این برخورد از طرف شخصی همچون ضرغامی دور از انتظار نبود؛ ضرغامی با کارنامه ای که در صدا و سیما دارد نشان داده است که همپیمان کیست؛ کسی که علنا احمدی نژاد را یک چهره کم نظیر می نامد و در فیلم زیر، حمایتی تام و تمام از محمود احمدی نژاد به عمل می آورد؛ علی القاعده بر اساس پیمانی که با رئیس جمهور سابق داشته، سعی می کند همچنان بر مخالفان او بتازد.
در شرایطی که روز گذشته، عزت الله ضرغامی به خاطر قرار دادن نامه هاشمی در لیست جامعه روحانیت مبارز، به این جامعه حمله کرده و خواستار تجدید نظر شده است، بررسی ها نشان می دهد رییس سابق صداوسیما از دیرباز دوست و یار نزدیک احمدی نژاد و از مهمترین عوامل هجمه به هاشمی بوده است؛ چندان که در دوران ریاستش بر صداوسیما، همواره خط حمله به هاشمی، چونان راهبردی غیرقابل عدول، تکرار و تکرار می شده است!
به گزارش خبرنگار «انتخاب» ؛ عزت الله ضرغامی البته پا را فراتر از این نهاده است. این بار به جامعه روحانیت به عنوان یک نهاد قدیمی و استخوان دار انقلابی حمله کرده است. وی در حالی جامعه روحاینت را متهم به خطای راهبردی می کند که بزرگان فراوانی در این تشکل حضور دارند. در واقع باید از ضرغامی پرسید آیا شما معنای دقیق اصطلاح “خطای راهبردی” را می فهمید که چنین بی محابا، از آناستفاده می کنید ؟ آیا امکان دارد که تشکلی همچون جامعه روحانیت این امر را درک نکند اما شخص شما آن را درک کرده باشید؟ حالا با این اوصاف دقیقا شما چه مستندی برای چنین تهمت بزرگی، دارید؟
از طرف دیگر ضرغامی ادعا می کند که جامعه روحانیت تحت فشارهای سیاسی اقدام به این انتخاب کرده است. ضرغامی هیچ دلیل و مدرکی برای این اتهام خود مطرح نمی کند؛ از این رو به نظر می رسد که این خود ضرغامی است که با هدف همین فشارهای سیاسی، این اتهام را مطرح می کند. . در نوع ادبیات ضرغامی شبهه ای مبنی بر نوعی تهدید هم مستتر است. به شکلی که ضرغامی در جایی می گوید که جامعه روحانیت باید نسبت به این تصمیم خود بازنگری کند! در واقع به نظر می رسد که این، خود ضرغامی است که می خواهد به جامعه روحانیت مبارز فشار سیاسی بیاورد!
فشار های سیاسی ضرغامی حتی تا جایی پیش می رود که وی این تشکل با سابقه روحانی را متهم می کند که می خواهد از سبد رای هاشمی رفسنجانی استفاده کند. البته در گفته های ضرغامی نوعی اعتراف به اقبال عمومی مردمی به هاشمی رفسنجانی هم وجود دارد. وی اذعان می کند که هاشمی رفسنجانی رای خود را دارد و از “عجله جامعه روحانیت برای شراکت در این رای” سخن به میان می آورد. این ادعا بیش از آن که حمله به هاشمی باشد، طعنه و کنایه به روحانیت مبارز است.
ضرغامی حتی برای آیت الله موحدی کرمانی نیز تعیین تکلیف کرده است. و می نویسد: “شخص آیت الله موحدی کرمانی بر اثر فشارهای سیاسی افراد خاص،به نوعی مجبور به پذیرش این مصلحت اندیشی شده اند” واقعا با توجه به روحیه آیت الله موحدی کرمانی ، آیا او کسیست که تحت تاثیر افراد مختلف، زیر بار قرار دادن هاشمی به عنوان یکی از موسسیسن جامعه روحانیت، برود؟ ضرغامی برای این اتهام خود چه دلیلی دارد؟ آیا خود ضرغامی نمی خواهد فشار سیاسی بیاورد؟ به نظر می رسد این سخنان ضرغامی بیشتر به منظور مخدوش کردن نقش بزرگان روحانیت مبارز مطرح شده است.
نکته دیگر این است که ضرغامی بی پروا به آیت الله هاشمی رفسنجانی که از سوی مقام معظم رهبری به ریاست مجمع تشخصیص مصلحت نظام منصوب شده است، تهمت زده که “تشجیع کننده ضد انقلاب” است . این در حالی است که هاشمی رفسنجانی از طرف شورای نگهبان نیز تایید صلاحیت شده و چنین اتهام و بهتان تکاندهنده ای، دور از انصاف و آداب اسلامی و اخلاقی باشد.
با این حال، بررسی ها نشان می دهد گریش فکری ضرغامی به احمدی نژاد و هجمه های چندین ساله او به آیت الله هاشمی به دلیل «همپیمانی احمدی نژاد و – ضرغامی» است.
پیش از این آیت الله هاشمی به «طلوع صبح» گفته بود: «صداوسیما پیش از انتخابات و حتی یک سال قبل از انتخابات ۸۴ دربست در اختیار آن جریان بود. به هر حال تمام دستاوردهای انقلاب را با آوردن بعضی از آدمهایی که بعدها مشخص شد به کدام جریان وابسته هستند، زیر سؤال میبردند که در همان ایام و حتی قبل از انتخابات ۸۴ من گفته بودم که صداوسیما به خاطر دستمالی قیصریه را به آتش نکشد. احمدینژاد از گروه ایثارگران بیرون آمد و عضو آنجا بود. رئیس صداوسیما هم عضو آنجا بود. اینها با هم پیمان داشتند و در صداوسیما هم هرچه میخواستند، انجام میدادند.»
به هر روی این برخورد از طرف شخصی همچون ضرغامی دور از انتظار نبود؛ ضرغامی با کارنامه ای که در صدا و سیما دارد نشان داده است که همپیمان کیست؛ کسی که علنا احمدی نژاد را یک چهره کم نظیر می نامد و در فیلم زیر، حمایتی تام و تمام از محمود احمدی نژاد به عمل می آورد؛ علی القاعده بر اساس پیمانی که با رئیس جمهور سابق داشته، سعی می کند همچنان بر مخالفان او بتازد.