پژمان پارسی پور – علت اصلی عدم اقبال به آیت الله مصباح یزدی، جنتی، یزدی و آقاتهرانی که همگی از حامیان احمدی نژاد بودند را باید در نوع تفکر آنان نسبت به مردم و رای آنان جست. این تفاوت دو دیدگاه است دیدگاهی که در آن حضرت امام (ره) مردم را ولی نعمت می دانند و تفکر مصباح یزدی که می گویند این اشتباه است که مردم به هر کس که خواستند رای دهند.
شاید بتوان این دوره از انتخابات مجلس خبرگان را دوران پایان عمر سیاسی محمد تقی مصباح یزدی پدر معنوی جبهه “پایداری” و جریان دلواپسان قلمداد کرد.
به گزارش خرداد، آخرین نتایج تایید نشده نشان از آن دارد که آرای مصباح یزدی به قدری پایین بوده که او از راهیابی به خبرگان بازماند. در مقابل، آیت الله هاشمی و حسن روحانی صدرنشین مجلس خبرگان رهبری هستند دو نفری که مصباح بیش ترین صحبت ها را علیه آنان بیان کرده است. رای مردم در انتخابات مجلس خبرگان بیانگر یک نظر عینی و علنی بود: اکثریت رای دهندگان به خط مشی “اعتدالی” رای دادند و خواستار توقف کسانی هستند که تفکری خاص را ترویج می کنند.
رای دهندگان پس از اعلام حمایت رییس دولت اصلاحات از فهرست “امید” و با تمام محدودیت هایی که از سوی رسانه ملی برای اصلاح طلبان اعمال شده و علیرغم رد صلاحیت های شورای نگهبان با رای خود به فهرستی که آیت الله هاشمی در صدر آن قرار داشت نشان دادند که اظهارات مصباح یزدی علیه رییس دولت اصلاحات و جنبش اصلاحات را قبول ندارند.
آیت الله مصباح در سالیان اخیر به طور فعال درباره مسائل سیاسی اظهارنظر کرده است. او پس از انتخابات ۸۸ گفته بود:”دشمنان می خواستند با حذف رکن ولایت فقیه و تضعیف و کمرنگ کردن آن در جهت تضعیف نظام بکوشند. در این جریان برخی افراد نیز آگاهانه و برخی فریب خورده اقدام نمودند”.
او یکی از اصلی ترین حامیان احمدی نژاد بود. مصباح یزدی در اولین دیدار خود با احمدی نژاد پس از انتخاب احمدی نژاد به عنون رییس جمهوری گفته بود:”خدای متعال را شاکریم که زمینۀ انتخاب چنین شخصیتی برای این دورۀ خاص از انقلاب را فراهم کرد و آیندگان به این نتیجه خواهند رسید که انتخاب، مشحون به کرامات و معجزات بود و از این رو توفیق شکر این نعمت را از خداوند خواستاریم. عنایات حضرت ولیعصر(عج) یار ملت ایران بود که به چنین موفقیتی دست یافت و تلقی ما این است که این نفخۀ الهی که در این زمان در جامعۀ ما دمیده شده و آثارش در علاقۀ بیشتر مردم به دین و اندیشههای اسلامی ظهور یافته، مرتبهای از مراتب چیزی است که در زمان پیامبر اسلام(ص) تحقق پیدا کرد و انشاءالله مرتبۀ کاملش در زمان ظهور حضرت ولیعصر(عج) تحقق خواهد یافت”.
او در جلسه دیگری در مرداد سال ۸۸ گفته بود:” رئیسجمهور وقتی از طرف ولیفقیه نصب شد میشود عامل او، و آن پرتو قداستی که او دارد، بر این هم میتابد، وقتی شد رئیسجمهوری اسلامی، حکمش را از رهبر یعنی از جانشین امام دریافت کرد، آن قداست بر این هم میتابد، آنوقت اطاعت رئیسجمهور، اطاعت مجلس و سایر نهادهای قانونی هم میشود اطاعتِ خدا”. علاوه بر مصباح یزدی ایت الله جنتی نیز که او هم در انتخابات اخیر خبرگان در پایین جدول قرار گرفته است در رثای احمدی نژاد در سال ۸۵ گفته بود:” این نامه (نامۀ احمدینژاد به رئیسجمهور آمریکا) فوقالعاده است و عقیده من این است که از الهامات خدا بود… توصیه میکنم این نامه را بچهها همه بخوانند و در مدارس و دانشگاهها خوانده شود و صداوسیما نیز مکرر آن را بخواند… اینگونه حرف زدن، الهام خداوند است”. او در خطبه ای دیگر در سال ۸۶ گفته بود:” مردم با اشک و نذر و نیاز و توسل به خدا در سوم تیر یکی از همقدهای خود را انتخاب کردند. کمک خدا در حادثه، مشهود است. یکی از دوستان نقل میکرد آن زمان سوار تاکسی شده بود و راننده تاکسی گفته بود من میخواهم به آقای احمدینژاد رأی بدهم؛ زیرا مادرم که چند سالی است مرده دیشب به خوابم آمده و گفته به احمدینژاد رأی بده”. “مرتضی آقاتهرانی مشاور اخلاق دولت احمدی نژاد که او نیز همراه با مصباح یزدی در پایین جدول خبرگان قرار دارد در سال ۸۸ درباره احمدی نژاد گفته بود:” این دولت، از زمان مشروطیت تاکنون محبوبترین و بهترین دولت بوده است”.
ایت الله مصباح پیش تر نیز از هر نامزد و فعال سیاسی نیز که حمایت کرده بود آن فرد با کم اقبالی نزد مردم مواجه شده بود. از جمله در جلسات خود با نمایندگان دوره نهم مجلس شورای اسلامی که عضو جبهه پایداری بودند از سعید جلیلی و باقری لنکرانی به عنوان بهترین گزینه ها برای در دست گرفتن ریاست دولت نهم مجلس شورای اسلامی سخن گفته بود که نشان از مخالفتش با عملکرد علی لاریجانی رییس اصولگرای مجلس نهم بود. انتخابات کنونی اما نشان داد که اصولگرایان میانه رو از جمله لاریجانی با اتخاذ استراتژی صحیح حمایت از برجام و موضع دولت روحانی توانستند خود را با موضع اکثریت رای دهندگان هماهنگ کنند. مصباح یزدی در حمایت از نامزدی کامران باقری لنکرانی برای نامزدی یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تا جایی پیش رفت که گفت:”بینی و بین الله شهادت می دهم که روی زمین و زیر این آسمان کسی اصلح تر از آقای لنکرانی نمی شناسم حتی یک مورد خلاف شرع و خلاف قانون از او مشاهده نشده و امیدوارم که این شهادت برگ زرینی در کارنامه ۸۰ ساله م باشد”. او گفته بود که این نظر نتیجه فکرش تا هفت ساله او بوده است. با این حال، میزان حمایت از باقری لنکرانی به قدری ناچیز بود و او در میان اصولگرایان به حدی فاقد پایگاه بود که خود از نامزدی درست قبل از احراز صلاحیت ریاست جمهوری کناره گیری کرد. گزینه بعدی آیت الله مصباح یعنی سعید جلیلی نیز علیرغم ستایش او و گفتن مسائلی چون پایبند به دین و جدیت جلیلی در اجرای احکام و اهتمام به ارزش های اسلامی نتیجه ای نداشت و او در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ با شکستی چشمگیر و تنها با کسب آرایی در حدود ۴ میلیون رای یعنی ۱۱ درصد آرا در رتبه سوم قرار گرفت.
اما براستی چرا نامزد مورد حمایت آیت الله مصباح تنها پایگاهی ده درصدی میان رای دهندگان دارد و اخبار تایید نشده نیز نشان از آن دارد که شخص مصباح یزدی در انتهای جدول نامزدهای خبرگان قرار گرفته است؟
شاید یکی از علل اصلی این موضوع را بتوان در تفاوت نظر مصباح با حضرت امام (ره) درباره نقش مردم در حکومت دانست. نظرات آیت الله مصباح نشان می دهد که او ارزش چندانی برای رای مردم قائل نیست. اظهارات او در سال های گذشته این موضوع را نشان می دهد:
۱-هفته نامه پرتو به تاریخ ۷ دی ماه ۸۴: اینکه امام قانون اساسی را تصویب کرد این یعنی من دستور می دهم این گونه عمل کنید و اعتبار پیدا می کند چون او امضا کرده است. اگر امضا نکرده بود هیچ اثری نداشت. حتی اگر تمام مردم هم رأی می دادند هیچ اعتبار قانونی و شرعی نداشت.
۲-همایش جبهه پایداری ۵ دی ۹۱: یکی از اشتباهات این است که برخی گمان میکنند رای دادن حق مردم است و به هرکه دلشان بخواهد میتوانند رای بدهند.
۳-دیدار با طلاب ۱۶ اسفند ۹۱:امام (ره) چون درصدد نفی حکومت سلطنتی بودند، لفط جمهوری را به کار بردند.اینکه امام(ره) مثلا میفرمایند میزان رأی ملت است، نه به این معنا که اگر ملت دیگر اسلام را نخواستند، ما هم اسلام را کنار بگذاریم، بلکه از آنجا که آنچه در ادبیات سیاسی امروز ملاک عمل قرار گرفته، رأی مردم است، امام (ره) برای اقناع طرفهای مقابل، به رأی مردم استدلال میکنند.
این در حالیست که نگاهی به نظرات حضرت امام (ره) نشان می دهد که ایشان تا چه اندازه به آرای مردم و نظر آنان توجه داشته اند:
۱-ملت باید الآن همه شان ناظر امور باشند، اظهار نظر بکنند در مسایل سیاسی، در مسایل اجتماعی، در مسایلی که عمل می کند دولت.
۲-پشتوانه یک حکومتی ملت است، اگر یک ملتی پشتوانه حکومتی نباشد این حکومت نمیتواند درست بشود، این (حکومت)نمیتواند برقرار باشد.
۳-از حقوق اولیه هر ملتی است که باید سرنوشت و تعیین شکل و نوع حکومت خود را در دست داشته باشد.
۴-همان مردمى که دست در دست هم دادند و دلیرانه عرصه را بر شاه تنگ کردند، همانها با هدایت کسانى که همیشه دلسوز آنان بوده اند، نوع حکومت دلخواه خود را انتخاب مى کنند.
۵-اگر مردم به خبرگان رأى دادند تا مجتهد عادلى را براى رهبرى حکومتشان تعیین کنند، وقتى آنها هم فردى را تعیین کردند تا رهبرى را به عهده بگیرد، قهرى او مورد قبول مردم است. در این صورت او ولىّ منتخب مردم مىشود و حکمش نافذ است.
این تفاوت دو دیدگاه است دیدگاهی که در آن حضرت امام (ره) مردم را ولی نعمت می دانند و تفکر مصباح یزدی که می گویند این اشتباه است که مردم به هر کس که خواستند رای دهند.