از همان ابتدا مشخص بود که با پایان یافتن دولت احمدی نژاد عده ای از درون همین دولت به بیان واقعیاتی از احمدی نژاد خواهند پرداخت، البته این اتفاق در زمان ریاست جمهوری او با افشاگری خانم دستجردی وزیر بهداشت دولت کلید خورده بود که درباره نحوه واردات و برکناری اش سخن بر زبان رانده بود.
هفته نامه «طلوع صبح» نوشت: از همان ابتدا مشخص بود که با پایان یافتن دولت احمدی نژاد عده ای از درون همین دولت به بیان واقعیاتی از احمدی نژاد خواهند پرداخت، البته این اتفاق در زمان ریاست جمهوری او با افشاگری خانم دستجردی وزیر بهداشت دولت کلید خورده بود که درباره نحوه واردات و برکناری اش سخن بر زبان رانده بود.
اما این موضوع به صورت جدی و با پایان یافتن ریاست جمهوری احمدی نژاد آغاز شد و روند افشاگری ها علیه دولت دهم شکل گرفت تا رئیس جمهوری سابقه در همان دامی گرفتار شود که خودش برای دیگران پهن می کرد.اما این تنها وزرای احمدی نژاد نبودند که به افشاگری درباره رئیس دولت و حلقه نزدیکانش پرداختند، بلکه برخی یاران دیروز او نیز این مسیر را پیش گرفتند که در نوع خود قابل توجه بود.
اگر چه در هشت سال گذشته برخی از وزرای عزل شده توسط محمود احمدینژاد به این افشاگری دامن زدند اما باید بدین نکته توجه داشت که بسیاری از آنهایی که احمدی نژاد برایشان به نوعی سنگ تمام گذاشته بود نیز به جرگه افشاکنندگان دولت او پیوستند.
در این میان می توان به مرضیه وحید دستجردی، مصطفی پورمحمدی، داود دانش جعفری، داود احمدی نژاد، محمدحسین صفارهرندی،منوچهر متکی به عنوان وزرای او اشاره کرد که به بیان مطالبی از پشت پرده برکناری خود پرداختند.
اما در میانه راه یکی از این افشاگری ها رقم خورد و مرضیه وحید دستجردی وزیر بهداشت و درمان دولت دهم دلیل برکناری خود را حضور یکی از برادران لاریجانی در معاونت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و اصرار احمدی نژاد برای برکناری وی اعلام کرد. در ادامه هم پرده از ورادات و خرید لوازم دسته چندم چینی به کشور برداشته شد که ان زمان شوک بزرگی به دولت وارد کرد.
اما در این مسیر علیرضا علی احمدی از دیگر وزرای محبوب احمدی نژاد در دولت نهم بود که به دلیل مخالفت هایش با مشایی و رحیمی از دولت کنار گذاشته شد.
علی احمدی اما در این باره چند سال بعد از برکناری خود توضیح داد. احمدی در سال ۹۲ و در جریان یک نشست خبری روایت خود از برکناری اش را این چنین بیان کرد: « زمانی که دولت نهم در حال پایان بود و میخواستند دولت دهم و کابینهاش را تشکیل بدهند، بین دو نماز به آقای احمدینژاد گفتم بهتر است این افراد که گزینه فعلی دولت برای ریاست کاندیداتوری از جمله آنها بود در کابینه نباشد، چرا که هزینههایی برای دولت ایجاد خواهد کرد اما بین دو نماز آقای احمدینژاد پرسید، ذکرت را گفتی! گفتم بله، گفت شما دیگر در کابینه نباشید!»
شیوه ای که برای صفار هرندی هم تکرار شد. او در این باره می گوید:« دلیل اصلی بنده که در آن جلسه هیأت دولت به ماندن آقای مشایی به عنوان معاون اول رئیسجمهور اعتراض کردیم، این بود که این کار مخالف نظر رهبری بوده و این جلسه مشروعیتی ندارد.» او معتقد است که بعد از این اعتراض از سمت خود برکنار شده است اتفاقی که مشابه آن برای معاون جوانان دولت رخ داد، اما بذرپاش هیچ گاه دراین باره انتقاد جدی به احمدی نژاد نکرد و دست به افشاگری نزد!
در این میان، زریبافان نیز دوست ندارد دولت احمدی نژاد تکرار شود. رییس بنیاد شهید با حضور در نمایشگاه مطبوعات دوره گذشته گفت: بازگشت احمدی نژاد به قدرت را نه به صلاح خودشان می دانم و نه نظام، چون باید اجازه داد نیروها و افکار جدید در مسئولیت ها حضور یابند.
از سوی دیگر، شیوه و روش برکناری وزیر کشور را نباید از قلم انداخت. پورمحمدی نیز در روایت خود از برکناری اش می گوید «پس از پایان مرحله نخست انتخابات، گزارشى از برخى تخلفات صورت گرفته در انتخابات، براى رهبر انقلاب فرستادم که پس از ارسال این گزارش، پس از چند روز رئیسجمهور از ارسال آن آگاه شده و از این اقدام به شدت عصبانى شدند.آقای احمدىنژاد از اینکه چرا پیش از نوشتن گزارش با او هماهنگى نکرده، ناراحت شده و به خاطر این کار ، تصمیم به تغییر گرفت.»
اما در ادامه این افشاگری ها و اعلام برائت از احمدی نژاد خلیلیان وزیر جهاد کشاورزی دولت دهم هم در مراسم تودیع خود که در غیاب مقامات دولتی برگزار می شد به جلسه ای اشاره کرد که در پاستور به نزاع انجامیده بود: « در جلسه ای برای تعیین نرخ گندم برخی نمی خواستند قیمت بیش از ۴۰۰ تومان باشد و در آن جلسه گفتم با چنین قیمتی هیچ کشاورزی گندم خود را به دولت نمی فروشد و در همان جلسه فشار عجیبی برای مجوز واردات شیر خشک آوردند، با اینکه واردات آن از سال ۹۰ ممنوع شده بود. حتی در آن جلسه زمانی که در اعتراض به این صحبت ها بلند شدم و آمدم بیرون رئیس جلسه (احتمالا احمدی نژاد) گفت: اگر بلند شدی، رفتی دیگر برنمی گردی»
خلیلیان ادامه داد: «بعدا متوجه شدم که کسانی که این صحبت ها را مطرح کردند، به دلیل صدای کوبیده شدن درب جلسه بوده که تا به حال در نهاد ریاست جمهوری شاهد چنین کوبیده شدن دری نبوده اند و البته بعدا برخی تبلیغ کردند که وزیر جهاد را از جلسه بیرون کرده اند.»
اما این افشاگری ها با بیان ناگفته هایی از سوی سردار احمدی مقدم، فرمانده سابق نیروی انتظامی در مورد محمود احمدی نژاد، وارد فازی جدید شد.
جنس و نوع سخنان سردار احمدی مقدم از آنچه دیگر یاران احمدی نژاد به زبان آورده بودند، متفاوت بود.
جایگاه و مسئولیت احمدی مقدم توجه دوچندان کارشناسان و سیاسیون را برانگیخت و واکنش های مهمی به همراه داشت.
برای امثال نگارنده تفحص در احوال گذشته و پیرامون سیاستمدار کنار رفته از قدرت، فاقد جذابیت و در مواردی امری غیراخلاقی و غیرجوانمردانه است. اما نکات بیان شده در مصاحبه جناب احمدی مقدم، که مسئول انتظام و امنیت کشور و جزو اعضای شورای عالی امنیت ملی بود، جای تامل و درنگ دارد و موجبات ضرورت نگاه به گذشته را فراهم می کند.
نخستین نکته قابل تامل، سونامی افشاگری ها علیه احمدی نژاد نه توسط مغضوبان و قربانیان روش «بگم، بگم» ایشان که توسط یاران خود او صورت گرفته و می گیرد؛ بنابراین شائبه انتقام گیری و سیاسی بودن سخنان علیه رئیس دولت های نهم و دهم منتفی است.
نکته حائز اهمیت بعدی این است که با رونمایی جناب احمدی مقدم از زوایای جدید شخصیت و خلقیات جناب احمدی نژاد مشخص می شود که این مثنوی همچنان ادامه دارد و ورق های زیادی هنوز دست نخورده باقی مانده است؛ بنابراین احتمال بیان ناگفته های مهمتری از آن دوران، توسط اشخاص مهمتر، دور از انتظار نیست.
در ادامه باید توجه کرد که در اوایل روی کار آمدن دولت یازدهم و رای اعتماد به وزرا و پس از برگزاری مراسم معارفه ها؛ طیب نیا وزیر اقتصاد دولت یازدهم در اظهار نظری به نقل از محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی دولت دهم بخشی از واقعیت مناسبات میان این نهاد پولی و دولت و رئیس جمهور را افشا کرد. وزیر امور اقتصادی و دارایی در آن زمان گفت که بهمنی رئیس کل سابق بانک مرکزی به من گفت که فقط یک هفته رئیس کل بانک مرکزی بوده است که آن نیز در زمان روحانی بود!
از سوی دیگر علی اکبر صالحی که پس از عزل جنجالی منوچهر متکی در صندلی وزارت خارجه در دولت دهم تکیه زد نیز فاش کرد که بارها درباره تحریمها به مسئولان هشدار داده بود، اما به تحلیلهای او ایراد میگرفتند. علیاکبر صالحی که در گفت و گویی با خبرگزاری جمهوری اسلامی، این سخنان را بیان کرده و اشاره کرده بود: «قریب دو سال و اندی پیش نامهای درباره تحریمها نوشتم… در این نامه پیشبینی شده بود که روند تحریمهای جدید به چه سمت و سویی خواهد رفت و چه مواردی را در بر خواهد گرفت. متأسفانه برخی دوستان در آن زمان به اینگونه تحلیلها ایراد میگرفتند.»
علیاکبر صالحی در ادامه این گفتوگو به ماجرای حمله به سفارت انگلیس در تهران اشاره کرد و با اظهار اینکه آن زمان برای شرکت در جلسهای در جده بود، گفت: «در آن جلسه یکدفعه به صورت تلفنی به من اطلاع دادند که چرا نشستهای؟ سفارت انگلیس در تهران را گرفتهاند. همانجا به صورت تلفنی با ویلیام هیگ صحبت کردم و تلاش کردم قضیه را جمع کنم.»
وی اقدام وزارت خارجه برای کنترل موضوع سفارت انگلیس را «شاهکار» خواند و گفت اگرچه آن زمان برخی رسانههای داخلی علیه وزارت خارجه مقالههایی نوشتند، اما این وزارتخانه مقابل «هجمههای عظیم» ایستاد.وزیر خارجه پیشین همچنین اظهار کرد که در برابر این حملات رسانهای علیه وزارت خارجه «هیچ کس به میدان نیامد تا از وزارت خارجه دفاع کند» و وزارت خارجه تنها ایستاد و چیزی نگفت تا این که به گفته آقای صالحی، مقام معظم رهبری «به کمک» این وزارتخانه آمدند.
اما این تنها وزرای احمدی نژاد نبودند که به انتقاد از رئیس دولت و حلقه نزدیکانش پرداختند، بلکه برخی یاران دیروز او نیز هراز گاهی نقبی به گذشته زده و برخی پشت پرده ها را رو می کنند چنانچه چندی پیش علیرضا زاکانی که یدطولایی در دفاع از احمدی نژاد داشت در سخنرانی اظهار کرد« در خرداد ۸۵ آقای احمدینژاد دو ساعت و اندی با من صحبت کرد که به دولت بیا و کارهای سیاسی دولت را در دست بگیرد. من گفتم اگر من بیایم چه کارهایی میخواهی با همدیگر انجام دهیم گفت: دست به دست هم میدهیم و خبرگان رهبری را عوض میکنیم. پیرهای خبرگان بیرون و به جای آنها جوانان را میآوریم. این مطلب را رئیسجمهوری که تنها ۹ ماه از حضورش در این جایگاه گذشته بود، عنوان میکرد. رئیسجمهور ۹ ماهه چه نسبتی با خبرگان رهبری دارد؟»
احمدزاده معاون سابق رئیسجمهور و یار ۵ ساله دولت، یک ماه پس از اخراج با اشاره به اقدامات حلقه انحرافی گفت: این افراد میخواستند با رمل و اسطرلاب کشور را اداره کنند؛ حتی یک بار گفتند از آسمان خبر رسیده که فلان مسئول از نوادگان قاتلان سیدالشهدا(ع) در کربلا بوده و بعد آن مسئول را عزل کردند!
برادر محمود احمدی نژاد هم خود همپای برادر یدطولایی درافشاگری دارد، افشاگری علیه دوستان و اطرافیان برادرش. انتقاداتی که او را نیز در میانه راه، از قطار دولت پیاده کرد. حالا پس از افشاگری ای که از زبان علی آبادی شنیدیم نمی دانیم آیا باز هم باید انتظار بیان ناگفته هایی از زبان اطرافیان رئیس دولت سابق را داشته باشیم یا نه؟
در آخرین افشاگری ها اما سخنان علیآبادی ریس سازمان تربیت بدنی دولت دهم هم قابل تامل است.
وی در گفت و گو با یک نشریه ورزشی با اشاره به اینکه احمدینژاد گفت از نگهبان تا رییس فوتبال باید تغییر کند، گفته که تمام اختلافات با احمدینژاد از زمان حضور مشایی شروع شد. در ۴ سال اول هیچ بحثی نبود. اواخر دوره اول و احساس من و کسانی که با من همفکر بودند این بود که این مسیر به سمت غلط میرود. لذا حرفهایمان را میزدیم. قرار نبود در روزنامه و رسانه جار و جنجال کنیم چون درست و منطقی نبود.
وی افزود: آقای احمدینژاد فقط یک نفر، حبیب کاشانی را برای مدیرعاملی پرسپولیس به من معرفی کرد، پشیمانم از اینکه سعیدلو را برای وزارت ورزش معرفی کردم. دفتر آقای احمدی نژاد به کفاشیان زنگ زد و گفت که علی دایی را بردارید.
وی همچنین گفته که ساعت ۱۱ شب برای وزیر وقت گرفتیم. ساعت ۱۱ رفتیم و آقای عباسی گفت من ده دقیقه می خواهم خصوصی صحبت کنم. بعدش جلسه تشکیل شد و آقای عباسی شروع کردند به صحبت کردن، گفتند ما دولت هستیم و پول ورزش را می دهیم و باید دخالت کنیم. شیخ احمد گفت همه جای دنیا همین است و دولت ها حامی ورزش هستند و دخالت نمی کنند. آقای عباسی در آن جلسه که همه سران شورای المپیک آسیا حضور داشت گفت که ما روسای فدراسیون ها را عوض کردیم، از یکی مواد مخدر گرفتیم، یکی فساد اخلاقی داشت و دیگری هم فلان فساد را داشت. همه این ها را که گفت، آقای شیخ سلمان جواب داد، مگه شما قاضی هستی؟ اگر درست هم باشد بخش قضایی باید پیگیری کند. آقای عباسی گفت که آقای شیخ احمد! شما کویت را با جمهوری اسلامی ایران مقایسه می کنید؟ ما زدیم توی سرمان! گفتیم تعلیق شدیم. شیخ احمد رفت از صندلی پایین و سیگارش را درآورد. در عمرم چنین رفتاری ندیدم و همه شرط ها از آن جلسه بیرون آمد.
علی آبادی خاطرنشان می کند: «به احتمال فراوان افشاگری های مطرح شده از سوی یاران احمدی نژاد اولین و آخرین ادعاهای آنان درباره پشت پرده اقدامات دولت دهم نیست و به طور حتم در آینده افشاگری های دیگری از سوی نزدیکان احمدی نژاد می شنویم.»
همه این صحبتها در حالی مطرح می شود که هیچ یک از این افراد به دلیل رفتارهای ادعا شده از سمت خود استعفا نداده اند و بعضا بعد از پایان دوره ریاست جمهوری و یا بعد از برکناری دست به افشاگری زدند. اینکه این سخنان چقدر صحیح است جای بررسی دارد اما ما هم منکر رفتار نادرست دولت دهم در صورت صحت سخنان نمی شویم و ان را تبرئه نمی کنیم، اما نکته مهم این است که چرا آقایان اکنون یادشان افتاده افشاگری کنند و آن موقع جلوی این بی قانونی ها زبان به گلایه و انتقاد نمی گشودند؟