس کرده بودند و سوی دیگر ماجرا اصولگرایان اخلاق گرایی بودندکه برخلاف بسیاری دیگر از اصولگرایان که حمایت از احمدینژاد به هر قیمتی را عین اصولگرایی تفسیر می کردند،دست به انتقاد زده و بر روند حاکم شوریده و به یک صدای واحد درآمدند.اینان عتاب و خطاب اصولگرایان را به جان خریدند و حتی با سنگ و مهر نوازش نیز شدند اما نجات کشور را
ارجح دانستندو از ریاست جمهوری حسن روحانی که گزینه اصلاحطلبان شده بود حمایت کردند و در مقابل اصولگرایی احمدی نژادی ایستادند. حال در این نزاعهای در گرفته کنونی برسر ریاست مجلس تکلیف این گروه چه میشود؟جایی که برخی اعضای فهرست امید و برخی نزدیکان عارف بر ریاست او پافشاری میکنند و اصولگرایان ائتلافی با امید را به بیرون از دور رفاقت میرانند! این وضعیت تنها به نفع جمعی از اصولگرایان است. آنهایی که منتقد دولت بودند و آنان که در این سالها یا بزرگان شان از دنیا رفتهاند یا از اردوگاه شان کوچیده اند از این راه بازگشت استقبال میکنند؛ بازگشتی که میتواند انسجام درون گروهی آنها را بالا ببرد و روحانی را با چالش مواجه کند. این یعنی همان اتفاقی که در تیر ۸۴ افتاد و منیتهای هاشمیها،معینها و مهرعلیزادهها نتیجهای جز احمدینژاد به بار نیاورد.