روزنامه کیهان در اخبار ویژه منتشر شده در یک بهمن خود، مطلبی را آورده بعنوان: “فتنهگر و منافق، مسلمان نیست از کافر بدتر است” و ذیل آن ضمن بیان به اصطلاح «استدلالهای ضعیف» علی مطهری در باب تشخیص “ایمان قلبی و التزام عملی به اسلام”، مواردی را ذکر نموده است که از باب مبارزه با تحریف و تفسیر به رأی و مخدوش ساختن دین مترقی و ناب اسلام، پاسخ داده میشود، که البته قطعا نویسنده محترم این نشریه از باب عدم داشتن سواد حوزوی و حقوقی، و دخالت در هر بابی که در آن اطلاعی ندارد به آن دچار گشته است و قصد تحریف و مخدوش ساختن دین اسلام و تفسیر طالبانی را نداشته است.
کیهان آورده است: “اگر اعتقاد و ایمان امری قلبی است، ارتکاب رفتاری مغایر با آن ناقض «التزام» است. به عنوان مثال کسی که مرتکب فتنهانگیزی و بغی میشود هرچند مدعی اسلام و ایمان باشد و خود را جزو السابقون هم بنامد، مانند برخی سران و دستاندرکاران فتنه ۸۸ -که مشمول حکم الهی «الفتنه اشد من القتل» و «اکبر من القتل» هستند و از مدار خارج شدهاند”.
اولا اینکه تعریف باغی و بغی چیست و به چه کسانی میتوان نسبت بغی داد؟
بغی در قرآن به معنای، رفتار ظالمانه با دیگران تحت تأثیر هوای نفس و برخلاف قانون، برای رسیدن به خواستهای شخصی یا گروهی آمده است. و در اصطلاح فقهی نزد فقها تعریفهای مختلفی از بغی ارائه شده است که قدر مشترک همه آنها “شورش مسلحانه علیه امام” است. در هر مسالهای که فقها اختلاف کردهاند(مانند منظور از امام و یا نوع شورش )، در قید مسلحانه اختلافی وجود ندارد.
طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران هم در ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، “هرگاه گروهی در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران قیام مسلحانه کند، باغی محسوب میشوند و در صورت استفاده از سلاح، اعضای آن به مجازات اعدام محکوم می گردند”.
پس با توجه به مطالب بالا، کدام یک از رد صلاحیتشدگان نقش فعال در سازماندهی، عملیات و اقدام به مبارزه مسلحانه با اساس نظام جمهوری اسلامی داشتهاند که کیهان اینگونه به آنها اتهام بغی و باغی وارد میسازد؟ در مورد سابقون چه کدامشان باغی یا حامی بغی بودهاند؟
اما نظر کلامیون و فقهای شیعه راجع به ایمان باقی چیست؟
با وجود آنکه بغی جرم عظیمی تلقی شده، باغی به خروج از دایره اسلام محکوم نشده است چه رسد به کسی که نتیجه رفتارش فتنه باشد. عموماً بغی را مستلزم فسق دانستهاند. برخی بغی در مقابل امام معصوم را کفر تلقی کرده اند. الفتنه اشد من القتل را نمیتوان اینگونه تفسیر نمود و گرنه هر عملی که دوستان نادان انقلاب در دفاع بد از انقلاب انجام میدهند و باعث به هم ریختن جامعه یا سلب اعتماد عمومی میگردند، باید اعدام نمود، که این در اسلام نیست و تفسیری از باب قیاس غیرمنصوص و نا معتبر است. مثلا غیبت از هفتاد بار زنا بدتر شمرده شده، پس اگر کسی غیبت کرد بیش از هفت هزار شلاق باید بخورد؟!
کیهان ادامه میدهد:
“ملاک نمایندگی مجلس شورای اسلامی یا خبرگان و یا ریاستجمهوری، شهادتین گفتن نیست؛ چه اینکه اصحاب اردوگاه جمل و شام در برابر امیرمومنان(ع) و اردوگاه یزید در کربلا هم شهادتین میگفتند و نماز میخواندند و بعضا سابقه رزمندگی داشتند اما آن روز در خدمت طاغوت و جور و در برابر جبهه اسلام قرار داشتند؛ مانند همین امروز که جماعتی عمله با مزد و بیمزد آمریکا و انگلیس و اسرائیل شدهاند و مثلا از بیبیسی (بیسیم اعلام اسم رمز کودتا در ۲۸ مرداد) به عنوان اصلاحطلب جدید معرفی میشوند”.
چه کسی گفته ملاک نمایندگی مجلس شورای اسلامی یا خبرگان و یا ریاستجمهوری، شهادتین گفتن است؟ علی مطهری یا یک نفر از رد صلاحیت شدگان را کیهان معرفی کند که مدعی شدهاند معیار نمایندگی در این مناصب نظام، فقط شهادتین است؟ کیهان خودش شبهه آبکی تولید میکند و خودش پاسخ دندانشکن به آن میدهد! مطهری مرحله به مرحله، مراحل احراز اسلامیت یک نفر را در نامه خود بیان میکند که مرحله اول برای اثبات اصل مسلمانی یک نفر شهادتین است و با این شهادتین در حیات و ممات گوینده شهادتین(هرچقدر هم که فاسق باشد)، منطبق با احکام اسلامی با وی رفتار میشود. بعد مطهری به مرحله التزام میرود.
غیر از اینکه اگر یک رسانهای که مخالف ما هم هست، لقبی که در ایران مصطلح است یا به اتکا اهداف خودش به جریانی یا فردی بدهد که شاید درست یا غلط باشد، دلیل میشود که وی را با اصحاب اردوگاه یزید و اردوگاه جمل و شام یکی کنیم؟ مثلا اگر بیبیسی بگوید: فلانی در ایران، اصولگرا یا افراطی یا اصلاحطلب یا نئواصلاحطلب تعریف میشود، دلیل این است که با مسخرگی تمام او را به بیسیم اعلام اسم رمز کودتا در ۲۸ مرداد ربط بدهیم؟! واقعا اینقدر رطب و یابسبافی کیهان تمامی ندارد؟ و البته بیبیسی بلد است که با استفاده از همان القابی که در ایران هم بکار میرود، قدرت اثرگذاری خود را در میان مردم بالا ببرد، کاری که آنها برای اهداف شومشان در آن ماهرند و امثال کیهان در اهداف انقلابی خود در آن ناتوان و عقب هستند و مرتبا با استفاده از القاب توهینآمیز و تحقیرکننده و تهمتگونه، مخاطبان معتدل را رنج داده و اکثریت را فراری و بیزار میسازند.
کیهان در ادامه میآورد:
“لازم نیست فرد فقط شراب بخورد تا عدم التزام او به اسلام ثابت شود. بدتر از شرابخواری- که دارای آسیبهای به مراتب محدودتری است – فتنهگری، ساختارشکنی و مقابله با اسلامیت و جمهوریت نظام است که به وضوح و به کراّت در سال ۱۳۸۸ دیدیم. احتمال عدم التزام یک ملبس به لباس روحانیت به اسلام امر غیرمترقبهای نیست که اگر اینگونه بود اولیای دین نمیفرمودند «هنگامی که عالِمی فاسد شود عالَمی را فاسد میکند». به تعبیر امام راحل، چنین کسانی دزد لباس پیامبرند. مگر برصیصاهای عابد مستجابالدعوه درگاه الهی نبود و مگر خداوند درباره خیانت نمیفرماید «کمثل الشیطان اذقال للانسان اکفر فلما کفرقال انّی بری منک». آیا قرآن این عالم عابد مستجابالدعوه را در سرانجام کار، کافر معرفی نمیکند؟ و آیا براساس منطق دینی منافقین حتی بدتر از کفار نیستند؟! آیا خداوند درباره منافقان نمیفرماید «قاتلهم الله. خدا آنان را بکشد». آیا این جماعت اظهار اسلام نکرده و شهادتین نگفتهاند که خداوند به پیامبر امر میکند حتی بر جنازه آنها هم نماز نخواند؟ امروز منافق کیست؟ منافق کسی است که ادعای خط امام و انقلاب کند اما به دعوت و زیر بیرق او، روی «اسلام» جمهوری اسلامی خط بکشند و با شال سبز، بیرق امام حسین(ع) را آتش بکشند و بگویند اگر خون حسین در کربلا ریخته شد، به خاطر خشونتطلبی جدش بود و حق با یزید است”.
عجیب است که کیهان برخلاف عقلا که با زیرکی سعی بر آن دارند دایره دوستان نظام را زیاد و دایره دشمنانش را محدودتر نشان دهند، اصرار دارد ثابت کند که دایره مخالفان اسلام، جمهوری اسلامی، امام حسین و مسجد و امثالهم، بسیار گسترده و فراختر از واقعیت است. بحث مطهری در مورد رد صلاحیتشدگان است، چند نفر از این رد صلاحیتشدگان از جمله خود مطهری در این قالب میگنجند؟ اگر چند نفر به هر دلیلی، شعارهای رادیکال دادهاند، دلیل میشود ما همه را اینگونه خطاب کنیم؟ واقعا از این جمعیت معترض که فرض را بر این میگیریم که فریبخورده بودند، چند نفر آنها آتشزننده بیرق امام حسین روحی و ارواحنا له الفدا بودند؟
بله درست است که تنها امام جماعت بودن ملاک التزام عملی به اسلام نیست، اما چه کسی گفت اگر کسی در کسوت روحانیت بود حتما التزام عملی دارد؟ مطهری میگوید: “درباره مساله التزام عملی به اسلام نیز هنگامی که چنین ادعایی راجع به کسی مطرح میشود، یعنی آن فرد اصرار بر یک گناه کبیره مثل شرب خمر دارد. …گاهی به یک روحانی خوشسابقه اعلام میشود که به استناد بند ۱ ماده ۲۸ صلاحیت نمایندگی مجلس را ندارد. این درحالی است که آن فرد روحانی سالها به عنوان امام جماعت گروهی از مردم نماز خوانده و مردم به او اقتدا کردهاند”.
مطهری میگوید کسی که خوشسابقه است، مردم سالها او را میبینند و پشت سرش نماز میخوانند، اینها نشان میدهد که او به رعایت باید و نبایدهای شرعی التزام دارد که مردم او را به عنوان امام جماعت عادل قبول کردهاند.
کدام یک از ائمه جماعات گفته: اگر خون حسین در کربلا ریخته شد، به خاطر خشونتطلبی جدش بود و حق با یزید است که کیهان از آن برای جواب به مطهری مثال میآورد و ربط و بیربط را به هم میبافد؟! استناد این سخن به کلام اصلاحطلب تندرویی است که در مقاله خود در زمان اصلاحات گفته بود، حادثه خونین عاشورا نتیجه خشونت امام علی در بدر بود که حرف بسیار بیمبنا و بیمنطقی است که پرداختن به آن موضوع بحث ما نیست، اما آقای شریعتمداری با این فرد از سو و جهت دیگر شریک است، آنهم در تعریف و تفسیر مندرآوردیِ قیاسگونه و منحرف از اسلام، و معرفی آن به جامعه مومن و ارزشی که از روی سلامت نفس خود، به کیهان و امثالهم اعتماد کردهاند. کیهان مطمئن باشد، اگر این رویه خود را اصلاح نکند، برای ضربه به اسلام و انقلاب، هیچ احتیاجی به رسانههایی مانند “من و تو” و “بیبیسی” نیست!
چراکه حتما شورای محترم نگهبان با این مبانی ربط و بیربط و آشفتهای که کیهان بیان میکند به رد صلاحیت و عدم التزام عملی به اسلام حکم ننموده است و اگر از سابقه کیهان خبر نداشتیم تصور میکردیم که دفاعیات کیهان برای تخریب شورای نگهبان با ترفند دفاع بد، بهتر از حمله است، میباشد.