به بهانه اظهارات اخیر سید مسعود میر کاظمی، وزیر بازرگانی و نفت احمدی نژاد و نماینده دلواپس امروز!
وزیر سابق باهوش و خوش تیپ
تو ای سر جوخه و سرهنگ و سر تیپ
تو گفتی اقتصاد ما خراب است
چونان کاشانه ای بر روی آب است
اگر امروز اوضاع اینچنین است
قمر در عقرب و عقرب به کین است
اگر بحران زده جیب خلایق
و گر اینگونه گشته این دقایق
مرا فرض است و این بوده است پیشه
حقایق را بگویم تا همیشه!
که گفته اقتصاد ما به نفت است؟!
کسی این را نمی داند که گفته است
دلیل اینجاست؛ دولت ناتوان است
که ناکارآمد و بی راندمان است
بهای نفت حالا گشته ارزان
چه ربطی دارد این با وضع ایران؟!
به عنوان مثال از ناتوانی
بیارم تا عزیز من بدانی
وزیرِ سادهء ما بی محابا
که رفته دست داده با اوباما!
تعهد را به زیر پای دارند
تخصص را همی ارزش گذارند
نفوذی، وارد کاشانه گشته
وبال جان صاحب خانه گشته
خلاصه، اینکه کشور رفت از دست
دگر زین ورطه باید رخت بر بست…!
**
وزیر سابقِ علامهء ما
خر خود راندی و گفتی سخن ها
کنون بشنو کلام خستهء من
سخن ها از زبان بستهء من
سوال اولم این است استاد؛
تفاوت چیست بین فُوت با باد؟!
بهای نفت چندر غاز گشته
مگو اینها دگر جایی، که زشته!
صد و اندی دلار بی زبان را
دلار بشکه های نفتمان را
گرفتید و نشستید و شمردید
همان بهتر بگویم که نخوردید!
شماها مختلس تولید کردید
امید خلق را نومید کردید
بپرسم یک سوال دیگری را
بگو با من جواب بهتری را
کسی آوَرْد دستش را به سویت
به هر علت بیامد روبرویت؟
یقین دیگر نباید حرف بد زد؟
نه کف گرگی، نه سیلی نه لگد زد؟
چرا فکر شما همواره این است
همه غیر شما خارج ز دین است؟
همه اهل نفوذ و فتنه سازند
به تعبیر شماها حقّه بازند
کلام آخرم این است ای مرد
تو راه رفته را الساعه برگرد
مجید مرسلی