جامعهشناسان و پژوهشگران اجتماعی دیروز در اجلاس «اتاف» یعنی ارزیابی تاثیرات اجتماعی و فرهنگی گرد هم آمدند. آنها درباره تجربه هفتساله اتاف در حوزه شهری حرف زدند و گفتند ارزیابی تاثیرات اجتماعی و فرهنگی در ایران نباید پروژهمحور شود و باید در حوزههای تصمیمگیری و برنامهریزی هم مورد توجه قرار گیرد. آنها میگویند ایران باید مثل همه کشورهای جهان سازمان مستقلی برای ارزیابی تاثیرات اجتماعی و فرهنگی تشکیل دهد. به گفته آنها دوران بیتوجهی به نظرات و واکنشهای اجتماعی مردم به پایان رسیده و حالا زمانهای است که باید حق مردم را در طرح و برنامهها و تصمیماتی که به زندگی آنها مربوط است، به رسمیت شناخت و دیگر نمیتوان پشت درهای بسته برای آنها تصمیم گرفت. پژوهشگران حوزه ارزیابی تاثیرات اجتماعی و فرهنگی از سراسر کشور دیروز در ایوان شمس گرد هم آمدند تا در اجلاسی یکروزه درباره تجارب و دستاوردها و درعینحال نقدها و نظرهایی که در زمینه اتاف وجود دارد، گفتوگو کنند. این اجلاس میهمانان زیادی داشت و بسیاری از حاضران در حاشیه صندلیهای ایوان شمس ایستاده بودند. از آنجا که مطالعات اتاف یا همان ارزیابی تاثیرات اجتماعی و فرهنگی در معاونت اجتماعی شهرداری تهران متمرکز است و این معاونت میزبان میهمانان دیروز بود، میثم امرودی، معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران در آغاز این نشست بر ضرورت توجه به مبانی دینی و اعتقادی در برنامهریزیهای شهری تاکید کرد و گفت: «ترجمان همه آیات الهی این جمله است که شهر خوب ساختنی است و یافتنی نیست. اتاف یعنی گره زدن شهر عقلانی با مدیریت شهری.» او در ادامه گفت: «تغییر نگاه در نهاد شهرداری بهعنوان جایی که کاملا عمرانی است، بسیار دشوار خواهد بود و اتفاقاتی که در حوزههای فرهنگی و اجتماعی شهر تهران افتاد نهتنها یک شعار بلکه اجرای یک شعور عقلانی بود.» معاون شهردار تهران اتاف را گره خوردن علم و عقلانیت با اجرای صرف دانست و افزود: «برای اینکه بتوانیم اتاف را در شهر تهران ارزیابی کنیم، باید بگوییم که امروز بیش از ٨٠٠ پروژه شهر تهران اتاف دارند.» او با بیان اینکه بسیاری از پروژهها ازجمله مسکن مهر فاقد اتاف هستند، ادامه داد: «مسکن مهر امروز به یک زاغهنشینی مدرن تبدیل شده است که اگر در مورد آنها اتاف رعایت میشد، میتوانست به بهترین صورت شکل گیرد.» معاون فرهنگی و اجتماعی شهردار تهران با اشاره به اقداماتی که در حوزه شهروندی و سبک زندگی اسلامی انجام شده است، گفت: «در گذشته به خاطر اینکه شهر تهران را همیشه سبز نشان دهند در آن درختان سوزنیبرگ میکاشتند، که حرفها و سخنانشان رنگی اما علمی نبود. امروز برگهای سوزنی درختان با تهران خداحافظی کردهاند و همه درختان پهنبرگ شدهاند. اتاف میگوید شهر برای انسان است نه انسان برای شهر. اتاف میگوید این حق انسان است که ریزش برگها و گذر عمر را ببیند و این حق همه انسانهاست که رنگها و زیباییهای خدا را در درختان ببینند.» معاون فرهنگی و اجتماعی شهردار تهران با اشاره به لزوم مدیریت یکپارچه شهری در تحقق حقوق شهروندی هم گفت: «تلاش کردهایم که در نوروز ٩۵ شهر تهران بدون چهره آلوده، معتاد و کارتنخواب باشد و جریان زندگی سالم را در سطح شهر شاهد باشیم.»
امرودی با اشاره به هفتسال فعالیت اتاف گفت: «این طرح بعد از هفتسال ما را به شناخت آینده رسانده است و آینده اتاف یک تغییر نگاه است. همه دستگاهها باید اتاف را برای همه پروژهها انجام دهند.» به گفته امرودی، ارزیابی تاثیرات اجتماعی و فرهنگی به دنبال این است که مردم در شهر احساس امنیت کنند و اوقات فراغتشان، کسب حلال و عبادت مردم در آن تضمین شود. مهدی جمالینژاد، شهردار اصفهان هم از دیگر میهمانان اجلاس دیروز درباره ایدئولوژی اسلامی در شهرها صحبت کرد و گفت: اگر فضاهای اجتماعی و فرهنگی در جهت نهادینه کردن پیوست فرهنگی محقق شود، به یک شهر ایدهآل خواهیم رسید.
اجلاس دیروز اتاف پس از سخنان معاون شهردار تهران و نیز شهردار اصفهان با سخنرانیهای ٣ میهمان دیگر پی گرفته شد. دکتر حسین ایمانی جاجرمی، استاد دانشگاه تهران، محمدعلی زم، معاون فرهنگی و اجتماعی دبیرخانه سازمان مناطق آزاد و نیز دکتر اصغر مهاجری، جامعهشناس، استاد دانشگاه و پژوهشگر شهری در ادامه این اجلاس هر یک در سخنانی به بررسی و تحلیل ارزیابی تاثیرات اجتماعی و فرهنگی در ایران و نقاط ضعف و قوت و چشمانداز پیش روی آن پرداختند که مشروح سخنانشان در ادامه میآید:
«اتاف» یعنی توجه به حقوق انسانها
حسین ایمانیجاجرمی عضو هیأتعلمی دانشگاه تهران
اتاف نشاندهنده توجه مدیران به حقوق انسانهاست. یعنی آغاز اتاف و استقرار آن را باید به فال نیک گرفت و با وجود همه مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد، باید از ارزیابی اجتماعی و فرهنگی پروژهها و برنامهها حمایت کرد. عنوان کامل اتاف در زبان انگلیسی Social impact assessment است و در زبان اصلی واژه برآورد را به جای ارزیابی به کار بردهاند. برآورد با ارزیابی متفاوت است و به این معناست که شما باید پیشگیری کنید که اقدام مداخلهای تأثیر منفی بر اجتماع محلی یا محیطزیست نداشته باشد. بنابراین اتاف، کار پیشبینی است و پیشبینی کار آسانی نیست. درواقع اتاف باید آیندهنگری کند. در ایران اتاف خلاصه عبارت ارزیابی تاثیرات اجتماعی و فرهنگی است و این عبارت فرهنگی را خودمان به آن اضافه کردیم که نشان میدهد، فرهنگ برای ما ایرانیها خیلی مهم است. با توجه به اینکه این همایش مروری بر تجربههای اتاف است من به بحث خطاهای اتاف در این سالهایی که از عمرش در ایران گذشته، میپردازم.
نخستین خطا، «نادیده گرفتن ارزشهای اتاف» است. اتاف با یک کار معمولی فرق دارد و یک وظیفه اداری ساده نیست بلکه کاری انسانی و اجتماعی است و ارزشها و اصولی دارد که مورد توافق محققان جهانی اتاف است. باید این ارزشها و اصول را در ایران تبیین کنیم. اولین ارزش، «حقوق انسانی و حقوق بشر» است، یعنی کار اتاف انجام میشود برای اینکه حقوق انسانها ازجمله حقوق مصرح در قانون اساسی کشور، در کنوانسیون حقوق بشر و اسناد شهری رعایت شود. بسیاری از شهرهای دنیا در حال حاضر قانون اساسی برای شهرهایشان دارند و در آنها حقوق مردم را تبیین کردهاند؛ مانند حق هوای پاک، حق تنوع فرهنگی یا حق بر شهر، حق برخورداری از قانون … ما در این زمینهها در تهران کاری نکردهایم و شاید اتاف بتواند کاری کند که منشور حقوق شهروندی در تهران تهیه شود. البته در حال حاضر هم ممکن است ما هنوز این حقوق را احصا نکرده باشیم اما برخورداری از این حقوق در قوانین و اسناد موجود شهری به رسمیت شناخته شده است. برای مثال شهروندان حق دارند که پاسخ بگیرند، حق دارند که مطالبه کنند و اینها ارزشهایی است که مطالعات اتاف باید آنها را تبیین کند و به آنها حساس باشد و در هر بررسی ببیند که آیا حقوق افراد در آن اقدام لحاظ شده و به آنها حق اظهارنظر و حق مشارکت و حتی حق اعتراض داده شده است؟ الان این سوال مهمی است که آیا ما به عنوان شهروند حق اعتراض داریم یا خیر؟ آیا هر اعتراضی باید سرکوب شود با بخشی از آنها باید پذیرفته شود؟
دومین نکته بحث رتبهبندی شهرهای جهان از نظر کیفیت زندگی است. پژوهشگران اتاف باید به این نکته توجه کنند چه شاخصهای جهانی در زمینه کیفیت زندگی وجود دارد و این حق مردم است که در یک محیط باکیفیت زندگی کنند. ارزش دیگر «ابعاد اجتماعی و زیستمحیطی و هویتی» است. محیط زندگی شهروندان باید این امکان را داشته باشد که در افراد احساس تعلق ایجاد کند اما هنوز اکثریت ما که در تهران زندگی میکنیم انگار این شهر را خیلی دوست نداریم. همه در این شهر زندگی میکنیم هنوز خود را متعلق به آن جایی میدانیم که از آنجا آمدهایم و برای میراث فرهنگی و هویت تهران کاری نمیکنیم و این انتقاد نهتنها به مسئولان که به شهروندان هم وارد است. تردیدی نیست که اگر ما شهر را بر مبنای نگاه کالبدی و توسعه خیابان ببینیم قطعا این رویکرد شهر را تکهپاره خواهد کرد و راهها و خیابانها، هویت شهری و اجتماعات محلی را از بین خواهد برد و فضاهایی که انسانها در آنجا میتوانند با هم گفتوگو کنند را نابود خواهد کرد. اگر پروژهای تمام فضا را اشغال کند و تمام فضا را در اختیار خودروها قرار دهد، وظیفه محققان اتاف این است که زنگ خطر را به صدا درآورند. این همان اتفاقی است که الان در بلوار کشاورز افتاده و اتاف با اجرای خط بیآرتی در بلوار کشاورز مخالفت کرده است.
ارزش بعدی «حق دخالت در تصمیمگیری در مداخلات برنامهریزی شده» است. ما متاسفانه تصمیمات را معمولا پشت درهای بسته میگیریم، پشت همین درهای بسته درباره مردم تصمیم میگیریم و سرنوشت و زندگی آنها را تغییر میدهیم درحالیکه این حق مردم است که در اموری که روی زندگی آنها تأثیر میگذارد، مشارکت کنند. حداقل اینکه از این امور و تصمیمات آگاه باشند و بدانند چه اتفاقی برای آنها میافتد. بسیاری از مطالعات اتاف نشان میدهد مردم اصلا از پروژههای در حال انجام اطلاعی ندارند. ما به خوبی درباره کارهایمان اطلاعرسانی نمیکنیم درحالیکه در نهایت آن کسی که راجع به ما قضاوت خواهد کرد مردم هستند. ما افرادی را داشتیم که کارهای بزرگی انجام دادند اما مردم درباره آنها قضاوت خوبی نکردند، شاید یک دلیلش این است که آنها در انجام کارها به مردم توجه نداشتند بنابراین حق مداخله مردم یکی از ارزشهای مهم ارزیابی اجتماعی و فرهنگی است.
«اهمیت دانش و تجربه محلی» ارزش دیگری در اتاف است. درست است ما دانشگاهی هستیم اما همه چیز را نمیدانیم. بهویژه در پروژههای شهری در بسیاری از موارد اطلاعات مردم از ما بیشتر است و آنها میتوانند بخشی از خطاهای پروژهها را اصلاح کنند. ما نباید مردم را به این چشم نگاه کنیم که آنها چیزی نمیدانند و نباید در حوزه دانش تخصصی ما وارد شوند. دوران این دیدگاهها تمام شده است و ما باید به دانش و تجربههای بومی و نقشه ذهنی خوبی که آنها از محلهشان دارند، احترام بگذاریم. افزون بر این ارزشها، در ادامه خطاهای اتاف باید به «اخلاق حرفهای» اشاره کرد این بحران از آنجایی شروع میشود که همه دکترند اما سواد ندارند. عنوان زمانی خوب و قابل استفاده است که پشت آن سواد باشد و در کار اتاف خیلی مهم است که باید به معیارهای اخلاق حرفهای اشاره کنیم. در اخلاق حرفهای مهم است که «صداقت» داشته باشیم و نترسیم از اینکه نتایج را اعلام کنیم و برای خوشایند کارفرما حرف دیگری نزنیم. مهم است که کار ما «کیفیت» داشته باشد. این کارها میماند و بعدها به آن مراجعه میکنند. معیار دیگر در اخلاق حرفهای «دقت و توجه به جزییات» است. دوره حرفهای کلی زدن تمام شده است و اتاف باید روی اطلاعات پنهان و جزیی متمرکز شود. «رعایت حقوق افراد و موسسات و سازمانهای مورد تحقیق» از دیگر معیارهای حرفهای مهم است. اگر میخواهید صدای کسی را ضبط کنید به آنها بگویید و اگر میخواهید از مدرکی استفاده کنید اجازه بگیرید و اگر غیر از این باشد یعنی حقوق افراد را رعایت نکردهاید. از دیگر معیارهای اخلاق حرفهای امانتداری، پرهیز از کپیکاری است که متاسفانه امر شایعی در ایران شده است. سومین خطا در اتاف، پروژه محور شدن اتاف است درحالیکه قرار نیست اتاف تنها برای پروژهها انجام شود، بلکه ارزیابی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی را باید درباره تصمیمات و برنامهها و حتی تصمیمات سیاسی هم مورد توجه قرار داد.
علاوه بر اینها «پیمانکاری دیدن اتاف» از دیگر خطاهاست چرا که اتاف مطالعه دانشگاهی و حرفهای است و بخشی از مسئولیت اجتماعی مدیریت شهری است و نباید به آن نگاه پیمانکاری داشت. دورهای که ما میتوانستیم هر کار بکنیم تمام شده است و امروز مردم به کارهای مدیران واکنش نشان میدهند و یکی از ویژگیهای شبکههای اجتماعی همین است که توانایی شهروندان را در رصد کردن و تحلیل مسائل افزایش داده است و سازمانهای زیرک و هوشمند برای خودشان مسئولیت اجتماعی تعریف میکنند. «بسط یافتن غیرضروری اتاف»، «بروکراتیزه شدن اتاف» و «بیتوجهی به حرفهای و قانونمند شدن اتاف» از دیگر خطاهایی است که میتواند مطالعات ارزیابی اجتماعی و فرهنگی را تحتتأثیر قرار دهد.
«اتاف» باید بومیسازی شود
محمدعلی زم معاون فرهنگی و اجتماعی دبیرخانه مناطق آزاد کشور
اتاف پیش از آنکه مورد توجه محافل علمی دانشگاهی قرار بگیرد و کشف پرفسور ونکلی و دیگر محققان کشورهای پیشرفته باشد یک موضوع فطری و دینی است. موضوع فطری از این جهت که انسان دوست ندارد، هر کاری را انجام دهد و دوست دارد کاری را انجام دهد که اثربخشی آن برایش مشهود باشد و اگر در دوراهی اختیار و انتخاب و اراده قرار میگیرد، کاری را انتخاب میکند که نفع بیشتری برایش داشته باشد و این ویژگی فطری همه انسانهاست فارغ از اینکه چه مذهبی دارند. در اسلام به گونههای مختلف به این موضوع اشاره شده است و اساسا در فرهنگ ما این وجود دارد. در فرهنگ ما بحث عاقبت و عاقبت به خیری موضوع مهمی است. ما بارها شنیدهایم که میگویند: «عاقبتت بهخیر باشد»… ریشه عاقبت «عقب» است و این یعنی که انسان بتواند از جایی که ایستاده یک قدم برگردد عقب و تأثیرات کار یا تصمیمی را ببیند. اگر ما قرار است پل صدر را بسازیم، یک قدم به عقب برگردیم و ببینیم این پل چه تأثیری بر زندگی مردم میگذارد؟ بله پل صدر ممکن است کمی از مشکل ترافیک کم کند اما صدها مسأله اجتماعی تازه برای هزاران نفر ایجاد میکند و مردم در اثر اجرای آن دچار انواع آسیبهای اجتماعی و اقتصادی میشوند. ما در سینما وقتی درباره سناریو میخوانیم و بحث میکنیم، حرفمان این است که باید فیلم را قبل از ساختهشدن ببینیم یعنی باید آنقدر حرفهای به فیلمنامه و سینما و مخاطبش نگاه کرد که قبل از ساخت یک فیلم ۵ میلیاردی با همین فیلمنامه میزان تأثیر این فیلم را برآورد کرد و در یک نگاه از نظر گذراند و از نگاه مخاطبان پیشبینی کرد که این فیلم چه تأثیری میتواند داشته باشد.
بحث عاقبتشناسی و عاقبت بهخیری روایات فراوانی دارد و در دین اسلام بسیار به این موضوع توصیه شده است که هر کاری را که شما میخواهید انجام دهید به خروج آن هم فکر کنید. فراوان توصیههای ائمه(ع) دراینباره است. در قرآن کریم آمده: و بر ورود صادقانه تأکید شده است. در برابر آن ورود کاذب قرار دارد. در قرآن کریم به این توصیه شده که درست وارد شدن و درست خارج شدن را باید با هم بسنجید. در موضوع اتاف ما فقط روی بررسیهای اجتماعی تأکید کردهایم درحالیکه اتاف در ایران باید بومیسازی شود. مسائل اجتماعی در ایران معلول چیزی است و در شناخت مسائل آن باید به مسائل فرهنگی پیش از مسائل اجتماعی بها داد. مسائل اجتماعی همه معلول مسائل فرهنگی است و ما از اجتماع نمیتوانیم به فرهنگ برسیم اما بعد از فرهنگپذیری، جامعهپذیری است. در فرهنگ ما ٢ عنصر ایرانیت و اسلامیت وجود دارد و در اتاف باید به هر ٢ عنصر توجه داشت. بنابراین باید مبانی اسلامی و ایرانی هر موضوعی را مورد توجه قرار داد و در بررسیها مورد توجه قرار داد و مسأله اتاف یک مسأله اجتماعسنجی نیست، بلکه یک مسأله فرهنگی و اجتماعی و در درون فرهنگ توجه به ٢ عنصر ملیت و اسلامیت است و اگر با چنین نگاهی به اتاف توجه کنیم آن را در کشور بومی کردهایم و دیگر این اتاف متکی به فرهنگ دینی و فرهنگ ملی ما خواهد بود. نکته دیگر اینکه باید مراقبت کنیم مطالعات اتاف در ایران تبدیل به دکان و بازار برای عدهای نشود. «دکان شدن» آسیب مهمی برای آن است، اتاف یک زنجیره فروشگاهی بزرگ است و نباید این زنجیره وسیع گسترده را در دکان ٣٠ متری خلاصه کنیم. این کار باعث میشود که این حوزه به تکرار و رج زدن بیفتد. نکته دیگر اینکه ارزیابی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی را «گران» نکنیم و اجازه دهیم که این کار ادامه پیدا کند چون اگر «گران» شود، ادامهاش دشوار میشود. موضوع مهم دیگر اینکه در اتاف به زبان ساده سخن بگوییم که مدیران آن را پس نزنند. یکی از دلایل موفقیت پیامبران در جامعهسازی همین است که زبان قوم و ملتها را میفهمند و پیچیدهترین مسائل را به زبان ساده به مردم میگویند. بنابراین اتاف را نباید آنچنان دشوار کرد و با زبانی درآمیخت که فهم آن دشوار شود.
نکته دیگر اینکه اتاف موضوعی تأثیرگذار است و ادعای تأثیرگذاری دارد. اگر اتافی اجرا شد و خروجی آن اثربخش نبود، اتاف رسوا میشود و میگویند اتاف هم داشت اما این همه مشکل ایجاد کرد. هنر اتاف قبل از اجراست و باید پیامدها را پیش از آنکه به وجود بیاید شناسایی کند، به عبارت دیگر اتاف باید بتواند مشکلات را پیش از اجرای پروژه یا پیش از اجرای تصمیمی پیشبینی کند.