حجتالاسلام محمدرضا میرتاجالدینی عضو هیات رئیسه فراکسیون اصولگرایان و نایبرئیس کمیسیون فرهنگی در مجلس هشتم بود. پس از آن معاون پارلمانی محمود احمدینژاد شد و در دولت دهم معاونت ریاستجمهوری در اجرای قانون اساسی و مسئول امور روحانیت رئیسجمهور را برعهده داشت. میرتاجالدینی همچنین مشاور رئیس سازمان صدا و سیما در حوزه امور مجلس در دوره مهندس ضرغامی بود. به دلیل بررسی وضعیت اصولگرایان در آستانه انتخابات مجلس با وی گفتوگو کردیم. معاون سابق رئیسجمهور معتقد است: «در مجلس آینده طیفی به نام محمود احمدینژاد شکل نخواهد گرفت. آنچه شکل خواهد گرفت در چارچوب گفتمان اصولگرایی خواهد بود. ما همواره گفتمان احمدینژاد را جزئی و در ذیل گفتمان اصولگرایی میدانستیم و همچنان نیز بر عقیده خود استوار هستیم. در نتیجه کسی با پرچم احمدینژاد وارد مجلس نخواهد شد». میرتاجالدینی همچنین درباره اختلاف سلیقه سه آیتا… (موحدی کرمانی، یزدی و مصباحیزدی) خاطرنشان میکند: «برخی از سیاسیون تلاش میکنند وجه افتراق و اختلاف سلیقه سه آیتا… را در افکار عمومی بزرگنمایی کنند تا به این وسیله جریان اصولگرایی را چند تکه و فاقد مرجعیت جلوه بدهند.» متن گفتوگوی حجتالاسلام میرتاجالدینی را با«آرمان» از نظر میگذرانید:
مهمترین موانع پیش روی اصولگرایان برای رسیدن به وحدت برای انتخابات مجلس شورای اسلامی چیست؟
جریانهای سیاسی در کشور در آستانه انتخابات مجلس همواره تلاش کردهاند با وحدت وهمگرایی وارد رقابتهای انتخاباتی شوند. به همین دلیل جریان اصولگرایی نیز به دنبال وحدت و اجماع برای ورود به عرصه انتخابات است. البته جریان اصولگرایی حرکت برای وحدت در انتخابات را از دو سال پیش آغاز کرده و در این راه استراتژیهای مختلف را نیز مورد بررسی قرار داده است. اصولگرایان پس از مجلس ششم در تمامی انتخاباتها، پیروز انتخابات مجلس بودند. با این وجود این جریان در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۲ به دلیل اختلاف سلیقه و انشقاق با شکست مواجه شد. این شکست نوعی هشدار برای جریان اصولگرایی بود تا تلاش کند با وحدت و همگرایی به رقابتهای انتخابات مجلس ورود کند. با این وجود موانع مختلفی برای ایجاد وحدت و همگرایی در مقابل جریان اصولگرایی قرار دارد. یکی از موانع پیش روی اصولگرایان وجود طیفهای مختلف فکری و سیاسی در درون این جریان است. این در حالی است که جریان اصلاحات نیز تاحدودی با این مشکل مواجه است. اصولگرایان همواره با یک لیست انتخاباتی وارد رقابتهای انتخابات مجلس شدند و تنها در مجلس نهم با دو لیست در انتخابات حضور داشتند. در انتخابات مجلس نهم اصولگرایان سنتی و جبهه پایداری هر کدام با یک لیست در انتخابات حضور داشتند که البته اهداف هر دو گروه تا حدود زیادی به هم شباهت داشت. یکی دیگر از موانع پیش روی اصولگرایان که تاحدود زیادی نیز مرتفع شده است فقدان مرجعیت و شیخوخیت در این جریان پس از درگذشت آیتا… مهدوی کنی است. در شرایط کنونی همه طیفهای اصولگرایی مرجعیت تصمیمگیری جامعتین متشکل از آیات عظام موحدی کرمانی، یزدی و مصباحیزدی را پذیرفتهاند. با این وجود اختلاف سلیقههای موجود بر سر تعیین استراتژیها و تاکتیکهاست که اصولگرایان از چه راهی بهتر میتوانند به وحدت دست پیدا کنند. به همین دلیل فرمولهای جدیدی در میان اصولگریان برای رسیدن به وحدت مطرح شده و توافقاتی نیز در این زمینه صورت گرفته است. به نظر من موانع پیش روی اصولگرایان به حدی نیست که مانع جدی برای عدم وحدت اصولگرایان تلقی شود و من امیدوارم اصولگرایان با وحدت کامل به انتخابات مجلس شورای اسلامی گام نهند.
به تازگی جلسه مشترکی بین علی لاریجانی، علی اکبر ولایتی، مقتدایی و ناطقنوری شکل گرفته است. این در حالی است که جلسات مشترکی نیز بین موتلفه، ایثارگرایان و جبهه پایداری صورت گرفته است. به نظر شما سه آیتا… به چه شکل قادر خواهند بود اینگونه شکافهای جریان اصولگرایی را پوشش دهند و در نهایت اصولگرایان را به وحدت برسانند؟
سه آیتا… مواضع کلی جریان اصولگرایی را مشخص میکنند اما گروههای مختلف اصولگرایی هستند که استراتژیها و روشهای رسیدن به هدف را مشخص میکنند. قرار نیست سه آیتا… برای جریان اصولگرایی برنامهریزی کنند و این وظیفه تئوریسینهای جریان اصولگرایی است. با این وجود آنچه تاکنون مشخص شده این است که اصولگرایان نه تنها در تهران و بلکه در کل کشور با لیست واحد وارد رقابتهای انتخاباتی خواهند شد.
شائبه حضور علیاکبر ولایتی در اتاق فکر اصولگرایی مطرح شده است. ایشان چه نقشی در مسیر پیش روی اصولگرایان خواهند داشت؟
محوریت تصمیمگیری در جریان اصولگرایی با جلسات سه آیتا… است و تشکلهای وابسته است. همه طیفهای اصولگرایی نیز به مرجعیت سه آیتا… ایمان دارند و آن را پذیرفتهاند. با این وجود همواره در کنار مرجعیت اصلی جریان اصولگرایی برخی شخصیتهای مستقل اصولگرایی نیز حضور داشتند که رفتار مستقلانه از خود بروز میدادند. ما نباید این رفتار مستقلانه را به معنای اختلاف و انشقاق تعبیر کنیم. این وضعیت برای شخصیتهایی مانند آقای ولایتی، قالیباف و محسن رضایی وجود داشته است. بروز و ظهور این افراد در فضای انتخاباتی به جریان اصلی اصولگرایی ضرر و زیانی وارد نمیکند. این افراد در نهایت یا برنامههای خود را با جریان کلی هماهنگ میکنند یا اینکه در حاشیه جریان اصولگرا به حرکت خود ادامه میدهند. به همین دلیل تشکیل جلسات مختلف بین شخصیتهای برجسته اصولگرا دلیلی بر عدم هماهنگی یا افتراق نیست.
نقش علی لاریجانی در انتخابات مجلس از دو جنبه قابل تحلیل است. اول اینکه وی گرایش به همکاری با دولت دارد و دوم اینکه از جایگاه قابل قبولی در بین اصولگرایان و به تازگی اصلاحطلبان برخودار شده است. به نظر شما لاریجانی به چه میزان در انتخابات آینده تاثیرگذار است؟
آقای لاریجانی نیز از جمله شخصیتهای مستقل اصولگرایی است که میتواند در انتخابات تاثیرگذار باشد. جریان اصولگرایی با آقای لاریجانی رایزنی میکند. به هر حال برخی از تشکلهای اصولگرایی مانند جبهه پیروان خط امام یا حزب موتلفه اسلامی قرابت فکری بیشتری با آقای لاریجانی دارند و توقع میرود این تشکلها مسائل مختلف را با آقای لاریجانی در میان بگذارند. نکته دیگر اینکه به نظر میرسد برخی از اعتدالیون و اصلاحطلبان به محوریت علی لاریجانی میاندیشند که به نظر من این مساله محقق نمیشود و آقای لاریجانی در نهایت در لیست اصولگرایان حضور خواهد داشت و به عنوان یک اصولگرا وارد مجلس دهم خواهد شد. این مساله که آقای لاریجانی به سمت اصلاحطلبان تمایل پیدا کند مسالهای بعید و غیرمحتمل است. آقای لاریجانی شخصیتی است که از ابتدا در درون جریان اصولگرایی نشو و نما پیدا کرده و مختصات فکری ایشان تا حدود زیادی از مختصات فکری جریان اصولگرایی منشا گرفته است.
آیا نزدیکی علی لاریجانی با حسن روحانی باعث خواهد شد وی در لیست اعتدالیون قرار بگیرد؟آیا ممکن است علی لاریجانی سرلیست اعتدالیون برای انتخابات مجلس قرار بگیرد؟
خیر، به نظر من طرفداران دولت و اعتدالیون نیم نگاهی به آقای لاریجانی دارند. با این وجود اگر از بین خود شخصی را پیدا کنند که قابلیت سرلیستی داشته باشد هیچگاه از آقای لاریجانی استفاده نخواهند کرد. اعتدالیون به دلیل اینکه شخص خاصی را برای سرلیستی خود ندارند یا نمیتوانند به آن مرحله برسانند نیم نگاهی به آقای لاریجانی دارند که ایشان را به عنوان سرلیست خود معرفی کنند. به نظر من مساله از این فراتر نخواهد رفت. خاستگاه اصلی آقای لاریجانی جریان اصولگرایی است و ایشان از جریان اصولگرایی فاصله نخواهد گرفت. آقای لاریجانی پیشنهاد سرلیستی اعتدالیون را نخواهد پذیرفت.
شما عنوان میکنید موتلفه و جبهه پیروان به علی لاریجانی نزدیک هستند. این در حالی است که موتلفه و ایثارگران در شرایط کنونی با جبهه پایداری جلسات مشترک برگزار میکنند. چطور ممکن است علی لاریجانی در لیستی قرار داشته باشد که ممکن است اعضای جبهه پایداری نیز حضور داشته باشند؟
به احتمال زیاد آقای لاریجانی از قم کاندیدا خواهد شد که در این شهر مرزبندی جریانهای سیاسی زیاد برجسته نیست. اگر ایشان از تهران کاندید میشدند و احتمال حضور ایشان در لیستهای انتخاباتی بود ممکن بود این سوالها مطرح شود.
به نظر میرسد جبهه پایداری «نقطه کور» وحدت اصولگریان در انتخابات مجلس آینده خواهد بود. به نظر شما آیا اصولگرایان با حضور جبهه پایداری به وحدت خواهند رسید؟
من با این نظر موافق نیستم. همیشه در مجالس مختلف از مجلس اول شورای اسلامی تاکنون عدهای از نمایندگان بروز و ظهور برجستهای داشتهاند و مواضع محکم و تندی اتخاذ میکردند. البته همواره این عده از نمایندگان به تندروی متهم شدهاند. این مساله طبیعت یک مجلس پویا و بانشاط است که عدهای از نمایندگان نسبت به برخی از مسائل مجلس مواضع قاطعتری داشته باشند. برای مثال شهید آیت در مجلس اول شورای اسلامی دارای چنین رویکردی بود. در مجلس نهم نیز برخی از نمایندگان نسبت به برخی از مسائل مهم و حیاتی کشور حدت و شدت بیشتری از خود نشان میدادند. البته برخی از مردم نیز رویکرد این عده را دنبال میکردند و قاطعیت نمایندگان جبهه پایداری را تایید میکردند. رفتار افرادی مانند حسینیان، رسایی، زارعی و کوچکزاده برآیند فکری برخی از اعضای جامعه است. این ظرفیت نظام سیاسی را نشان میدهد که همه طیفهای فکری جامعه در مجلس نماینده دارند و همه صداها شنیده میشود. به نظر من جبهه پایداری مانع وحدت اصولگرایی نخواهد شد. مساله مهم در این زمینه این است که تفکرات جبهه پایداری با ایثارگران یا جبهه پیروان خط امام دارای جغرافیای مشترکی است و از قرابت زیادی برخوردارند. اگر اختلاف نظری در این زمینه وجود دارد اختلاف در سلایق و تاکتیکهاست و این اختلافات در همه جریانهای سیاسی وجود دارد. جریان اصولگرایی هیچگاه براساس سلیقهها تصمیمگیری نکرده و همواره تلاش کرده براساس تفکرات تصمیمگیری کند.
شما رفتار جبهه پایداری در مجلس نهم را تایید میکنید؟
بنده شیوه متفاوتی با جبهه پایداری دارم و رفتارهای متعادلتر و سنجیدهتر را میپسندم. با این وجود به نظر من همه طیفهای اصولگرایی باید اختلاف سلیقهها را همپوشانی کنند تا اختلافات بزرگ نشود. دلیل این مساله نیز رقیب مشترک همه طیفهای اصولگرایی است. به همین دلیل طیفهای مختلف اصولگرایی باید مشکلات خود را در درون خانواده اصولگرایی حل کنند و اجازه ندهند این مسائل به بیرون کشیده شود. مجلس محل تعامل و مذاکره است. این تعامل حتی میتواند بین مجلس اصولگرا و دولت اعتدالگرا و اصلاحطلب نیز برقرار شود. بین ابتدا و انتهای جریان اصولگرایی باید نوعی مرزبندی و خطکشی وجود داشته باشد. جریان اصولگرایی مانند یک منشور است که انواع و اقسام رفتارها و منشها در آن وجود دارد. در نتیجه وجود عدهای که با صراحت و قاطعیت مواضع خود را در مجلس شورای اسلامی مطرح کنند مسالهای طبیعی است و در تمامی مجالس گذشته نیز وجود داشته است.
رفتارهای رادیکال و تند سیاسی همواره خالی از تفکر است. شما این نظر را قبول دارید؟
به نظر من رفتار جبهه پایداری خالی از تفکر نبوده است. جبهه پایداری دارای الگو و خط مشی مشترک با اصولگرایان است و تنها رفتار این گروه به نوعی به رادیکالیسم نزدیک شده است.
به نظر میرسد اجماع اصولگرایان در انتخابات مجلس با محوریت سه آیتا… (یزدی، موحدی کرمانی و مصباحیزدی) صورت خواهد گرفت. این در حالی است که همواره اختلاف نظرهایی بین این سه آیتا… و به ویژه مصباحیزدی با دیگران وجود داشته است. این اختلافات در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۲ظهور و بروز علنی نیز داشت. به نظر شما این اختلافات در انتخابات مجلس شورای اسلامی حل خواهد شد؟
یکی از خصوصیات علما این است که مسائل را از دریچه معنویت نگاه میکنند. این رویه برخلاف سیاستمداران است که همواره مسائل را از دریچه سیاست و دنیای سیاست نگاه میکنند. آیتا… مصباحیزدی، موحدی کرمانی و یزدی همگی دارای وجهه علمی و معنوی هستند و ابعاد معنوی شخصیت این افراد برجستهتر از ابعاد سیاسی و اجتماعی آنها تلقی میشود. متاسفانه برخی از سیاسیون تلاش میکنند وجه افتراق و اختلاف سلیقه سه آیتا… را در افکار عمومی بزرگنمایی کنند. بنده شنیدهام در جلسه اولی که بین این سه آیتا… برگزار شده، آیتا… مصباحیزدی به صراحت عنوان کرده مرجع تصمیمگیری اصولگرایان روحانیت مبارز و جامعه مدرسین است و هر تصمیمی که شما اتخاذ کنید ما نیز خود را ملزم به اجرای آن خواهیم کرد. به هر حال برخی از جریانهای سیاسی اصولگرایی از نظر فکری قرابت زیادی با اندیشههای آیتا… مصباحیزدی دارند. در نتیجه هنگامی که ایشان در اتاق فکر و تصمیم اصولگرایان حضور دارند و عنوان میکنند که نظر روحانیت مبارز و جامعه مدرسین را خواهند پذیرفت به منزله اشتراک نظر و دیدگاههای ایشان با بقیه اصولگرایان است. اگر آیتا… مهدوی کنی نیز در قید حیات بود بدون شک یکی از اعضای این جلسه بود. با این وجود به دلیل رحلت ایشان مسئولیت تصمیمگیری جریان اصولگرایی به عهده سه آیتا… افتاده است. با این وجود عدهای که در حاشیه قرار دارند تلاش میکنند اختلاف سلیقه سه آیتا… که در دنیای سیاسی مساله طبیعی است را بزرگ کنند و به این وسیله جریان اصولگرایی را چند تکه و فاقد مرجعیت جلوه بدهند.
پس از مجلس ششم همه مجالس دیگر در اختیار اصولگرایان قرار داشته است. آیا اصولگرایان عملکرد قابل قبولی در این سه مجلس داشته اند؟ به نظر شما کدام یک از این سه مجلس از بقیه ضعیفتر بوده است؟
من عملکرد هرسه مجلس اصولگرا را البته با تفاوتهایی در عملکرد قابل قبول میدانم. جریان اصولگرایی در مجلس هفتم خالصتر و متحدتر بود. با این وجود هر چه جلوتر آمدیم همگرایی در بین اصولگرایان کاهش پیدا کرد به شکلی که در مجلس نهم این همگرایی به واگرایی تبدیل شد. البته به صورت طبیعی هنگامی که یک جریان سیاسی به مدت زیادی قدرت را در اختیار داشته باشد با نوعی اختلاف سلیقه و واگرایی مواجه خواهد شد و ممکن است گرایشهای جدیدی نیز در این زمینه به وجود بیاید. مهمترین مسالهای که درباره سه مجلس اصولگرا میتوان عنوان کرد این است که این سه مجلس هیچ چالش جدی در مقابل نظام ایجاد نکرده است. این درحالی است که در مجلس ششم اتفاقاتی مانند استعفای جمعی نمایندگان و تحصن وجود داشت که به هیچ عنوان خوشایند نظام سیاسی نبود. این وضعیت به شکلی بود که مقام معظم رهبری نیز به مساله ورود کردند.
البته مجلس هشتم نیز در آستانه استیضاح رئیسجمهور قرار داشت و در این زمینه نیز مقام معظم رهبری ورود کردند.
بله، مقام معظم رهبری در این مساله نیز ورود کردند اما در حد مجلس ششم نبود. بنده در آن زمان معاون پارلمانی آقای احمدینژاد بودم. در این مساله سوال از رئیسجمهور صورت گرفت و برخی از نمایندگان تمایل به استیضاح داشتند. هر سه مجلس اصولگرا تلاش کردند مشکلات اقتصادی مردم را حل کنند. با این وجود این مشکلات هنوز باقی مانده است. مجالس اصولگرا تلاش کردند درباره مسائل اساسی و مهم نظام سیاسی تصمیمگیری کنند که به نظر من در این زمینه تاحدودی موفق بودند.
اگر مجالس هفتم، هشتم و نهم از دو جریان سیاسی تشکیل میشد عملکرد موفقتری نداشت؟
اصلاحطلبان همواره در مجلس حداقل به عنوان فراکسیون اقلیت حضور داشتند و وضعیت به شکلی نبوده که تمام فضای مجلس در اختیار اصولگرایان قرار داشته باشد. با این وجود من معتقدم با توجه به شرایط پیش رو، حضور اصلاحطلبان در مجلس دهم نسبت به گذشته تقویت خواهد شد. مجلس باید محل تضارب آرا باشد تا بتواند در یک فضای بانشاط و پویا تصمیمگیری کند و مشکلات مردم را حل کند.
نقش حسن روحانی و اعتدالیون را در انتخابات مجلس چگونه ارزیابی میکنید؟چه اتفاقی در فضای سیاسی ایران رخ داده که اعتدالیون به نقطه کانونی فضای سیاسی کشور تبدیل شدهاند؟
من اعتدالیون را یک گفتمان نمیدانم و معتقدم فاقد ویژگیهای یک گفتمان هستند. دولت آقای روحانی با کمک و پشتیبانی اصلاحطلبان روی کار آمده است. دلیل اصلی روی کار آمدن آقای روحانی نیز فقدان وحدت و تشتت آرا در بین اصولگرایان بود. اگر در انتخابات ریاستجمهوری اصولگرایان با یک کاندیدا واحد وارد رقابتهای انتخاباتی میشدند مشخص نبود که وضعیت چنین رقم بخورد و اصلاحطلبان پیروز انتخابات باشند. با این وجود آقای روحانی در ایجاد گفتمان و تقویت آن موفق عمل نکرده است. اگر چنین گفتمانی تشکیل شده بود باید دارای شاخصهها، هارمونی و ویژگیهای منحصر به فرد بود که در شرایط کنونی چنین مسالهای مشاهده نمیشود. اعتدالیون در مرحله اول باید مرزبندی خود را با جریان اصلاحات و همچنین جریان اصولگرا مشخص کنند. این گروه باید دقیقا مشخص کنند که چه مسائلی آنان را به اصلاحطلبان نزدیک میکند و چه مسائلی سبب فاصله آنها از اصلاحطلبان میشود. همچنین باید مشخص کنند که اعتدالیون در چه ویژگیهایی با اصولگرایان اشتراک نظر دارند و در چه مسائلی با اصولگرایان دارای اختلاف هستند. به نظر من شخصیتهای حقیقی و افرادی که در بین مردم شناخته شده هستند در مجلس آینده بروز بیشتری خواهند داشت. نکته دیگر اینکه جریانهای سیاسی باید این مساله را مورد نظر قرار بدهند که هدف نهایی رقابت برای قدرت و منفعت نیست و بلکه رقابت باید برای خدمت رسانی به مردم باشد. به نظر من اعتدالگرایی به معنای عدم عدول از آرمانهای انقلاب اسلامی و خدمت به مردم است. آقای روحانی نیز مسیر خوبی را با شعار اعتدالگرایی برای خود مشخص کرده است. به همین دلیل اگر اکثریت مجلس آینده در اختیار اصولگرایان نیز قرار بگیرد تلاش خواهند کرد تعامل مثبتی با دولت آقای روحانی داشته باشند.
احمدینژاد به صراحت عنوان کرده که هیچ فعالیتی برای انتخابات مجلس انجام نخواهد داد. با این وجود برخی از وزرای کابینه وی مانند سیدمحمد حسینی، نجار و حاجی بابایی خود را آماده ورود به مجلس میکنند. به نظر شما اگر این افراد وارد مجلس شوند در جهت تقویت گفتمان احمدینژاد گام خواهند برداشت؟
این افراد را نمیتوان به نام طیف احمدینژاد معرفی کرد. این افراد همگی جزئی از جریان غالب اصولگرایی به شمار میروند که با توجه به شرایط سیاسی در کابینه محمود احمدینژاد حضور داشتهاند. این عده قبل از اینکه در دولت احمدینژاد حضور داشته باشند در تشکلهای اصولگرایی حضور داشتهاند. نکته مهم در این زمینه است که این افراد هیچگاه خود را از اردوگاه اصولگرایی جدا ندانسته و همچنان نیز خود را اصولگرا معرفی میکنند. به همین دلیل اگر این افراد وارد مجلس شوند به عنوان یک اصولگرا در مجلس حضور خواهند داشت و طیف جدیدی را به وجود نخواهند آورد. در نتیجه در مجلس آینده طیفی به نام محمود احمدینژاد شکل نخواهد گرفت. آنچه شکل خواهد گرفت در چارچوب گفتمان اصولگرایی خواهد بود.
شما گفتمان احمدینژاد را تمام شده تلقی میکنید و فکر میکنید این گفتمان به پایان راه رسیده است؟
بحث من بر سر پایان گفتمان احمدینژاد نیست. ما همواره گفتمان احمدینژاد را جزئی و در ذیل گفتمان اصولگرایی میدانستیم و همچنان نیز بر عقیده خود استوار هستیم. در نتیجه کسی با پرچم احمدینژاد وارد مجلس نخواهد شد. افرادی مانند قالیباف، محسن رضایی، ولایتی و محمود احمدینژاد شخصیتهای مستقل اصولگرایی هستند که در هیچ تشکل اصولگرایی حضور ندارند اما در مواقع لزوم جریان اصولگرایی از آنها استفاده میکند. با این وجود پرچم مستقل اینگونه افراد در برخی مقاطع به سود اصولگرایان بوده ودر برخی مقاطع به ضرر اصولگرایان تمام شده است. به نظر من در شرایط کنونی و در آستانه انتخابات مجلس هیچ کدام از این افراد نباید پرچم مستقلی بردارند. اگر هر کدام از این افراد مستقلانه پرچم بردارند علاوه بر اینکه به جریان اصولگرایی صدمه خواهند زد به سود خود نیز رفتار نکردهاند و در نهایت خود نیز متضرر خواهند شد.
رفتار احمدینژاد هیچگاه قابل پیشبینی نبوده است. آیا این احتمال وجود دارد که وی با پرچم مستقلی در انتخابات مجلس حضور پیدا کند؟
خیر، بنده چنین احتمالی نمیدهم.