انحصارگرایی در مقام اول برای عاملان آن مضر است تا محرومان از ساخت قدرت سیاسی، هم چنان که سرکش بودن ماهیت قدرت میتواند به صاحبان خود ضرر برساند…
قدرت سیاسی زمانی میتواند به پویایی لازم برسد که در ساخت خود انعطاف پذیر باشد. انعطاف پذیری قدرت به معنای رشد مفهومی آن در زمانهای مختلف، همسان با شرایط وقت است. لذا درجا زدن تعریف از قدرت بطور عملی امکان پویایی جامعه را محدود مینماید. زمانی که قدرت نتواند خود را با ساخت اجتماعی که در آن مفهوم مییابد تطبیق دهد، دچار رکود و بحرانهای متعدد از جمله بحران مشروعیت و مقبولیت میشود. به معنای دیگر نمیتوان با مفهوم قدرت در یک دهه، دهههای بعد را شکل داد و در آن رشد نمود. جامعه نیز در سیر فکری خود نه تنها دهه به دهه، بلکه روز به روز در حال تغییر و تبدل است.
آنچه جامعه را با مفهوم قدرت سیاسی همسو مینماید، همپایی و همدلی مفهومی است، چرا که این همپایی میتواند نیازهای اجتماعی را برطرف سازد و آرامش ذهنی در جامعه بوجود بیاورد. زمانی که قدرت خود را محصور در ادبیات واحدی بداند، عملا امکان بروز پیشرفت و توسعه را محدود نموده است. ساخت قدرت سیاسی به این معنا که مشروعیت و مقبولیت خود را از منبعی به نام اجتماع تامین مینماید، خود را موظف به اصلاح و تغییر مداوم میداند و در غیر این صورت ریشهی خود را از جامعه به امری دیگر هدایت کرده است. انحصارگرایی در ساخت قدرت سیاسی آسیب هایی را مترتب مینماید که بعضی از آنها پس از گذشت مدتی به حالت وخامت اجتماعی میرسند.
از جمله این بحرانها، بحران مشروعیت است. در این حالت بدلیل انحصار
بطور معمول در شرایط هیجانی امکان توسعهی سیاسی وجود ندارد
در تعریف از قدرت، قرائت رسمی در افکار عمومی طرد میشود و جای خود را میتواند به هر مفهومسازی صحیح یا غلطی واگذار نماید. در این حالت بیش از آنکه عقلانیت و تدبیر نشان راه باشد، هیجانات و شعارها تعیین کنندهی مفهوم قدرت هستند. لذا تندی شعارها میتواند توازن قدرت را جابجا نماید. بطور معمول در شرایط هیجانی امکان توسعهی سیاسی وجود ندارد و همواره در پی خود محدودیت هایی را به دنبال دارد. از این حیث نیز باید توجه نمود که از دست رفتن اعتماد اجتماعی بطور غالب بسیار سخت برگشت پذیر است. انحصارگرایی به این دلیل در ذات خود ناکارآمد است که بطور واقع گرایانه در تعریف ذهن جامعه، تنوع و تکثر سلایق اصالت خود را به کرسی نشانده است.
لذا جامعهای که تنوع نگرش دارد لزوما در سیاستگذاری نیز باید متنوع عمل کند تا توازن آرامش بخش مطلوب بر آن حاکم شود. انحصارگرایی در یک سوی قدرت مانند کشتی است که با انحصار بارهای کشتی در یک سوی آن عملا طرف مذکور زودتر از طرف خالی از بار غرق میشود. لذا انحصارگرایی در مقام اول برای عاملان آن مضر است تا محرومان از ساخت قدرت سیاسی، هم چنان که سرکش بودن ماهیت قدرت میتواند به صاحبان خود ضرر برساند. باید به این نکته دقت داشت که، همواره در طول تاریخ در سرزمینهای مختلف این آسیب به چشم خورده است و بطور معمول برای آن دو راه حل حداقلی و حداکثری تعریف نمودهاند.
در تعریف حداقلی آن، تغییر از طریق حرکتهای ملی غیر مدنی و به دور از رفتارهای شهروند مسئولیت پذیر مدنظر است. این رفتارها معمولا با هیجانات و آشوبها همراه بوده است و نه تنها به حل مشکلی نپرداخته بلکه با غالب کردن تفکری بسته و ایدئولوژیک، بدون توجه به امور زیربنایی، در پی ایجاد مشکلات و معضلات بیشتر برآمده
رشد کم هزینهی جوامع در توسعهی اندیشه همواره در قالب اصلاح و بازسازی از تعاریف است
است. هرچند هدف خود را چیز دیگری تعریف نماید. این راه حل همواره به دلیل هزینه دار بودن مذموم ملتها و دولتها بوده است. نگاه به تاریخ سیاست داخلی ملل مختلف جز در چند مقطع خاص مهر تایید خود را از این حرکات هیجانی پس از مدتی برداشته است.
در تعریف حداکثری آن، تغییر در قالب اصلاحات در ساخت سیاسی قدرت با هدف تبدیل آرام قدرت از حالتی به حالت دیگر مد نظر است. در این راه حل علاوه بر حفظ ساختار سیاسی حاکم، بدور از هیجان، بر مبنای منطق و عقلانیت، در جهت روزآمد کردن مفهوم قدرت تلاش میشود. این روش که در چارچوب قانون تعریف میشود، همواره سعی در حفظ مسئولیتهای مدنی و ایجاد آرامش زیربنایی برای جامعه دارد. لذا پویایی آن هیچ واکنش هیجانی در پی ندارد. این شکل از اقدامات معمولا توسط منابع قدرت به طرز داوطلبانه و قانون مند شکل میگیرد. روش مذکور همواره مورد تایید ملل مختلف و دولتها به عنوان صاحبان قدرت سیاسی و عاملان ساخت قدرت بوده است.
با توجه به نکات مذکور، هر دو راه حل در طول تاریخ خود را به رخ کشیدهاند و آزمون خود را پس دادهاند، اما آنچه عقلانیت را میرساند در ایجاد تغییرات آرام و به دور از هیجان در ساخت سیاسی، جهت هماهنگی با افکار عمومی است و هرگونه رفتاری که به نا امنی و نا آرامی گرایش داشته باشد در این راستا محکوم است. نکته یبسیار مهمی که در این باره باید تذکر داد این است که، ریشهی رفتارهای هیجانی همواره در انحصار عملی نهفته است. لذا انحصار گرایی در ساخت قدرت سیاسی یکی از عوامل اصلی در ایجاد رفتارهای هیجانی است. رشد کم هزینهی جوامع در توسعهی اندیشه همواره در قالب اصلاح و بازسازی از تعاریف است، همچنان که این اصل در فقه پویای تشیع نهفته است و سعی دارد خود را با شرایط روز وفق دهد. میتوان با نگاهی قانون مند و به دور از انحصار و تنش حاصل از آن، به تولید ثبات، امنیت و توسعهی پایدار رسید.