تذکر نمایندگان جبهه پایداری مجلس به دولت در حالی صورت میگیرد که در مواجهه با سیاستهای دارای اشکال دولتهای نهم و دهم، روزه سکوت گرفته و چشمان خود را در مقابل تحریمهای هوشمند وغیرهوشمند کاملا بسته بودند و تمامی هم و غمشان این نبود که مردم ایران را از زیر سایه تحریمهای ظالمانه قدرتهای شیطانی نجات دهند با این استدلال وتلقی که، تحریمها کاغذپارههایی بیش نیستند و تاثیری بر اقتصاد کشور و زندگی روزمره مردم ایران ندارند. پس چنین میتوان پذیرفت که در عمل، شعار حامیان و کاسبان تحریم در واقع زندهباد تحریم و قطع مناسبات ایران با دیگر کشورها بوده و هست. با این وصف که تکیه بر برخی تئوریهای غیرکارشناسی دولتهای نهم ودهم و رفتارهای پوپولیستی برخی در عرصه دیپلماسی، سبب شد تا با اعمال سیاستهای غلط، زمینهها و بستر تحریمهای گسترده بیش از پیش فراهم شده و تحریم به اصلی در سیاست خارجی تبدیل شده و ضرورتی اجتنابناپذیر برای استقلال و پیشرفت کشور محسوب شود. در حالی که این افراد کمترین دلواپسی برای درجا زدن کشور و عقبماندن از چشمانداز ۲۰ساله نشان نداده و اکنون هم نمیدهند. از طرفی معلوم نیست که به چه دلیل دلواپسان امروز، چشمان خود را بر سقوط شاخصهای رشد اقتصادی بستند و دلواپس چنین وضعیتی نشدند. مگر این آقایان نمیدانستند که ایران امروزه به لحاظ اقتصادی، چنان تنزل پیدا کرده که از کشورهای عربی همجوار با درآمد سرانهای معادل ۲۰برابر مردم ایران (۸۵هزار دلار در مقابل ۴۵۰۰دلار) عقبتر است. در حالی که دلواپس این فاصله عمیق نیستند و در قبال ضعفهای تاریخی و مزمن و محو شدن ثروتهای کشور، فقر، بیکاری و اعتیاد و مهاجرت سرمایههای انسانی و مادی به کشورهای دیگر هیچگونه دلواپسی نداشتند و کوچکترین نگرانی و حساسیتی از خود نشان نمیدادند اما تنها به سد کردن مسیر موفقیت دولت روحانی میاندیشند؛ چنانکه گویی تمامی هم وغمشان این است که دولت و کشور را از پیشرفت دور نگاه دارند. بنابراین طبیعی است که در فضای غبارآلود تحریمها امکان اختلاسهای رکوردشکن توسط کاسبان تحریم شکل میگیرد و هر آینه در چنین فضایی است که دلواپسان میتوانند همچون گذشته موقعیتها و منافع خود را در غیاب آگاهان حفظ نمایند. آن هم دلواپسانی که نفس کشیدن و زندگی در سایه تحریم را بر نفس کشیدن در سایه صلح و آرامش و بهبود مناسبات با دنیا بر همه مولفهای ترجیح میدهند. از سوی دیگر این سوال قابل طرح است که چرا حامیان تحریمها، دلواپس مخدوش شدن سیاست نه شرقی و نه غربی جمهوری اسلامی نیستند ومضافا اینکه این آقایان دلواپس مگر هنوز درک نکرده اند که توافق هستهای تصمیم مجموعه تصمیمگیر کشور و نه تنها دولت روحانی و تیم هستهای بوده است. آیا به راستی باور ندارند؟ این رفتارهای منفعلانه در این شرایط، چه معنایی میتواند داشته باشد یا اینکه بهخوبی به این امر واقف هستند اما چون در میان مردم پایگاه جدی و محکمی ندارند و امید خود را در اقبال مردم در انتخابات آتی به خودشان از دست رفته میبینند لاجرم حیات خود را تنها در جار و جنجال و شانتاژ جستوجو میکنند. این دلواپسان باید بدانند با این رفتارها، نه تنها اتفاقی رخ نخواهد داد بلکه این آنها هستند که عملا تصمیمات مجموعه تصمیمگیران را طور دیگر معنا می کنند؛ بنابراین بهتر است که آقایان دلواپس به فکر جبران سکوت گذشته خود در قبال تحریمهای تحمیل شده ناشی از سیاستهای دولت مورد حمایت خود باشند و برای آبادانی این سرزمین و رفع مشکلات بیشتر دلواپس باشند که به حق نزدیکتر است.