محمدصادق جنانصفت در روزنامه ایران نوشت: بررسی، شناسایی و نمایان کردن کاستیها و کژیهای کارنامه و برنامه دولتها و فاش کردن آنها کارکرد مقوله «نقد» است. «حق نقد» دولتها و نهادهای قدرت از سوی شهروندان ایرانی در قانون اساسی ایران پذیرفته شده است و تجربه نشان میدهد که ایرانیان از حق نقد در مقاطع گوناگون استفاده کرده و میکنند؛ نقد قدرت سیاسی بویژه از سوی رقبای دولت مستقر در چنین تعریف و مفهومی از نقد جای دارد.
مخالفان دولت یازدهم در این روزها که نزدیک به روزهای انتخابات است، بستههای متفاوتی از نقد دولت در حوزههای «سیاست خارجی»، «فرهنگ» و «کارنامه و برنامه اقتصادی دولت» تدارک دیده و با بهرهگیری از رسانههای پرشمار دراختیار افکار عمومی قرار میدهند. بررسی کارشناسانه بستههای نقد تدارک دیده شده از طرف منتقدان و پاسخگویی سریع و بهنگام، وظیفه زیرمجموعههای دولت و نهاد ریاست جمهوری است که متأسفانه بخوبی و با مهارت و سرعت انجام نمیشود. طرفداران دولت یازدهم نیز به دلایل گوناگون راهی برای حضور نیرومند پیدا نمیکنند.
بخشی از دلایل عدم ورود پرقدرت طرفداران دولت ذهنی است و احتمالاً به ناتوانی نهادهای زیرمجموعه دولت برمیگردد که نتوانستهاند ذهنیت مثبت و کارکردگرایانه برای هواداران ایجاد کنند. بخش دیگر از عدم ورود هواداران دولت شاید مسائل دیگر سیاسی باشد که جای اشاره آن در این نوشته نیست. بررسی مختصر کارنامه نقادان دولت یازدهم، چند نکته را به ذهن میآورد که به طور خلاصه یادآور میشوم:
۱- محتوای نقدهایی که بویژه در حوزه اقتصاد به دولت وارد شده است، نشاندهنده کمحوصلگی منتقدان یا نداشتن دانش و تجربه کافی برای نقد کارشناسانه است. منتقدان اقتصادی دولت متأسفانه از فضای موجود که کفه ترازو را در حوزه رسانهای بشدت به نفع آنها کرده و همچنین با استفاده از مزیتهای خاص هر چه میخواهند، میگویند و آمار و ارقام و خواستههای عجیب مطرح میکنند و گونهای حرف میزنند که گویا دولت یازدهم چوب جادو دارد که همه اشیا را طلا کند، اما نمیکند. عباراتی مثل اینکه «چرا برجام بیکاری را حل نکرد»، «چرا برجام سفره مردم را پربار نکرد»، «چرا برجام موجب نشد امریکا همه تحریمها را بردارد»، «چرا برجام موجب نشد که خودروی با کیفیت تولید شود»، «چرا برجام موجب افزایش اعتباردهی بانکها نشد» و… بیش از آنکه نقد منصفانه و کارشناسانه باشد، کشیدن شکل «مار» به جای نوشتن کلمه «مار» است.
۲- نقد کارنامه و برنامه دولت آداب و ادب میخواهد. ادب نقد حکم میکند که از بهکارگیری الفاظ، اصطلاحات و عبارات هتاکانه و پوپولیستی برای رئیس دولت و اعضای دولت اجتناب شود. آداب نقد حکم میکند از اتهامزنیهای غیراثبات شده به مدیران ارشد دولت به این دلیل که گروهی مصونیت دارند و نیک میدانند که طرف مقابل به هر دلیل نمیخواهد یا نمیتواند رفتار مشابه کند، دوری کنند. عرف و عقل و انصاف حکم میکند آبرو و شخصیت افرادی که میخواهیم آنها را نقد کنیم، حفظ شود و کارنامه و عملکردشان بررسی شود. از آداب نقد یکی هم این است که به اتحاد ملی آسیب نرساند و جامعه را تکهتکه نکند و امید و آرزوی مردم را به کابوس و وحشت تبدیل نکند. به کار گرفتن برخی از ادب و آداب نقد که به آنها اشاره شد، میتواند نقد را شریف و کارساز کند و البته مراعات نکردن آنها، نقد را سخیف و غیرمفید میکند.