در شرایط رسانهای امروز، دیگر نه رسانه آن رسانه قدرتمند است و نه مخاطب، همان مخاطب منفعل در برابر القائات رسانهای. همه چیز عوض شده و مخاطب گزینشگر امروز، از مجموع مطالبی که از رسانههای مختلف در دسترس دریافت میکند، آنچه خود میخواهد و درست میپندارد، برداشت میکند.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ این روزها، اغلب بخشهای خبری که در ساعات مختلف از رادیو و یا تلویزیون پخش میشود، دستکم یک خبر تخریبی که با هدف تضعیف دولت حسن روحانی تنظیم شده، در میان اخبار خود دارد. این رویکرد سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی، علیرغم انتقادات بسیار، در دو سال گذشته همچنان ادامه داشته و با نزدیک شدن به موعد انتخابات، شکل جدیدی به خود گرفته است.
قادر باستانی (نویسنده و مدرس علوم ارتباطات اجتماعی) به خبرنگار ما گفت: راهبرد خبری رسانه ملی، بهطور مشخص علیه مجموعه دولت آقای روحانی و درجهت براندازی این دولت تنظیم شده و پیام کلی مستتر در اخبار تنظیم شده، القای ناکارآمدی و ضعف عملکردی دولت به مخاطبان است. این راهبرد پنهان و مخفی نیست و به راحتی با تحلیل محتوای ساده اخبار پخش شده، میتوان آن را علمی اثبات کرد.
وی افزود: به نظر من، کسانی که این راهبرد را به سازمان صداوسیما دیکته میکنند، شناخت درستی از کارکرد و نقش و جایگاه رسانه در عصر جدید ندارند. در گذشته چنین راهبردهایی در ارتباطات سیاسی اثربخش بود، اما در شرایط رسانهای امروز، دیگر نه رسانه آن رسانه قدرتمند است و نه مخاطب، همان مخاطب منفعل در برابر القائات رسانهای است. همه چیز عوض شده و مخاطب گزینشگر امروز، از مجموع مطالبی که از رسانههای مختلف در دسترس دریافت میکند، آنچه خود میخواهد و درست میپندارد، برداشت میکند.
باستانی خاطرنشان کرد: تهیه و پخش اخبار تخریبی علیه دولت، در شرایط کنونی، توسط مخاطب بهطور اتوماتیک به کل نظام حاکمیتی تسری داده میشود و پیام بیکفایتی حاکمیت در اداره کشور را در ذهن مخاطب متبادر میسازد. علت این پدیده، پیامهای دیگری است که مخاطب از کانالهای دیگر، مخصوصاً فضای مجازی و بهطور مشخص از شبکههای اجتماعی مثل تلگرام دریافت میکند. راهبرد فعلی صداوسیما، مربوط به زمانی است که مخاطب به کانالهای دیگر دسترسی آسان نداشت و در برابر اخبار رسانه منفعل بود؛ مانند شرایطی که اخبار صداوسیما در بیست- سی سال گذشته داشته، اما امروز رشد آگاهی مخاطب، دسترسی آسان به منابع مختلف و تغییر افق دید مردم، دیگر شرایط را کاملاً عوض کرده است.
این کارشناس رسانه با تأکید بر اینکه مدیران خبری صداوسیما خودشان به این مسأله واقف هستند، تصریح کرد: اغلب دستاندرکاران تنظیم و پخش خبر، تسلط کافی بر وضعیت رسانهای در دنیای امروز دارند، اما اغلب در شرایط سنی هستند که مصلحتاندیشی و عافیتطلبی شخصی پیشه کردهاند یا میدانند، اعلام نظر در این خصوص بیفایده است و به موقعیت شغلیشان آسیب میزند، همان کاری را انجام میدهند که از آنها خواسته میشود.
وی گفت: در کشور ما مخاطب عام، میان دولت و سایر نهادهای حاکمیتی تفکیک قائل نمیشود و اخباری که بیکفایتی و ضعف عملکردی دولت را القا میکند، به کل نظام تسری میدهد. مخاطب خاص هم دیدگاه خود را دارد و تحت تأثیر این جریانسازیهای تاریخ گذشته قرار نمیگیرد. ضرر عمده این رویکرد، نصیب نظام میشود که در نشیب و فراز شرایط سیاسی جامعه، زمانی که نیاز جدی به رسانه ملی دارد تا بر مخاطب اثرگذار باشد، دیگر صداوسیما اثرگذار نیست یا پیامش، نتیجه معکوس بر مخاطب میگذارد. این موضوع از نظر امنیت ملی برای نظام جمهوری اسلامی، بسیار حائز اهمیت است.
این استاد دانشگاه، راهکار پیشگیری از تبعات رویکرد صداوسیما را بازگشت به نقش حرفهای دانست و گفت: رسانه ملی اگر کاری را انجام دهد که همه رسانههای معتبر در دنیا انجام میدهند، میتواند اعتماد از دست رفته را بازیابی کند. سیاسیون باید بدانند که رسانه وقتی رسانه است که حرفهای باشد؛ یعنی جلب اعتماد مخاطب را در درجه اول اهمیت قرار دهد. رسانه بله قربانگو، رسانه حرفهای نیست. رسانهای که راهبرد آن در مراکز غیرشفاف و ناشناخته تعیین میشود، عناصر خبری خود را به افرادی منفعل و بیتوجه به تبعات اخبار تولید شده تبدیل میکند. کافی است دستاندرکاران امور به نحوه تولید و پخش اخبار در رسانههای آمریکایی و اروپایی توجه کنند که چگونه با جلب اعتماد مخاطب، سیاستهای کلی غرب را به خوبی پیش میبرند. ما در دنیا رسانه بیطرف نداریم. همه در مسیر یک راهبرد حرکت میکنند؛ اما رسانههای حرفهای، در راستای سیاست کلی تعیین شده، خودشان با رویکرد اعتمادجویی، به راحتی پیام مورد نظر خود را القا میکنند.