زمان زیادی به پایان کار مجلس نهم باقی نمانده است. این مجلس در روزهای پایانی قاعدتاً باید سعی کند کار نیمه تمام یا اقدامی نیمه کاره برای آیندگان باقی نماند ولی این روزها وقت مجلس به کار دیگری سپری میشود.
نطق برخی نمایندگان در حکم عقدهگشائی، سمپاشی و ناسزاگوئی در مقیاسی بیحد و مرز است که بداخلاقیهای سیاسی یک جناح و آنهایی که برای ۵میلیون تومان در صف دستبوسی رئیس دولت می ایستادید…گروههای وابسته به آن را در یک تصویر کامل، بازتاب میدهد. روشن است که برخی از این جماعت، چون از ورود به مجلس دهم بازماندهاند و نتوانستهاند نظر مردم را جلب کنند اکنون با فحاشی و اهانت به انتقام گرفتن روی آوردهاند.
به گزارش آفتاب، در این میان کسانی هم هستند که به مجلس آینده راه یافتهاند ولی ماموریت دارند با سیاهنمائی، فضای آینده را تیره و تار جلوه دهند.ایکاش این نمایندگان، عصاره فضائل مردم بودند و چهره بهتری از مجلس را تصویر مینمودند.
مجلس در نظام جمهوری اسلامی، شان و جایگاه و منزلت ویژهای دارد و جای افراد مومن، صالح و مبادی آداب است که با کلام فاخر سخن بگویند و زبانشان بر خلاف شان و منزلت مجلس، جامعه و انقلاب به حرکت در نیاید. خشم خود را مهار کنند با کلام موهن موجبات خشنودی دشمنان و دلگیری یاران و یاوران انقلاب نشوند. زمینهای برای تفرقه و تشتت فراهم نسازند وآب به آسیاب دشمن نریزند.
اما آیا برخی نمایندگان مجلس نهم اینگونه بودند و اینگونه عمل کردند؟ کسی که خود را یک تنه، به جای ملت میگذارد و طوری سخن میگوید که انگار همه مردم در او خلاصه میشوند و به جای ملت همه چیز را به زیر سئوال میبرد، قطعاً دچار عقده خود بزرگبینیشده و خودش هم نمیداند که در زمین دشمن بازی میکند.
مردم با آگاهی و صبر و متانت خود، این طرز فکر و اصحاب آن را طرد کرده و به حاشیه راندهاند. آنها که هنوز هم با علم به خرابکاریها و فضاحتهای آشکار و نهان دولتهای گذشته در آن دوره تاسفبار ۸ ساله هنوز هم با پردهپوشی و فریبکاری و سیاهنمائی سعی دارند بر آنهمه زشتی، پلشتی، ندانمکاری، بیبرنامگی و سوء مدیریت آشکار سرپوش بگذارند، اگر چه در این کار غیرمسئولانه و شرمآور ناتوانند و شکست خوردهاند ولی اگر ذرهای وجدان و صداقت داشتند، بیش از این ادامه نمیدادند و اعتراف میکردند که برخلاف منافع موکلان و به زیان مصالح کشور عمل کردهاند.
مسائل و مصادیق، فراوانند ولی این جماعت اگر بتوانند پاسخ مناسبی فقط برای یک سئوال جامعه ارائه کنند که در اوج درآمدهای کلان نفتی و غیرنفتی کشور در طول آن دوران که کشور شاهد درآمدی بیش از کل تاریخ صادرات نفت ایران بوده، چرا باید آنهمه بیکار باشند؟ نرخ تورم به ۴۸درصد برسد؟ ارزش پول ملی کشور، به یک چهارم برسد؟ نرخ رشد اقتصادی منفی شود؟ آنهمه ثروت ملی غارت شود؟ انضباط اقتصادی دولت و نظام پولی کشور از میان برود که امثال بابک زنجانیها از رمق اقتصاد ملی فربه شوند؟ صندوق ذخیره ارزی یا صندوق توسعه ملی تهی شود؟ اما دولت آن دوران همچنان پاکدستترین دولت تاریخ ایران از زمان مادها معرفی گردد؟ به راستی آنهمه ثروت کجا رفت؟ آنهمه فرصت طلائی چگونه به هدر رفت؟ و چرا هیچکس جوابگو نیست؟ چرا همان نمایندگانی که رای و نظرشان را به ۵ میلیون تومان میفروختند و برای دستبوس آن کسی که برای مجلس حتی در ذیل امور هم شانی قائل نبود، به صف میایستادند، امروز مدعی شدهاند؟
همین بیوزنی و بیاعتباری بعضی از همین آقایان پرادعای امروز مجلس بود که دیروز باعث وهن مجلس و بیاعتباری نظام تقنینی در چشم دولتهای نهم و دهم شد که حتی کلام نافذ امام(ره) را زیر پا گذاشتند که میفرمود مجلس در راس امور است.
این جماعت با آن پرونده سیاه و آن عملکرد حقیرانه در برابر دولتهای نهم و دهم قاعدتاً اگر اندکی برای مردم ارزش و اعتبار و شعور سیاسی قائل میبودند، امروز نبایستی جرئت سر بلند کردن داشته باشند تا چه رسد به اینکه گستاخانه سعی کنند همه چیز به غیر از عملکرد سیاه خود و همفکرانشان در گذشته را به زیر سئوال ببرند.
اگر این جماعت زورشان نرسید و شکست خوردند، نباید عقدههای ناشی از ناکامی و شکست را در جائی دیگر تلافی کنند و بخواهند چهره نامآوران و پیشکسوتان انقلاب را خدشهدار سازند. خوشبختانه مردم نشان دادهاند که سرمایههای انقلاب و نظام و کشور را به درستی میشناسند و به دیدگاهها و رهنمودهای راهگشای آنان باور دارند و برای سمپاشی عناصر حقیری که بخاطر ناکامی طیف سرخوردهشان همه چیز را به زیر سئوال میبرند، حتی پشیزی ارزش و اعتبار قائل نیستند. عمر این مجلس همین روزها به پایان میرسد اما ایکاش مردم از انتخاب دیروز خود در باب مجلس نهم تا این اندازه متاسف نمیبودند که ناچار به تجدیدنظر در ساختار آن باشند و سه چهارم بافت مجلس نهم را کنار بگذارند. این وضعیت موجب میشود که همگان بگویند ایکاش مجلس نهم پایان بهتری داشت.